بر اساس لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه سال ۹۸، بودجه دفاعی کشور تقریباً ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده است.
در بودجه سال 98 دولت حسن روحانی، 320 هزار میلیارد تومان یعنی بیش از 80% کل بودجه به هزینههای جاری دولت و حدود 62 هزار میلیارد یعنی کمتر از 14% به مصارف عمرانی و آبادانی کشور و 6% به جبران بدهیهای دولت اختصاص یافته است. در کنار این آمار باید متذکر شویم که مجموع واردات کشور از امریکا به 1000 میلیارد دلار بالغ گردیده است که 82 درصد این مبلغ نیز پس از برجام رخ داده است.
با توجه به موارد یاد شده نکات ذیل قابل توجه است:
1- در منطقه بحرانی غرب آسیا و کاهش بودجه دفاعی کشور یعنی تسلیم محض و بدون قید و شرط و دعوت از استکبار برای حضور در منطقه.
2- خروج آمریکا از منطقه و حضور ناوگانهای دریایی آمریکا در خلیج فارش و مانور قدرت در این جغرافیای حساس جهانی نوعی وادادگی و همراهی با دشمنان را در اذهان تداعی میکند و بودجه دفاعی در برنامه دولت اعتدال برای سال آینده بر این امر صحه میگذارد.
3- براندازان و اصلاح طلبان و تحول خواهان غرب گرا با توجه به اینکه نتوانستند با برجام و انواع فشارهای سیاسی – اقتصادی انقلاب اسلامی را به تمکین از خود وادار سازند و پای غربیان را به ایران باز کنند اینبار تلاش کردهاند تا در یک حرکت ایذایی و بدست خودمان توان دفاعیمان را از حیض انتفاع ساقط نمایند. عملی بسیار زیرکانه. موذیانه که میتواند در روند امنیت کشور و حفظ گسترده امنیتی کشور در کشورهای اقماری انقلاب اسلامی خللهای خطرناکی ایجاد کند.
4- روند سیاسی در عصر حاضر گویای این نکته است که آمریکا و بدنبالش اروپا بسوی نوعی میلیتاریسم (نظامی گری) مبتنی بر پیش زمینههای سیاسی در حال حرکت است به این معنی که جنگهای عراق و کویت و افغانستان و سوریه و لیبی و.... همگی بر بسترهایی از دلایل سیاسی و بهانه گیریهای است ساخته قرار دارد در نتیجه سیاسی گرایی و مذاکره پرستی افراطی اعتدالیون ایرانی در دو دهه گذشته تا به امروز و رصد حرکتهای نظامی غرب گویای این امر است که آقایان با هر قیمتی که شده بنا دارند تا کشور را با ترساندن از قدرت نظامی غرب و اگر بشود با مذاکره و یا طرحهایی مانند: کاهش بودجه دفاعی در رفتارها و برنامههایش در منطقه و جهان بنوعی استحاله درونی دچار کنند. یادمان نمیرود که وزیر امور خارجه دولت اعتدال چه ها در باره قدرت دفاعی ایران و آمریکا/ جزایر سه گانه روابط با وهابیون عربستان و حوادث مشابه چگونه در این مسیر گام برداشتهاند.
5- اهمیت تولید ناخالص داخلی از این روست که این امکان را به سیاستگذاران و بانکهای مرکزی میدهد تا در مورد رشد یا رکود اقتصادی کشورها تصمیم بگیرند. هرچه این شاخص اقتصادی کشوری بزرگتر باشد یعنی آن کشور اقتصاد قویتری دارد. ایالات متحده آمریکا، چین، ژاپن، آلمان، فرانسه و بریتانیا دارای بالاترین میزان تولید ناخالص داخلی در جهان هستند. براساس گزارش «صندوق بینالمللی پول»، میزان تولید ناخالص داخلی ایران در سال ۲۰۱۶ در رتبه ۲۶ در میان ۱۹۱ کشوری که آمار آنان توسط این سازمان منتشر شده قرار دارد* کشورهای عمان با ۱۶.۷٪عربستان سعودی با ۱۰.۴۱٪ و سوریه با ۸.۴۹٪ درصدر این لیست قرار دارند. ایران در میان ۱۵ کشوری که اطلاعات آنان توسط این مرکز منتشر شده با ۳.۰۳٪ در رتبه ۱۲ قرار گرفته است. قطر با ۲.۰۵٪، ترکیه با ۱.۹۹٪ * عربستان سعودی با نزدیک به ۶۴ میلیارد دلار بالاترین هزینه دفاعی را در میان کشورهای این منطقه به خود اختصاص داده است. امارات با حدود ۱۹ میلیارد دلار، اسرائیل با ۱۸ میلیارد دلار و ترکیه با حدود ۱۵ میلیارد دلار پس از عربستان در صدر این لیست قرار دارند. ایران با بودجهای معادل با ۱۳ میلیارد دلار در رتبه پنجم این جدول قرار گرفته است.
6- مأموریت خود خلع سلاحی، خود تحریمی، خود تضعیفی سه ماموریتی است که ظاهراً اعتدالیون – برجامیون برای افزایش ضربان قلب در حال مرگ برجام برای سه سال آینده در نظر گرفتهاند. اصل خود تحریمی در قالب " fatf " و مرتبط با امور شخصیتها، امور مالی و سیاسی و... (اصل خود تضعیفی در قالب 2030 فرهنگ و تمدن)
مطرح و مورد نقد منتقدان و بنا به برخی خبرها در حال اجرا در برخی حوزههاست/ لاکن اصل خود خلع سلاحی آخرین شیوه و شاید آخرین راه کار غرب گرایان برای اجرایی نمودن برجام دو در حوزه دفاعی و نظامی باشد. انان که با روش مذاکره با طرفهای غربی به نتایج بعضاً شیرینی دست یافته بودند بازهم تلاش کردند تا با همان شیوه "مذاکره محرمانه، قرار داد درخفا، قرار دادن جمهوری اسلامی در عمل انجام شده و ایجاد هیاهوی رسانهای برای در سایه قرار گرفتن اصل موضوع برجام که بتن کردن تمامی دستاوردهای هستهای کشور بوده است" برسند با احساس شکست در این موضوع، تنها راه را در یک حرکت داخلی و بدون حضور آشکار غربیها و ...دیدند لذا نمود این تصمیم گیری در بخش هرینه های دفاعی بودجه 1398 کشور شاهد و ناظر هستیم.
سال گذشته کل بودجه نظامی 2 درصد از کل بودجه کشور بود و همان هم بطور کامل اختصاص نیافت در حالی که در همان سال گذشته بودجه نهاد ریاست جمهوری و کلیه زیر مجموعههای خود نهاد به غیر از بودجه وزارتخانهها که مستقل هستند، 5 درصد کل بودجه کشور بود، ولی امسال بودجه دفاعی 1 درصد کل بودجه شده و بودجه نهاد ریاست جمهوری بدون هزینه کلیه زیر مجموعه حدود 7 درصد کل بودجه درخواست شده است.
در مجموع نتیجهای که میتوان از این موضوعات
بدست آورد این است که با در نظر گرفتن فقدان استراتژی اقتصادی دولت و رکود و تورم در
جامعه و رشد بیکاری و تعطیلی مراکز تولیدی – صنعتی تولید ناخالص ملی قطعاً با مشکلات
عدیدهای روبروست از طرف دیگر رشد هزینه برخی نهادها مانند نهاد ریاست جمهوری در این
کمبودها علامت سئوال بزرگی دارد. لذا بهنظر میرسد که دولت اعتدالیون با برنامهای از
پیش تعیین شده راهی را از سال 1392 در پیش گرفته است تا در یک پروسه زمانی به شرایطی
برسد که امروز در آن قرار دارد و تلاش میکنند تا انقلاب اسلامی را در مسیری قرار دهند
که به بوجود آمدن حجم خطرناکی از مشکلات شغلی و معیشتی، مردم در یک فشار نیابتی ناخواسته
از انقلاب اسلامی عقب نشینی از مواضع بحق خود بنفع جریان غرب گرا و تغییر رفتار جمهوری
اسلامی را خواستار شوند و این کلید رازی است که در آن کاهش بودجه دفاعی کشور برای سال
آینده برجام 1 و 2 و رکورد و تورم و ورشکستکی اقتصادی و فشار معیشتی را بکار گرفته
و امید به اجرایی شدن آن دارد.
شایان ذکر است که دونالد ترامپ نیز در سفر بی برنامه خود به عراق نیز اشاره کرده است که "ما در عراق میمانیم تا مواظب ایران باشیم" و خطر امنیتی ایران درست در همیجاست که امیدواریم دولتیها ساده لوحانه و مجلسیها بدون مواضع شعارگونه مانند همراهی و هماهنگی با دولت و ... در بررسی و نهایی کردن بودجه سال آینده به کاهش هزینههای دفاعی تن ندهند که بودجههایی که در سطور بالا به آن اشاره شد نشان از خطراتی دارد که با سیاست بازی و حزب بازی برخی افراد و جریانات منافات کامل دارد.