۹ دی مردم احساس کردند نسبت به حفظ و تداوم انقلاب به حضور فعال آنان در
صحنه نیاز است و برخلاف مشی بروکراتها، تکنوکراتها و محافظهکاران که از مردم صرفاً حضوری نمایشی میخواهند، این مردم بودند که از طیفهای مختلف
سیاسی، فکری و فرهنگی با پایبندیهای مختلف دینی با احساس تکلیف در صحنه
حاضر شدند. شعارهای واقعی نه دی که این سالها رفته رفته با تصویری وارونه
مواجه شده بیانگر همین ندای همبستگی مردم با انقلاب اسلامی و مخالفت آنان
با اشرافیتِ ایستاده در برابر انقلاب بود.
متأسفانه در طول سالهای گذشته تصویری از ۹ دی توسط برخی رسانهها ارائه
شده که مردم بدون توجه به واقعیتهایی که در جامعه بود در صحنه حاضر شدند.
اما واقعیت ۹ دی خروش خودجوش مردم برای دفاع از انقلاب اسلامی در مقابله با
اشرافیت فتنهگران بود که بیش از همه در شعارهای مردمی آن روز مردم خود را
نمایان میکرد.
واقعیت هویدای آن روز اعتراض مردم به این کودتای اشرافیت بر علیه انقلاب
بود. روایتهای صرفاً سیاسی این وجه مهم نه دی را مغفول گذاشته است.
اشرافیت برآمده از انقلاب تلاش کرده بود تا منافع خود را تأمین کند و این
منافع را در تضاد با آرمانهای انقلاب اسلامی نظیر استقلال، عدالت و آزادی
میدید چرا که از یک سو تبعیض درونی و از سوی دیگر وابستگی به رژیم
سرمایهداری و نظام سلطه بینالمللی برای آنها اولویت بود.
یکی از لوازم این اشرافیت نیز حذف مردم حاضر در صحنه و به هم زدن ایفای نقش
مردم در برهم زدن نقشههای آنان بود که از ابتدای انقلاب هم پیگیری میشد.
شاید قلب و لُبّ این جریان در کلام مرحوم مهندس بازرگان نهفته باشد که
«مردم! انقلاب شد، به خانههایتان بروید». ۹ دی مهر باطل بر جریانی بود که
از یک طرف به دنبال منفعل کردن مردم و از سمت دیگر به دنبال فعال کردن و به
کرسی نشاندن حرف حامیان خویش ولو در شرایطی که در اقلیت باشند بود. پس ۹
دی، یک نَه بزرگ به این جریان و بیانگر این نکته بود که مردم در صحنه هستند
و نمیگذارند که برخی نخبگان سیاسی و طبقه مرفهِ بهرهبرداری کرده از
منافع انقلاب، در مقابل انقلاب و خواست عموم مردم بایستند.