به گزارش پایگاه 598 به نقل از فرهیختگان، جنگندههای رژیم صهیونیستی شامگاه سهشنبه با عبور از حریم
هوایی لبنان، پایگاههایی را در اطراف دمشق سوریه بمباران کردهاند. این
نخستین عملیات رژیم صهیونیستی پس از اعلام خروج آمریکا از سوریه و انحلال
پارلمان این کشور است. در جریان این درگیری، ارتش سوریه برای نخستینبار
از سامانه دفاع موشکی اس300 برای انهدام موشکهای رژیم صهیونیستی استفاده
کرد. مقامات ارتش سوریه میگویند جنگندههای متجاوز، یک انبار تسلیحات را
در اطراف دمشق مورد حمله قرار دادهاند. برخلاف دفعات پیشین، این بار
جنگندههای صهیونیستی بیش از آنکه به دنبال هدف قرار دادن مکانی خاص بوده
باشند، به دنبال اعلام تداوم حملات علیه دمشق حتی با وجود خروج آمریکا از
منطقه هستند. دونالد ترامپ هفته گذشته در توئیتی اعلام کرد که تمامی
نظامیان آمریکایی از سوریه به مرور خارج خواهند شد. تقریبا تمامی تحلیلگران
و رسانههای غربی و منطقهای خروج آمریکا از سوریه را به معنای عقبنشینی
رسمی آمریکا در برابر ایران میدانند.
در همین راستا مجله «آتلانتیک» در تحلیلی به قلم «رئول مارک گرچت» به بررسی
خروج آمریکا از سوریه و تاثیر آن بر ایران پرداخت. وی که محقق ارشد
اندیشکده بنیاد دفاع از دموکراسی و یکی از افسران سازمان سیا با تمرکز بر
ایران بوده است، در این باره نوشت: «تصمیم ترامپ برای خارج کردن نیروهای
آمریکایی از سوریه، تلاشهای دولت آمریکا جهت مهار ایران را از بین برده
است. در جریان رقابتهای انتخاباتی، مقابله با ایران برجستهترین موضوع
سخنرانیهای سیاست خارجی ترامپ بود.»
به اعتقاد او، ترامپ وقتی به ریاستجمهوری رسید، سیاستی عکس در پیش گرفت.
توافق هستهای ساقط شد، تحریمها بازگشتند و علیرغم نگرانیها درباره
استقرار نظامیان در سوریه، عراق و افغانستان دولت ترامپ در غرب آسیا متعهد
ماند. مکمستر و جان بولتون مشاوران امنیت ملی، نیکی هیلی نماینده سازمان
ملل و مهمتر از همه مایک پمپئو وزیر خارجه رویکرد جدیدی را در رابطه با
جمهوری اسلامی مطرح کردند. دولت ترامپ علاقهای به ساقط کردن ایران نداشت
اما ظاهرا آماده بود با امپراتوری ایران در سوریه، یمن و حتی در عراق
مقابله و آن را مهار کند. با وجود این ترامپ هرگز علاقهای برای انجام این
کار نشان نداد. »
این کارشناس بنیاد دفاع از دموکراسی ادامه میدهد: «تصمیم ترامپ برای خارج
کردن نیروهای آمریکایی از سوریه و همچنین قصد او برای کاهش قابل توجه
سربازان آمریکایی در افغانستان و احتمالا بهزودی در عراق، تلاشهای دولت
برای مهار ایران را با چالش جدی مواجه میکند. اگر شما به برندگان (ایران،
ولادیمیر پوتین رئیسجمهور روسیه، حزبالله لبنان، شیعیان عراق و رجب طیب
اردوغان رئیسجمهوری ترکیه) و بازندگان (اردن، اسرائیل، سوریها، کردهای
عراق، سنیهای عرب، لبنانیهایی که در مقابل حزبالله مقاومت میکنند،
اکثریت شیعیان عراق و دولتهای حاشیه خلیج فارس) تصمیم ترامپ نگاه کنید،
کاملا مشخص خواهد شد مسیر منافع ایالات متحده تغییر کرده است.»
گرچت با اشاره به سخنرانی پمپئو با عنوان «استراتژی جدید برای ایران» در ۳۱
اردیبهشت ۹۷ در «اندیشکده هریتج» و درخواستهای دوازدهگانه پمپئو از
تهران نوشت: «اگر رئیسجمهور آمریکا واقعا درباره ایجاد اتحاد فراآتلانتیکی
علیه جمهوری اسلامی جدیت داشت، سوریه نهایی بود که میتوانست این کار را
انجام دهد. اما ترامپ نمیتوانست این را قبول کند. مضحک است که رئیسجمهور
در زمان گفتوگو با اردوغان رئیسجمهور ترکیه غافلگیر شد.
اردوغان اولین حاکم اسلامگرایی واقعی ترکیه است و قطعا دوست آمریکا نیست.
توئیتهای ترامپ سردرگم بودند: در یک لحظه او فکر میکند «داعش» نابود شده و
درنتیجه سربازان آمریکایی میتوانند به خانه باز گردند و در لحظه دیگر او
تصور میکند شکست داعش اصلا به آمریکا ربطی ندارد؛ چراکه این گروه علیه
رژیم سوریه، ایران و روسیه فعالیت میکند.» ترامپ در توئیتر اینگونه
مینوشت: «چرا ما با کشتن داعشیها به نفع دشمن خودمان یعنی سوریه، روسیه و
ایران و سایر بازیگران محلی میجنگیم؟» میتوان نتیجه گرفت رئیسجمهور
آمریکا بدون توجه به عواقب تصمیم خود فقط میخواهد از سوریه خارج شود.»
وی به موضوع تحریمهای ایران اشاره کرد و نوشت: «در حال حاضر سیاست دولت
آمریکا در رابطه با ایران متمرکز بر تحریمهاست. تحریمها بهمثابه ابزار
سیاست خارجی برای ایرانیها خیلی چیزها را به همراه داشت.» هر چند درزمان
اوباما، آمریکا پولها را به ایران بازگرداند و این پولها میتواند برای
حمایت از ایران استفاده شود. اما تحریمها استراتژی نیستند. اگر تحریمها
باعث شوند آمریکا به این موضوع بیندیشد که به سایر ابزارهای مقابله با
جمهوری اسلامی نیازی ندارد دچار توهم شده است. این انتخاب پرهزینهای برای
کسانی خواهد بود که جرات انجام بازیهای سخت در غرب آسیا را ندارند. بدون
استفاده تکمیلی از سایر ابزارهای قدرت ملی اتفاقی رخ خواهد داد که برای
دیپلماسی هستهای اوباما رخ داد؛ تحریمها پوششی برای عقبنشینی مداوم
آمریکا هستند.»
این مامور سابق سیا در پایان نوشت: «عقبنشینی ترامپ بهشدت سیاست او در
قبال ایران را تضعیف کرده و نشاندهنده خستگی، تزلزل، فروماندگی و ترس است.
او متحدان آمریکا را در منطقه تضعیف کرد و احتمالا کردها به دنبال حمایت
ایران و روسیه خواهند رفت. مسابقه بزرگ طناب کشی ایران و آمریکا احتمالا
پایان یافته است.»
جنگ نامحدود حامیان ایران با تلآویو
روزنامه آمریکایی «هیل» نیز در یادداشتی به موضوع خروج آمریکا از سوریه
اشاره کرده و اسرائیل را بازنده این تحولات دانسته است. داوس زاخیم،
نویسنده این یادداشت، پوتین و اردوغان را ذینفعان این رخداد دانست و ادامه
داد: «چیزی که برای ثبات منطقه بسیار خطرناک است فرصتی است که ترامپ برای
اتحاد حزبالله و ایران فراهم کرده است؛ بنابراین این دو متحد میتوانند با
استفاده از این فرصت، عملیات جدیدی را علیه اسرائیل در غرب سوریه دنبال
کنند. اسرائیل مدتها طرفدار مسلم حفظ سربازان آمریکایی در شمال شرقی سوریه
بوده است؛ در جایی که آنها میتوانند درست در زمانی که هواپیماهای
اسرائیلی مسیرهای انتقال تجهیزات و تسلیحات را از مواضع ایران به سمت
نیروهای حزبالله لبنان بمباران کنند، جلوی ایرانیان بایستند و اجازه ندهند
مسیری مستقیم به سوی مرز اسرائیل داشته باشد.»
آویگدور لیبرمن، وزیر اسبق دفاع اسرائیل بیان کرد که تصمیم رئیسجمهور
آمریکا میتواند به جنگ نامحدود بین دستنشاندگان ایران و اسرائیل منتج
شود. وقتی ایران یک مسیر باز از طریق عراق و سوریه به لبنان دارد، جنگ
پنهان و نامشخص کنونی بین اسرائیل و ایران به جنگی آشکار تبدیل میشود.
بنابراین ممکن است فشار داخلی بر دولت ترامپ برای مداخله و اقدام علیه
ایران به نیابت از اسرائیل اثربخش نباشد و این امر قطعا مستلزم تامین منابع
بسیار زیاد توسط اسرائیل خواهد بود؛ منابعی که بیشتر از منابع کنونی
اختصاص داده شده آمریکا به عملیات سوریه است، بنابراین اسرائیل بازنده
آشکار آخرین تحولات خواهد بود.
نویسنده در ادامه یادداشتش نوشت: «بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل
اذعان داشت که اسرائیل در پی تصمیم ترامپ، عملیات خود در سوریه را افزایش
میدهد و احتمال صحت پیشبینی ترسناک لیبرمن نیز افزایش مییابد. نتانیاهو
همچنین ممکن است به موجب تصمیم ترامپ از لحاظ سیاسی آسیبهایی را متحمل
شود. نتانیاهو با توصیه سفیر خود در آمریکا روابط بسیار نزدیکی با ترامپ
برقرار کرد و اکنون مجبور خواهد بود تصمیم غیرمنطقی ترامپ را برای مردم
وحشت زده اسرائیل به صورت منطقی توجیه کند.
او وقتی که قدرت در مجلس نمایندگان آمریکا در دستان دموکراتهای آمریکا
قرار بگیرد (در دستان کسانی که نتانیاهو به عمد آنها را تحقیر کرد) ممکن
است از اینکه تصمیم گرفت سیاست بلندمدت اسرائیل برای جلب حمایت دو حزب
آمریکا را کنار بگذارد، احساس پشیمانی کند. مردم اسرائیل احتمالا مجبور به
تجدیدنظر در مورد نامگذاری میدان نزدیک به سفارت آمریکا در اورشلیم خواهند
شد (میدانی که به نام دونالد ترامپ است) و همه پوسترهای مربوط به طرفداری
از ترامپ را که ظاهرا دیوارهای شهر را پوشاندهاند، از بین خواهند برد.»
آمریکا هم باخت
زاخیم در ادامه آمریکا را بازنده دیگر این عقبنشینی خواند و نوشت: «طبق
گزارشها این تصمیم آخرین مشکلی بود که جیمز متیس وزیر دفاع در برابر آن
تاب نیاورد و نامه استعفای او به همین دلیل بود. از نظر او این تصمیم
شرمآور و فاجعهبار است. بنابراین چه چیزی موجب شد رئیسجمهور چنین تصمیم
غیرعاقلانهای بگیرد؟ او احتمالا وقتی که متوجه شد امیدها برای ساخت دیوار
مرزی مکزیک و آمریکا از بین میرود، احساس کرد باید به قول خود در مبارزه
انتخاباتی مبنیبر عقبنشینی کامل سربازان از سوریه جامه عمل بپوشاند.
در این زمینه میچ مکانل، سناتور و رهبر اکثریت سنای ایالات متحده آمریکا،
در ماه ژانویه پیش از اینکه دموکراتها اکثریت مجلس نمایندگان را تشکیل
دهند به اطلاع ترامپ رساند که رای کافی برای تامین بودجه دیوار وجود ندارد.
در حقیقت او حتی نمیتوانست اطمینان داشته باشد که آیا عملی کردن تهدیدش
در مورد تعطیل کردن دولت میتواند به او در تحقق بخشیدن به پروژه محبوبش
کمک کند و آرای لازم را در اختیار او قرار دهد یا خیر؟ بنابراین بهتر است
به دیگر قول وفا نشده خود عمل کند؛ به عبارت دیگر ترامپ مانند عادت همیشگی
به دنبال راهی برای معطوف کردن توجهات به سمت دیگری است. او میخواهد
توجهات از تحقیقات، دعویهای کیفرخواستها و محکومیتهای ناشی از مبارزه
انتخاباتی در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) و همینطور فعالیتهای مالی مشکوک دیگر در
سازمان او و بنیاد خیریهاش (که به پیش از کاندیدا شدن او در سال ۹۴
برمیگردند) دور شود.»