به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، حسن روحانی در گردهمایی مورخ 19/9/1397 که در وزارت راه و شهر سازی برگزار شده بود بازهم به سنت مالوف خود بازگشت و منتقدان را اینبارکه بطور قطع و یقین گسترش بیشتری در میان اقشار مختلف کشور نیز پیدا کرده است مورد نوازش قرار داد ابتدا خلاصه ای از سخنان وی را می آوریم و سپس به برخی نکات اشاره خواهیم کرد .اهم سخنان ایشان به این قرار بود:
بار سنگینی بر دوش وزرای راه و صنعت است البته هر دو تازه نفس هستند و امیدواریم که بهتر از شرایط گذشته مردم شاهد خدمات باشند و در همین جا میخواهم از وزرا و تیم قبلی و همه آنهایی که در این دو وزارتخانه تلاش کردند تشکر کنم.
وی افزود: مگر میشود در دنیای امروز ما با بانکهای دنیا کار نکنیم؟ بعد یک کسی میآید و از گوشهای که نمیدانیم این تفکر از کجا است مردم را تحریک میکند که اگر این قرارداد یا کنوانسیون امضا شود و یا با این گروه مالی کار کنیم اسلام از دست میرود. کجا اسلام از دست میرود؟ کاش تو اسلام را میفهمیدی! از مردم سوال کنیم حکومت مال مردم است، اداره کشور مال مردم است، هزینهها را به مردم بگوییم که اگر این کار را نکردیم مردم چقدر باید از جیب بدهند و اگر این کار را کردیم چه تسهیلاتی برای مردم فراهم میشود / در این کشور یک نفر بیاید در نهاد یا ارگانی شعار دهد و آثار شعارش را برای مردم ترجمه نکند، باید ترجمه کنیم. برجام باشد یا نباشد؟ این را ترجمه کنیم. برجام باشد یعنی چه، برجام نباشد یعنی چه؛ این را ترجمه کنیم که بودنش چقدر سود دارد، نبودنش چقدر سود دارد، این را از مردم بپرسیم که اگر میخواهید زندگی کنید، زندگی گران میخواهید یا زندگی ارزان؛ اگر فرمودند زندگی گران میخواهیم ما همه این شعارها را قبول داریم / ما الان میخواهیم با بانکهای خارجی کار کنیم، بدون کار کردن با بانکهای خارجی اقتصاد ما حل میشود اما با ۲۰ درصد گرانتر؛ شما جنس وارد میکنید از این صرافی به آن صرافی قیمت ۲۰ درصد برایت گرانتر در میآید اما اگر با سیستم بانکی باشد ۲۰ درصد برایت ارزانتر در میآید، این موضوع بحث هزینه است.
1- مجموع سخنان روحانی با فراموشی کامل وعده های داده شده در دوران انتخابات ریاست جمهوری دولت یازدهم و دوازدهم همراه بود به این معنا که در حالی از بر نامه های دولتش گفت که هیچگونه اشاره ای به وضعیت معیشت و رفاه حداقلی و ناامید کننده مردم در دوران اعتدال نکرد تو گویی دولتی موفق بر سر کار است که تنها منتقدان با گرایشان خاص سیاسی او را مورد نقد قرار داده اند و مردم در رفاه کامل بسر می برند.
2- وی تلاش می کند تا ازبرقرار شدن رابطه بین اسلام و کنوانسیونهای جهانی که استعماری بودن و استحماری بودن آن مبرهن و مشخص است جلوگیری کند به این معنا که مخاطب را از این فکر که ورود به برخی توافق نامه های جهانی خطری برای انقلاب اسلامی و تضعیف هویت و استقلال ملی به نفع تقویت جریان غرب و غرب گرا در ایران خواهد بود باز دارد.
3- جمله "ای کاش تو اسلام را می فهمیدی" روحانی می تواند فصل الخطاب این سخنان باشد . تو اسلام را نمی فهمی، اسلام شناس واقعی و مفسر دین در روابط اجتماعی داخلی و خارجی ما هستیم، تنها برداشتی است که می توان از مطالب وی داشت و طنز ماجرا اینجاست که هم خود را اسلام شناس و دین شناس می خواند و با وجود اگاهی به این موضوع که قوانین دینی با مفاهیم و خواست مردمی قابل تفسیر و تغییر نیست با ژستی دمکرات منشانه می گوید "کاش تو اسلام را می فهمیدی و بعد اضافه می کند که از مردم سئوال کنیم حکومت مال مردم است، آدمی به این فکر می رود مگر می توان بطور مثال در باب قصاص در اسلام از مردم پرسید که آیا درست است یا خیر ؟و قس علی الهذا
4- از 8 سال دوران ریاست جمهوری حسن روحانی اینک 6 سال آن رفته است ، دولت اعتدال برجام را، قرار دادهای نفتی و صنعتی را در پوشش های مختلف، پرداخت حقوق های نجومی، رانت خواری مدیران دولتی، واگذاری صنایع دولتی به مدیران و خانواده های قدرتمند و رانت خوار دولتی و غیر دولتی، حراج کردن دهها تن طلای پشتوانه پول ملی به شکل سکه طلا، واردات مخفیانه و غیر قانونی انواع خودروهای خارجی و..... را در در محرمانه ترین شکل آن از مردم مخفی کردند و حالا که کارها خراب شده و اقتصاد در بحرانی مزمن و بدون پشتوانه و بستری استوار در برابر تحریم های همه جانبه آمریکا و غرب سرگردان مانده است و نمی داند زنده می ماند یا خواهد مرد.
5- ترجمه هم از آن مفاهیم مضحکی است که روحانی در این سخنان به اشاره کرد .در حالی که قهرمان دیپلماسی کشور بدلیل خوش باوری مفرط و نابلد بودن به زوایای مختلف زبان انگلیسی و مفاهیم مختلفی که می توان برداشت نمود قراردادی بنام برجام را بر ملت ایران تحمیل نمود که با گذشت زمان عمق فاجعه آن مشخص خواهد شد و ظاهرا دومینوی تحمیل این قرار دادها یکی پس از دیگری بر سر ملت ایران خراب خواهد شد زیرا آقایان برجام بی فرجامی امضا کرده و تعهد داده اند که زنجیر وار تعهدات دیگری را بدنبال خود دارد که آف ای تی اف / 2030/ سی اف تی و... از جمله آنهاست . امروز نه ظریف و نه روحانی و نه عراقچی حال که این دومینو را آوار سر ملت ایران کرده اند دیگر ضمانتی برای اجرای هرکدام از این توافقات را از سر خود باز می کنند چون بخوبی می دانند که با بود و نبود دولت روحانی ملت و نظام ایران باید به تعهدات خودعمل کند و یا اینکه در برابر یک اجماع جهانی برای جنگ با انقلاب اسلامی آماده شود و این بود معنی برجامی که ایران را از جنگ دور کرد.
6- با نوسان بازار ارز سرمایه های مردم از کفشان خارج شد و به خزانه دولت واریز گردید با این حال بازهم روحانی می گوید: هزینهها را به مردم بگوییم که اگر این کار را نکردیم مردم چقدر باید از جیب بدهند و اگر این کار را کردیم چه تسهیلاتی برای مردم فراهم میشود. عجبا مگر تا الان که این کارها را کرده اید از مردم پرسیدید که اجازه می دهند از جیبشان بردارید یا نه؟
7- روحانی با بیان اینکه : اگر میخواهید زندگی کنید، زندگی گران میخواهید یا زندگی ارزان؛ اگر فرمودند زندگی گران میخواهیم ما همه این شعارها را قبول داریم می خواهد گرانی افسار گسیخته حاصل از بی تدبیری و سوء مدیریت دولتش را به گردن مردم بیندازد /عجبا مردم گرانی را از دولتی می خواهند که اصولا ارزانی درکتاب واژه هایش وجود خارجی ندارد/ با وجود گرانی و فقر و کوچک شدن سفره مردم و سختی معیشت در کشور آیا عقلانی است که مردم بگویند گرانی می خواهند یا ارزانی ؟ مثل این است که پرسیده شود ملت هوای تازه می خواهید یا خیر؟
8- در آخرین موضوع بانک های خارجی بر زبان مبارکشان جاری می شود که باید با بانکهای خارجی کار کنیم، بدون کار کردن با بانکهای خارجی اقتصاد ما حل میشود اما با ۲۰ درصد گرانتر/ بای از ایشان پرسید که تا امروز چقدر توانسته اید با کمک برجام به مبادلات بانکی در اروپا ( آمریکا که محرومتان کرده است) دست پیدا کنید ما می گوییم بقول سیف رئیس سابق بانک مرکزی هیچ ولی اجازه دهید در اینجا و با پوزش از ملت شریف ایران ، ناامیدی قابل پیش بینی در رفتار اقتصادی اروپا که قول ایجاد کانال ارتباط مالی با ایران را داده و همچنان دولتمردان را تشنه میان زمین و اسمان نگه داشته است را بیان کنیم و استنادی داشته باشیم که سخنان سفیر آمریکا در اتحادیه اروپا .
اظهارات اخیر گوردون ساندلند، سفیر ایالات متحده در اتحادیه اروپایی در گفتوگو با فرانس24 در همین راستا ارزیابی میشود. ساندلند با اشاره به ایجاد کانال مالی ویژه اروپا با ایران، این راهکار را غیرقابل اجرایی دانست و گفت: «ما موفقیت بسیار بزرگی در تمام جهان داشتهایم و توانستیم بسیاری از تجار و کشورها را قانع کنیم که منافعشان ایجاب میکند با ایران معامله نداشته باشند. پس هر راهکاری که اروپا دارد اجرایی میکند، در نهایت بدون استفاده میماند و به درد نمیخورد». وی همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا آمریکا قصد دارد کشورهایی را که میزبان این کانال مالی ویژه میشوند تحریم کرده یا تحتفشار بگذارد، گفت: «این مساله درباره میزبانان نیست، درباره کسانی است که از آن استفاده میکنند. استفادهکنندگان از این کانال مالی جریمه میشوند. ما کاملاً بهصورت شفاف بیان کردهایم هر کس که با ایران تجارت داشته باشد، نمیتواند با آمریکا نیز تجارت داشته باشد».
*در مجموع باید اذعان کرد که روحانی بخوبی در این سخنان گذشته را توجیه و آینده پیش رو را تبیین کرد و تمام مشکلات را از دوشش برداشت و بر گرده ملت ضعیف شده که قدرت اعتراض را هم بدلیل فقر مادی و کوچک شدن سفره معیشتش از دست داده است انداخت . حالا ملت باید خود تصمیم بگیرد که زندگی گران اشرافیت را انتخاب کند یا فقر و فاقه اجباری دولتمردان و جریان تحول خواه غرب گرا را . بیاد دارم در یکی از سریال های تلویزیونی فردی به طرف مقابل در باره یک تصمیم مهم می گفت " نظر مثبتت" چیست" ؟ ملت ایران هم باید این راه را حداقل باید تا سال آینده و انتخابات مجلس و یا 1400 در انتخابات ریاست جمهوری برود و در بزنگاه انتخابات راه خود را انتخاب کند یا راه اشرافیت یا راه تعدالت و توزیع عادلانه ثروت را ؟
رضا احمد زاده