«هر که با ماست دوست ما و هر که با ما نیست، دشمن ماست»؛ این خط مشی کلی
جریانی است که سالها منتقدان خود را به تمامیتخواهی متهم کردهاند اما هر
روز جلوه تازهای از تمامیتخواهی دولتشان نمایان میشود. از زمان روی
کار آمدن دولت یازدهم در سال ۹۲ و آغاز فرآیند مذاکرات هستهای که در زمان
کوتاهی در آذر همان سال منتج به توافق ژنو شد، تا بعدها که توافق لوزان و
در نهایت برجام انجام شد، منتقدان دلسوز توافقنامه که به دقت روند مذاکرات و
متون توافق را رصد میکردند و بند به بند و ضمیمه به ضمیمه، تعهدات داده و
ستانده دولت را تحلیل میکردند، مستند به بررسیهای دقیق و مطالعات
راهبردی به دولت هشدار میدادند اولا برچیدن تاسیسات هستهای آخرین گام از
دشمنی آمریکا نخواهد بود و ایالات متحده تا انهدام همه مؤلفههای اقتدار
ملی جمهوری اسلامی پیش خواهد آمد، ثانیا متن توافق به گونهای تنظیم نشده
که تحریمها ولو تحریمهای هستهای برطرف شوند، ثالثا اجرای تعهدات گام به
گام و متوازن نیست و ممکن است طرف دیگر توافق بعد از اجرای کامل تعهدات
ایران از اجرای تعهدات خود پا پس بکشد و رابعا هیچ مکانیزم حقوقی قابل
اتکایی نیست که طرف مقابل را به اجرای تعهدات خود وادارد، اما مدعیان
دیپلماسی که خود را متخصص حقوق و روابط بینالملل میدانستند و داعیه فهم
زبان دنیا را داشتند با نسبت دادن صفت «کاسبان تحریم» سعی در تخطئه
منتقدان داشتند. البته گذر زمان اثبات کرد این منتقدان بودند که درست
میگفتند؛ نه انتظارات آمریکا پایان یافت، نه تحریمها رفع شد، نه آمریکا و
حتی اروپا به تعهدات خود عمل کردند و نه حتی دستگاه دیپلماسی بابت بدعهدی
آمریکا، مجرایی در قالب توافقنامه برجام برای شکایت یافت؛ تا آنجا که شکایت
خود از عدم تعلیق تحریمها را نه مبتنی بر مکانیسمهای برجام، بلکه با
استناد به توافقنامه ۵۰ ساله «مودت» به اجرا گذاشت!
از سال ۹۴ و پس از امضای برجام نیز هرگاه منتقدان از اثبات بدعهدی آمریکا
و دستاوردهای تقریبا هیچ برجام نوشتند و گفتند، متهم به «همراهی با
نتانیاهو» شدند.
حالا پس از گذشت بیش از 5 سال از راهبرد «تنشزدایی» و «بهانهزدایی»
دولت، منتقدان این رویکرد که داغدیده برجام هستند بار دیگر به دولت هشدار
میدهند پذیرش الزامات FATF در دوره تحریمها، نهتنها تحریمها را رفع
نخواهد کرد، بلکه زمینه افزایش کارایی و اثربخشی تحریمهای آمریکا را نیز
فراهم خواهد کرد و از این طریق امکان دور زدن تحریمهایی را که از ۱۳ آبان
تشدید شده نیز از ایران خواهد گرفت. اینها البته علاوه بر خودتحریمی و فلج
کردن کامل نهادهای اطلاعاتی-امنیتی و اقتصادی کشور است که لیست آنها اخیرا
در وزارت خزانهداری آمریکا بهروز شده و دولت محترم رسانهها را از انتشار
لیست آنها منع کرده است. اما پاسخ جناب ظریف به این انتقادات دلسوزانه و
مستند به فکتهای غیرقابل انکار چیست؟
ایشان اخیرا در کلامی توهینآمیز گفته است: «بالاخره پولشویی یک واقعیت
در کشور ماست و خیلیها از پولشویی منفعت میبرند. من نمیخواهم این
پولشویی را به جایی نسبت دهم اما جاهایی که هزاران میلیارد پولشویی میکنند
حتماً آنقدر توان مالی دارند که دهها و صدها میلیارد هزینه تبلیغات و
فضاسازی کنند... با این وضعیت ما نمیتوانیم با فضاسازیها مقابله کنیم.
کسانی که یک قلم معاملهشان ممکن است ۳۰ هزار میلیارد باشد فضاسازی
کردهاند... من هیچ دستگاهی را متهم نمیکنم. من افرادی که در این قضیه
منافع دارند را پشت القای این تصورات میدانم».
اولا این سخنان در درجه اول اتهام به بخشی از جریان منتقد FATF است که در
پولشویی نقش دارند یا از آن ذینفع هستند و مامور به انتقاد از آن شدهاند؛
در این صورت یا ادعای آقای ظریف صحت دارد که باید مستندات خود را نه
الزاما به رسانهها، بلکه حداقل به نهادهای اطلاعاتی و امنیتی ارائه کنند و
اگر این ادعا بیاساس است از منتقدان که بخش قابل توجهی از آنها
«نمایندگان فراکسیون ولایی مجلس»، «تشکلهای دانشجویی»، «سازمانهای
مردمنهاد کارشناسی» و جراید و مطبوعات انقلابی هستند، باید اعاده حیثیت
شود. ثانیا در سطحی پایینتر و خوشبینانهتر، اتهام وزیر امور خارجه این
است که منتقدان FATF از روی ناآگاهی و بدون اطلاع از کم و کیف متون مربوط
دست به انتقاد میزنند؛ این اتهام نیز کاملا نابجاست. منتقدان در دهها
سخنرانی و مقاله به متون کنوانسیون CFT، کنوانسیون وین، مصوبات نشستهای
FATF و... به صورت مستدل و متقن استناد کردهاند، این در حالی است که
بسیاری از نمایندگان مجلس حامی CFT و بسیاری از طرفداران آنها حتی متن
کنوانسیونها را نخواندهاند، ثالثا اگر منتقدان واقعا از پولشویی ذینفع
هستند چرا شدیدا اصرار میکنند مبارزه با پولشویی حتما انجام شود ولی از
طریق قوانین و الزامات داخلی؟! و اساسا در مناقشات سیاسی و اجتماعی که مشخص
شده دولت همواره طرف ابهام و محرمانه بودن همه چیز است منتقدان FATF
طرفداران شفافیت حتی در رأی نمایندگان بودهاند!
بیان ظریف آن هم در جایگاه وزیر امور خارجه که باید خارج از جناحبندیها و
بازیهای سیاسی، ملیگرایانه نظر دهد و عمل کند، در این میان اما بیشترین
کمک را به دشمنان ما کرده و این هم البته از عجایب تاریخ ایران است که وزیر
امور خارجه کشور تیترساز مهمترین رسانه ضدایرانی از صد سال پیش تاکنون
باشد!