سرانجام در پی سناریویی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور امریکا، چهار روز قبل کلید زده بود، دادستانی کل آلسعود صبح روز شنبه ۲۰ اکتبر بیانیهای را صادر کرد تا به صورت رسمی قتل جمال خاشقجی را تأیید کند. ترامپ روز دو شنبه قبل بود که از نقش «عوامل خودسر» در قتل خاشقجی گفته بود و حالا بیانیه دادستانی آلسعود هم این نقش را در قالب درگیری بین خاشقجی و عوامل سعودی روایت کرده که با شدت گرفتن نزاع بین آنها، خاشقجی کشته میشود و عوامل سعودی هم سعی در مخفی کردن وقایع داشتهاند. ساعتی بعد از انتشار این بیانیه اخباری از برکنار شدن تعدادی از مقامات سعودی منتشر شد که نام سعود القحطانی، مشاور دیوان سلطنتی و احمد العسیری، نایب رئیس دستگاه اطلاعاتی عمومی، در رأس آنها دیده میشود. به این ترتیب، حکام سعودی به همکاری کاخ سفید امریکا روایتی را ساخته و پرداخته کردهاند تا با طرح دو عنصر اساسی از عوامل خودسر در قتل خاشقجی و تلاش این عوامل برای مخفیکاری، به نحوی بر کل ماجرا سرپوش گذاشته و از شر شبح خاشقجی راحت شوند، اما معلوم نیست که این روایت تا چه اندازه جوابگوی مشکلات و مسائل آنها باشد.
واکنشهای اولیه به روایت آلسعود به هیچ وجه خوشبینانه نیست و این روایت نتوانسته فضای سوءظن را نسبت به رژیم سعودی برطرف کند. روزنامه امریکایی نیویورکتایمز در گزارش روز شنبه به صراحت رژیم سعودی را در این موضوع متهم به دروغپردازی کرده و مینویسد: «دروغهای عربستان در خصوص کشته شدن خاشقجی کاملاً آشکار و مشخص است و نمیتوان آنها را باور کرد.»روزنامه واشنگتنپست هم به نوعی توپ را به زمین کاخ سفید میاندازد و مینویسد که کاخ سفید به دلیل تعارض بین این روایت با نوارهای صوتی در زمان قتل خاشقجی، نمیتواند حرفهای عربستان را بپذیرد. واکنشهای دیگر از همین دست است که اظهارات سناتورهایی مثل لیندسی گراهام، باب کورکر، تیم کین، باب منندز، رند پول، کریس مورفی و الیزابت وارن مؤید این موضوع است. اظهارنظر محتاطانه آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، موضعگیری سازمان عفو بینالملل و گزارشگر ویژه اعدامهای غیرقانونی سازمان ملل هم نشان میدهد که روایت حکام سعودی نتوانسته نهادهای بینالمللی را هم قانع کند. در واقع، روایت سعودیها از ماجرای قتل خاشقجی سه مشکل اساسی دارد که باعث میشود کسی نسبت به آنچه اتفاق افتاده قانع نشود. نخستین مشکل دیرهنگام بودن اعلام این روایت است، چرا که حکام سعودی طی ۱۸ روز گذشته اصرار به خروج خاشقجی از کنسولگری آنها در استانبول داشتند و حالا به یکباره از قتل او در همین کنسولگری میگویند. مشکل دوم در تبعیت بیچون و چرای تیمی است که برای کشتن خاشقجی به استانبول رفته بودند، چنان که همین سعود القحطانی یک سال قبل و در مجادله توئیتری با فردی به نام ترکی الصالح، به صراحت گفته بود که سرخود عمل نمیکند و فقط مجری دستورات ملک سلمان و پسرش است. همین موضوع در مورد احمد العسیری صادق است چنان که او در پست قبلی خود به عنوان سخنگوی ائتلاف متجاوز به یمن و در پست فعلی فقط عامل دستورات محمد بن سلمان بوده و بس. مشکل سوم در نحوه قتل خاشقجی است که بنابر اطلاعات درز کرده از مسئولان امنیتی ترکیه به رسانهها و به ویژه نوار صوتی ۱۱ دقیقهای، خاشقجی بنابر برنامه قبلی کشته شد و کل تیم ۱۸ نفره با این برنامه به استانبول رفته بودند و نه آنکه کشتن او تصادفی و بر اثر یک مشاجره باشد. نکتهای که به طور کلی بیپاسخ مانده در مورد جسد خاشقجی است چرا که مثله کردن جسد خاشقجی و از بین بردن قطعات آن چیزی نیست که با اعلام عوامل خودسر و پنهانکاری آنها قابلتوجیه باشد.
در هر صورت، ترامپ و حکام سعودی نمیتوانند به صرف این روایت به قول تد لو، نماینده کالیفرنیا در مجلس نمایندگان امریکا، «احمقانه» به این راحتی از شر شبح خاشقجی راحت شوند و باید دید که به علاوه این دو، ترکیه و شخص رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه، چه خواهد کرد. واقعیت این است که پرونده خاشقجی در حال حاضر سه طرف اصلی امریکا، آلسعود و ترکیه دارد و هر اتفاقی منوط به نحوه عملکرد این سه طرف است. در حالی که عملکرد ترامپ یا محمد بن سلمان در این ۱۸ روز گذشته بسیار ساده بوده، رفتار مقامات ترکیه پیچیدگی خاصی داشته است. باید توجه کرد که هیچ کدام از مقامات ترکیه و حتی اردوغان به صورت رسمی مدعی چیزی نشدهاند و رسانههای ترکیه هم فقط به نقل از منابع معتبر اخباری را منتشر کردهاند، بدون اینکه نامی از مقامهای رسمی ترکیه برده باشند. دولت ترکیه با این نحو رفتار از یک سو تنور ماجرا را گرم نگه داشته و از طرف دیگر، خود را از این تنور آن اندازه دور نگه داشته که مسئولیت چیزی بهگردنش نیفتد. برخی به این رفتار ترکیه سوءظن دارند و آن را در جهت منفعتطلبی آنکارا ارزیابی میکنند چنان که علی مقصود، سرهنگ بازنشسته ارتش سوریه، معتقد است آنکارا با این رفتار حل مشکل منبج و دور کردن حمایت سعودیها و اماراتیها از گروههای کرد را دنبال میکند. برخی نیز منافع اقتصادی و نوعی باجخواهی ترکیه از سعودیها را مطرح کردهاند، به خصوص اینکه اردوغان بعد از انتخابات ریاست جمهوری در ماه ژوئن به این سو دچار مشکلات ارزی و اقتصادی عدیده شده است. در این میان، نباید رابطه راهبردی ترکیه و قطر را نادیده گرفت که حالا پرونده خاشقجی میتواند وسیلهای برای رسیدن هر دو کشور به هدف استراتژیکی مثل سقوط محمد بن سلمان باشد. بنابراین، اگر ترکیه روش فعلی را دنبال کند و حاضر باشد مستندات خود را در مورد نحوه قتل خاشقجی رو کند، آن گاه است که شبح خاشقجی به راستی ترامپ و محمد بنسلمان را دچار دردسر اساسی میکند و بعید نیست که در این حالت، ترامپ و بنسلمان را قربانی خود کرده و تغییر ولیعهدی آلسعود از بن سلمان به کس دیگری را تأیید کند.
منبع: روزنامه جوان