به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598، در روزهای اخیر خبری مبنیبر عدم همکاری فائزه و فاطمه هاشمی با دانشگاه
آزاد اسلامی منتشر شد. فائزه هاشمی گفته است: «مسئول واحدی که در آن تدریس
میکنم اعلام کرد دیگر نیازی به حضور بنده در دانشگاه آزاد اسلامی نیست و
همین موضوع را به خواهرم یعنی فاطمه هم گفتهاند.» فاطمه هاشمی هم در
اظهارنظری مدعی شد: «در حالی که وی برای ریاست گروه علوم سیاسی واحد تهران
جنوب اعلام آمادگی کرده بود بهدلایل مسائل سیاسی از دانشگاه آزاد اسلامی
اخراج شده است.» همین اظهارنظرها کافی بود تا داستانسراییها درباره علت
این موضوع شروع شود.
به گزارش جهان نيوز،
جالب اینکه مهمترین استدلالی که در این ماجرا پیرامون آنچه «قابل پذیرش
نبودن این خبر برای جامعه علمی(!) و لزوم و تاکید بر حضور مادامالعمر برخی
افراد» میخوانند این است که چرا تاکنون پاسخی به «حذف فرزندان از میراث
پدر» داده نشده است؟! حال آنکه مهمترین ملاک برای حضور افراد در یک نهاد
علمی طبیعتا باید صلاحیتهای علمی باشد، نه ملاکهای دیگر.
مدرک دکتری در ابهام جدی!
سه روز مداوم خبرسازی پیرامون این موضوع ادامه داشت تا آنکه سایت خبری-علمی
«ثریا» زوایای دیگری از حضور فائزه و فاطمه هاشمی در دانشگاه آزاد اسلامی
منتشر کرد و معلوم شد موضوع به صلاحیتهای علمی یعنی مدرک دکتری غیرحضوری
آنهم از یک دانشگاه غیرمعتبر خارج از کشور و عدم رعایت ضوابط جذب
بازمیگردد. پیگیریهای صورتگرفته نشان میداد فاطمه هاشمی بدون رعایت
ضوابط جذب و عدم صلاحیت علمی به عضویت گروه علوم سیاسی واحد تهران جنوب
دانشگاه آزاد اسلامی درآمده است. به گزارش این سایت، مدرک دکتری ارائهشده
توسط فاطمه هاشمیرفسنجانی از یک دانشگاه در لهستان و بهصورت غیرحضوری
است که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تنها در یک مقطع خاص آن را ارزشیابی
کرده و در ادامه از تایید آن امتناع کرده است. همچنین وی در زمان درخواست
برای عضو هیاتعلمی شدن در دانشگاه (سال ۱۳۸۵) ۴۶ سال داشته که پذیرش او
خلاف ضوابط و آییننامههای مصوب بوده است. این درحالیاست که آییننامه
تصریح میکند حداکثر سن ۴۰سال است. او در سال ۱۳۸۵ با مدرک کارشناسیارشد
برای عضویت در هیاتعلمی استخدام شده و از سال ۱۳۸۷ شروع به کار کرده و
صلاحیت علمی وی نیز در سال ۱۳۹۲ تایید شده است که خلاف رویههای جاری
دانشگاه و آموزش عالی بوده که بر این اساس در سالهای قبل از ۱۳۹۲ وی فاقد
صلاحیت علمی برای تدریس بوده است.
سابقه پیشنهاد استادی بدون صلاحیت
جذب افراد بدون سوابق و صلاحیتهای علمی لازم در دانشگاه آزاد اسلامی،
پیشتر و در دوره مدیریت قبلی این دانشگاه خبرساز شده بود؛ موضوعی که
تکذیب هم نشد. حالا اما بهنظر میرسد با رویکرد جدید و سیر تحولی در این
دانشگاه میتوان امید داشت که دانشگاه آزاد اسلامی در مسیر اصلی خود قرار
گرفته است. عباس سلیمینمین درباره حضور برخی افراد بدون صلاحیتهای لازم
علمی در دوره مدیریت قبلی دانشگاه آزاد اسلامی خاطره جالبی نقل میکند. او
در گفتوگو با «خبرنامه دانشجویان ایران» میگوید: «آقای هادوی (اولین
دادستان کل انقلاب) نامهای به آقای خاتمی پیرامون این دانشگاه نوشت و در
ادامه خواستار پیگیری این شکایت شده بود و تاکید هم کرده بود که شکایات ما
اصلا مورد توجه کلانتری محل هم نیست و توجهی نمیکنند! آقای خاتمی هم این
نامه را به آقای قالیباف داده بود که پیگیری کند؛ ایشان هم یک فرد قابل
اطمینان (سردار محمودزاده) را برای بررسی موضوع مامور کرد. آقای محمودزاده
هم بعد از بررسی گفته بود بله، آقای هادوی درست میگوید. همچنین از آقای
قالیباف خواسته بود که آن رئیس کلانتری عوض شود که البته با تاخیر عوض شد.
حالا روایت آقای محمودزاده از این موضوع خیلی جالب است. آقای محمودزاده
درواقع حکم نماینده رئیسجمهور را در این قضیه داشت؛ چون آقای خاتمی از
آقای قالیباف خواسته بود که کسی را برای بررسی موضوع بفرستید. من با آقای
محمودزاده صحبت کردم، به من گفت مدیران وقت دانشگاه سهمرتبه به وی پیشنهاد
قابلتاملی کردهاند، به این ترتیب که ایشان را به دفترش دعوت کرده، بعد
از وی خواسته که بیاید و در دانشگاه آزاد اسلامی تدریس کند. آقای محمودزاده
هم گفته بود من که مدرک ندارم، چه چیزی را تدریس کنم؟ و پاسخ شنیده بود که
بالاخره آن حل میشود و مدرک هم یواشیواش میگیری!» حالا به نظر میرسد
سطح تخلفات علمی چیزی بیش از این خاطره باشد که باید در سیر بررسی تخلفات
علمی در جای خود به تمامی آنها رسیدگی شود.
تخلف در جذب فائزه هاشمی در واحد پردیس
همچنین «آنا» در گزارشی درباره پرونده علمی فائزه هاشمی نوشت: «پرونده
فائزه هاشمی که در دوره تصدی پدرش در هیاتموسس و هیاتامنا به عضویت
هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پردیس درآمده است و در این دوره بهرغم
قراردادیبودن، رئیس گروه شده و حتی در مقطعی معاون آموزشی دانشگاه آزاد
اسلامی واحد پردیس بوده، حاوی تخلفات محرزی است که باعث اخراج وی از
دانشگاه آزاد اسلامی شده است.» این گزارش میافزاید: «اول اینکه هیچ مدرکی
مبنیبر مصاحبه عمومی در پرونده وی وجود نداشته در حالی که یکی از الزامات
پذیرش افراد بهعنوان هیاتعلمی دانشگاه دولتی و غیردولتی، مصاحبه عمومی
است که البته ممکن است بهخاطر انتساب وی به مرحوم هاشمیرفسنجانی، مسئولان
وقت دانشگاه در آن دوره از انجام این مصاحبه پرهیز کردهاند. این در حالی
است که موضوعاتی نظیر حبس، حمایت از فرقه ضاله بهائیت، حمایت از روند
بدحجابی و امثال مسیح علینژاد و... در سوابق فائزه هاشمی غیرقابل انکار
است. دوم اینکه اساسا موضوع جذب فائزه هاشمی در شورای جذب مطرح نشده و
مسئولان وقت واحد سرخود اقدام به جذب نامبرده با سفارشهای رسمی و غیررسمی
میکنند. سوم اینکه نتیجه ارزشیابی فائزه هاشمیبهرمانی از ۱۶۵برابر ۸۲/۰۳
یعنی زیر ۵۰ درصد است و در پرونده وی مدرکی دال بر قبولی در مصاحبه علمی
موجود نیست. این ارزشیابی مشتمل بر شاخصهایی نظیر چاپ مقالات در مجلههای
معتبر علمی، چاپ و تالیف کتاب، شرکت در پروژههای پژوهشی و... است که
متاسفانه فائزه هاشمی نتوانسته نمره لازم را کسب کند ولی با این حال در یک
تخلف آشکار علمی و قانونی در زمان تصدی پدر مرحومش در دانشگاه آزاد اسلامی
واحد پردیس جذب شده است.» نکته دیگر اینکه شرکت فائزه هاشمی در فراخوان ۹۲۱
جذب عضو هیاتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی نیز خالی از اشکال نبوده زیرا
حداکثر سن در فراخوان باید ۴۰ سال باشد در حالی که وی متولد سال ۱۳۴۱ است و
در زمان ثبتنام در فراخوان ۵۱ ساله بوده است، در حالی که در پرونده ایشان
در همان فراخوان اعلام شده شرایط سنی را دارد.
ماده ۱۲ آییننامه استخدامی اعضای هیاتعلمی که به ساعت حضور عضو
هیاتعلمی تماموقت در طول هفته اشاره میکند، میگوید یک عضو هیاتعلمی
باید ۴۰ ساعت حضور را تکمیل کند. اعضای هیاتعلمی همچنین باید تدریس حداکثر
چهار4 ساعت در هفته را هم داشته باشند. یک مدیرگروه آموزشی وظایف بیشتری
دارد که ازجمله آن میتوان به تهیه برنامه اجرای وظایف آموزشی و پژوهشی
و... اشاره کرد.
روایت دانشجویانِ خانم هاشمی
این روزها در حالی برخی رسانهها صرفا از به لزوم حضور و بهرهمندی فرزندان
از آنچه میراث مرحوم هاشمی میدانند، صحبت میکنند اما از گلایه
دانشجویانش مبنیبر اینکه چرا کلاسهای درس او بهطور منظم برگزار نمیشود،
سخنی به میان نمیآورند و برخی جریانهای سیاسی تلاش میکنند این موضوع را
سیاسی جلوه دهند.
برخی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی در تماس با «فرهیختگان» به نکات
قابلتاملی از حضور و تدریس دختران هاشمی در دانشگاه و کلاس درس اشاره
کردند. فرشته، دانشجوی ورودی سال 94 دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب
درمورد عملکرد فاطمه هاشمی در گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد
تهران جنوب میگوید: «من خودم هیچوقت نتوانستم درسی با استاد هاشمی بردارم
چون از قبل شنیده بودم که هیچوقت تدریس نمیکند و فقط اسمشان در لیست
انتخاب واحد قرار میگیرد و بعدا هم استاد دیگری در کلاس حاضر میشود.»
این دانشجو ضمن تاکید بر اینکه خانم هاشمی تعامل بسیار ضعیفی با دانشجویان
داشت، میگوید: «اصلا این استاد را در دانشگاه پیدا نمیکردیم، حتی خودم
سهسال که دانشجوی این واحد بودم شاید دو بار خانم هاشمی را دیدم آنهم
برای جلسات پایاننامه بود که آن وقت هم اصلا خیلی به کلاس پایاننامهها
کار نداشت و فقط دائم در حال رفت و آمد بین جلسه دفاع دانشجو و اتاق
مدیریتش بود، حتی یکی از دوستان که با خانم هاشمی پایاننامه برداشته بود،
میگفت که فقط این تکیهکلامشان بوده که حالا شما برو انجام بده من اگر
وقت داشتم و تو سوالی داشتی از من بپرس.»
محمد، دانشجوی ورودی 95 نیز میگوید: «ما ظرف مدت چندسالی که در دانشگاه
بودم از اول تا آخر کلا دو بار خانم هاشمی را در دانشگاه دیدیم، حتی ترم
اول دو واحد با خانم هاشمی انتخاب کردم، اول که چند هفته نیامدند و بعد از
چند هفته مربی دیگری بهجای خانم هاشمی آمد و گفت ایشان وقت نکرده این کلاس
را بیاید.» او تاکید کرد: «ما اعتراض کردیم که این چه طرز برخورد است،
ولی دانشگاه هیچ پاسخی نداد.»
این دانشجو درباره عملکرد فاطمه هاشمی در گروه علوم سیاسی واحد تهران جنوب
میگوید: «واقعا عملکرد ضعیفی داشت و ما مانده بودیم که اصلا بر چه معیاری
این خانم را مدیرگروه گذاشته بودند و دانشگاه آزاد اسلامی چطور این کار را
انجام داده است.»
واقعیت اینکه بازگشت دانشگاه آزاد اسلامی به ریل اصلی خود که همان پیشرفت
علمی است بهمذاق برخی چهرههای سیاسی خوشایند نیست و بهنظر میرسد
حاشیهسازیها برای دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داشته باشد. اکنون سوال این
است چرا عدهای همواره بهجای حل مسائل علمی در چارچوب قانون پروپاگاندای
سیاسی را ترجیح میدهند و باید حملههای اخیر به رئیس هیات موسس و امنای
دانشگاه آزاد اسلامی را در همین چارچوب بررسی کرد.