کد خبر: ۴۴۷۲۶
زمان انتشار: ۰۹:۵۲     ۲۱ اسفند ۱۳۹۰
در پی انتشار خبرهایی مبنی بر «واگذاری و فروش اطلاعات شخصی شهروندان و مسؤولین نظام» به برخی مؤسسات از سوی «شرکت مخابرات ایران»، برآن شدیم جهت واکاوی این موضوع،با دکتر «داوود زارعیان» گفتگویی انجام دهیم..

برهان، چندی پیش خبرهایی در رسانه‌ها، مبنی بر «واگذاری و فروش اطلاعات شخصی افراد جامعه حتی مسؤولین نظام» با «بهای اندک» به برخی شرکت‌ها و مؤسسات از سوی «شرکت مخابرات ایران» انتشار یافت؛ از این رو برای شفافیت بیشتر در صحت و سقم خبر منتشرشده با دکتر «داوود زارعیان» مدیر کل روابط عمومی و امور بین‌الملل شرکت مخابرات ایران، به گفت‌و‌گو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

گفتنی‌ست آسیب‌های اجتماعی این مسئله و انتقادات جدی به چنین اقدامی نیز در مصاحبه‌ی جداگانه‌ای با «دکتر نقیب‌السادات» بررسی شده که می تواند در تقابل این مطلب، بر‌آیند روشنی را از ماجرا به نمایش بگذارد.

امروز هر کسی که تلفن همراه دارد به طور حتم با مقوله‌ای به نام پیامک‌های تبلیغاتی مواجه شده است. برخی از افراد تمایلی به دریافت این پیام‌ها ندارند. ریشه‌ی این پیام‌های تبلیغاتی کجاست؟ آیا اطلاعات مشترکین در اختیار شرکت‌های تبلیغاتی قرار می‌گیرد؟

وقتی مشترکی ثبت‌ نام می‌کند، اطلاعاتی را در اختیار ما می‌گذارد و ما این اطلاعات را کاملاً محرمانه نزد خود نگه می‌داریم و چند رده‌ی دسترسی برای آن قائل هستیم. به عنوان مثال اگر تلفن شما قطع شده باشد و به دفاتر خدمات ارتباطی مراجعه کنید، فقط شماره‌ی تلفن خودتان آنجا هست و آن‌ها به نشانی شما دسترسی ندارند. تمام کاربرهای ما در امور مشترکین فقط همین را دارند. البته سوپروایزر اطلاعات بیش‌تری دارد، ولی نمی‌تواند بدون دلیل اطلاعات شما را ببیند. شرکت مخابرات ایران حتی برای این که امنیت این اطلاعات بیش‌تر باشد و کسی بدون دلیل و درخواست مالک تلفن به فایل مربوطه مراجعه کند، به تمام کاربران امور مشترکین شماره کاربری داده‌ایم و اگر روزی به اطلاعات تلفن کسی مراجعه شود، می‌توانیم در سیستم ببینیم که کدام رایانه و با چه شماره‌ی کاربری به اطلاعات آن فرد مراجعه کرده است. بنابراین هیچ کس در سیستم ما نمی‌تواند بدون دلیل به اطلاعات شخصی کسی دسترسی پیدا کند.

نکته‌ی دیگر این که مثلاً شما صاحب یک تلفن همراه هستید و من به عنوان یک مدیر مخابراتی، کنجکاو می‌شوم که شما با چه کسانی صحبت می‌کنید و پرینت تماس‌های شما را می‌گیرم. سیستم به گونه‌ای طراحی شده است که اگر کسی غیر از خود شما پرینت تماس‌های شما را ببیند، یک پیامک برایتان ارسال می‌شود و به شما خبر می‌دهد که در این ساعت یک نفر اطلاعات شما را دیده است. اگر شما معترض باشید، سریع به مخابرات مراجعه می‌کنید و می‌توانید ببینید چه کسی این کار را انجام داده است.

این سیستم دقیقاً مشابه همان چیزی است که امروز در خیلی از بانک‌ها وجود دارد و واریزها و برداشت‌های صاحب حساب را با پیامک به او خبر می‌دهد. اما در رابطه با این که پیامک تبلیغاتی به چه ترتیب ارسال می‌شود باید بگویم که بسیاری از سازمان‌ها و نهادها شماره تلفن افراد را دارند. به عنوان مثال وقتی برای کنکور ثبت‌ نام کرده‌اید، فرم اطلاعات خانواده‌ی خود را برای گرفتن یارانه تکمیل کرده‌اید، به یک نمایشگاه رفته‌اید، یا در یک کلاس آموزشی ثبت‌ نام کرده‌اید، شماره تلفن خود را نوشته‌اید.  بنابراین بسیاری از مردم خودشان شماره‌هایشان را در اختیار دیگران قرار داده‌اند و شرکت‌های فعال در حوزه تبلیغات می‌توانند با استفاده از آن‌ها بانک اطلاعاتی تهیه کنند. در نتیجه شماره تلفن و آدرس افراد فقط در اختیار مخابرات نیست، بلکه خیلی از سازمان‌ها این اطلاعات را در اختیار دارند.

همان طور که گفتم، 17 تا 20 میلیون خانواده فرم دریافت یارانه را تکمیل کرده‌اند و تمامی آن‌ها شماره تلفن، آدرس، کدپستی و شماره تلفن همراهشان را داده‌اند. در سال 3 تا 5 میلیون نفر در کنکور ثبت ‌نام می‌کنند و شماره تلفن‌هایشان را در فرم ثبت ‌نام می‌نویسند. جالب است که برای این افراد از سازمان سنجش پیامک می‌آید. همان طور که از سازمان‌های دیگر هم برای افرادی که اطلاعاتشان را در اختیار آن‌ها قرار داده‌اند، پیامک ارسال می‌شود.

در رابطه با این که این پیام‌ها چگونه از راه سیستم‌های مخابراتی ارسال می‌شود باید بگویم که ما در واگذاری شماره‌ها یک فرمول مشخص داریم و تمامی شماره‌های ممکن را واگذار می‌کنیم. بنابراین این شماره‌ها خیلی عجیب‌ و غریب نیستند.

یک بخشی از پیامک‌ها به همین ترتیب ارسال می‌شود؛ یعنی، کسی که این سرویس را درخواست می‌کند کاری به مشخصات افراد ندارد و به عنوان مثال می‌گوید برای تمام افرادی که شماره‌ی تلفن آن‌ها از 0912111 تا 0912112 هست، پیامک ارسال کنید. فرد دیگری می‌گوید من می‌خواهم به جوان‌ها پیامک بدهم و از آنجا که جوانان زیر 20 سال معمولاً 0919 دارند به این شماره‌ها پیامک می‌فرستد. بنابراین یکی از روش‌های پیامک انبوه این است و به هیچ وجه احتیاجی به شناسایی افراد نیست.

روش دیگر این است که مثلاً فردی می‌گوید من می‌خواهم برای کسانی که در شهر ری زندگی می‌کنند، پیامک بفرستم. در این زمان هم  نیازی به مشخصات افراد نداریم، بلکه روی آنتن‌های شهر ری تنظیم می‌کنیم و این پیامک به تلفن‌هایی که زیر این آنتن‌ها هستند، فرستاده می‌شود. ممکن است فردی ساکن آن منطقه نباشد، اما به هر حال اگر در آن زمان در آن محدوده باشد، آن پیامک را دریافت می‌کند. در واقع شما زیر هر آنتنی که می‌روید، آنتن آن منطقه شما را شناسایی می‌کند، بدون این که بداند شما چه کسی هستید و مشخصات شما چیست پیامک ارسال می‌شود.

بنابراین در روش اول شماره‌ها انتخاب می‌شوند، در روش دوم منطقه انتخاب می‌شود و در روش سوم همان طور که گفتم با استفاده از اطلاعاتی که خود افراد در اختیار سازمان‌ها گذاشته‌اند برایشان پیامک ارسال می‌شود. به عنوان مثال برای کسانی که در فلان نمایشگاه بوده‌اند و ثبت‌ نام کرده‌اند یک پیامک می‌فرستند. چند شب پیش که برنامه‌ی 90 را نگاه می‌کردم، آقای «فردوسی‌پور» می‌گفت تا حالا 29 میلیون مشترک با ما تماس گرفته‌اند؛ یعنی، آن‌ها تمام این شماره‌ها را دارند و اگر روزی قرار باشد به عنوان مثال یک لباس ورزشی تبلیغ شود، برای این افراد می‌فرستند. بنابراین اطلاعات افراد به فروش نمی‌رود و اصلاً نیازی به این کار نیست، چون روش‌های منطقی‌تر و علمی‌تری برای فرستادن پیامک انبوه وجود دارد.

درست است که مشترکین شماره‌هایشان را در اختیار نهادهای مختلف قرار می‌دهند، اما برخی از مراجع رسمی گفته‌اند برای ما ثابت شده است که اطلاعات افراد در اختیار شرکت‌های فعال در زمینه‌ی ارسال پیامک انبوه قرار می‌گیرد.

گزارشی که تلویزیون پخش کرد، کاملاً خلاف واقعیت است. شرکت‌هایی که آن‌ها نشان می‌دادند، هم مجهول و هم نامشخص بودند. در آن گزارش می‌گفتند که مخابرات این اطلاعات را می‌فروشد، در صورتی که چنین چیزی صحت ندارد. به هیچ وجه اطلاعات افراد تا این حد دسته‌بندی‌ شده در دسترس کارکنان ما نیست. ضمن این که هیچ فرد عاقلی این اطلاعات را خریداری نمی‌کند، چون به لحاظ اقتصادی فایده‌ای برای او ندارد.

در خصوص این که می‌گویند برای مدیران پیام‌های خاصی ارسال می‌شود باید بگویم شما امروز کم‌تر مدیری را می‌شناسید که یک تلفن داشته باشد. با توجه به حجم تماس‌هایی که با مدیران گرفته می‌شود، آن‌ها غالباً چند سیم‌ کارت دارند. اصلاً امروز سیستم‌هایی وجود دارند که به راحتی شماره تلفن افراد را رصد می‌کنند و نیازی به فروش این اطلاعات نیست.

آن گزارش کاملاً تحریف‌ شده بود. ما هم مدعی هستیم که اگر کسی می‌داند همکاران ما اطلاعاتی را در این زمینه فروخته‌اند، آن‌ها را به ما معرفی کنند، چون برای ما هم این موضوع بسیار مهم است. یعنی، همکاران ما برای فروش این اطلاعات 15 میلیون تومان دریافت می‌کنند و ما از این اتفاق بی‌خبریم؟

به نظر می‌رسد متأسفانه برخی از دوستان بدون توجه به واقعیت‌ها ، موجب تشویش اذهان عمومی می‌شوند. در ضمن انتقادی که به تلویزیون وارد می‌شود این است که فرصتی برای پاسخ نمی‌گذارد. چرا یک خبر را یک‌ طرفه پخش می‌کند؟ باید از طرف مقابل هم پرس‌وجو کند. کسی حق ندارد شخص یا نهادی را زیر سؤال ببرد، به او تهمت بزند و اجازه‌ی دفاع و پاسخ‌گویی هم به او ندهد.

آیا اطلاعات مربوط به مسؤولین، نخبگان و دانشمندان به گونه‌‌ای خاص محافظت می‌شود یا همان مراقبت‌هایی که از اطلاعات همه‌ی افراد صورت می‌گیرد در مورد آن‌ها هم اعمال می‌شود؟

بنده که در این شرکت مسؤولیت دارم به شماره تلفن افراد دسترسی ندارم. در چنین شرایطی چگونه یک فرد عادی می‌تواند اطلاعات افراد را به دست بیاورد؟ به هیچ وجه چنین چیزی امکان ندارد. ما شماره تلفن مسؤولین نظام و افراد برجسته را به هیچ عنوان در اختیار کسی قرار نمی‌دهیم. حتی پیامک هم برایشان نمی‌فرستیم. ممکن است فردی یک آشنا داشته باشد و شماره تلفنی را وارد کند تا ببیند آن شماره متعلق به چه کسی است، اما عکس این موضوع به هیچ عنوان امکان‌پذیر نیست؛ یعنی، نمی‌توانند از روی اسم افراد شماره تلفن آن‌ها را پیدا کنند. ضمن این که شماره تلفن افراد خاص اکثراً در سیستم نیست.

ما انتظارمان از مخابرات این است که وقتی یک سیم‌کارت می‌خریم، این حق را برای ما قائل باشد که انتخاب کنیم برایمان پیامک‌های تبلیغاتی ارسال شود یا نه. آیا در این زمینه تمهیدی اندیشه‌اید؟

بنده یک سؤال حقوقی دارم و هنوز به پاسخ آن نرسیده‌ام. آیا شما دوست دارید در شبکه‌های تلویزیونی، روزنامه‌ها یا سایت‌ها آگهی ببینید؟ به نظر من از نظر حقوقی این موضوع جای بحث دارد که آیا در رسانه‌ها باید آگهی وجود داشته باشد یا خیر. این موضوع هنوز اثبات نشده است. من شخصاً معتقدم اگر امروز آگهی وجود نداشته باشد، هزینه‌های مردم 10 برابر می‌شود. روزنامه را 100 تومان می‌خرید، برای این که هزینه‌هایش را از راه آگهی تأمین می‌کند. تلویزیون را مجانی می‌بینید، به خاطر این که آگهی می‌گیرد. بنابراین من در رابطه با این که نباید آگهی وجود داشته باشد تردید دارم و از نظر حقوقی هنوز به نتیجه‌ای نرسیده‌ام.

تفاوت رسانه‌های جدید و قدیم همین است که رسانه‌های قدیم مثل تلویزیون یک‌طرفه هستند، ولی رسانه‌های جدید این گونه نیستند. امروز اقبال به رسانه‌هایی مثل اینترنت و حتی شبکه‌های اجتماعی نشان می‌دهد که مردم ترجیح می‌دهند این ارتباط دوطرفه باشد.

ما هم برای کسانی که نمی‌خواهند پیامک تبلیغاتی دریافت کنند چند راه‌حل داریم. یکی این است که در همان مرحله‌ی اول بگویند سرویس پیامک را نمی‌خواهند. راه‌حل دیگر این است که درخواست کنند پیامک انبوه برایشان نیاید و فقط پیامک نقطه به نقطه برایشان ارسال شود؛ یعنی، پیامکی که یک نفر به یک نفر می‌فرستد. راه‌حل سوم این است که وقتی این پیامک‌ها آمدند آن‌ها را حذف کنند.

البته کسانی که پیامک‌های انبوه‌شان را می‌بندند بعضی اوقات مشکلاتی برایشان به وجود می‌آید و خیلی از پیامک‌های مهم به آن‌ها نمی‌رسد. به عنوان مثال یک نفر کنکور ثبت‌ نام کرده است و وقتی آن‌ها اطلاع‌رسانی می‌کنند، پیامک مربوط به او نمی‌رسد. امروز بسیاری از خدمات مانند اطلاع‌رسانی در زمینه‌ی کنسل شدن پروازها یا خدمات بانک‌ها به وسیله‌ی پیامک انجام می‌شود. بنابراین وقتی کسی یک سرویس را قطع می‌کند، طبیعتاً از یک سری مزایا هم محروم می‌شود.

با همه‌ی این‌ها ما آیین‌نامه‌ای نوشته‌ایم که حقوق مشترکین رعایت شود. یکی از مفاد این آیین‌نامه این است که پیامک‌ها باید اخلاقی باشند و در یک زمان منطقی ارسال شوند. متأسفانه نگاه ما به کارکرد رسانه‌های جدید نگاه کارشناسانه نیست. درست است که پیامک در کنارصدها مزیت‌ چند نکته‌ی منفی هم دارد، اما این نکته را نباید فراموش کنیم که اگر امروز شرکت‌های ارایه ‌دهنده‌ی خدمات ارتباطی هزینه‌هایشان را از این راه‌ها تأمین نکنند، مجبور هستند هزینه‌ی مکالمات را بالا ببرند.

بنابراین برای این که هزینه‌ها  در خدمات عام بالا نرود، از روش‌های دیگری که عموماً اختیاری است کسب درآمد می‌کنند. به عنوان مثال برای کسی که شعر دوست دارد، شعر می‌فرستند یا برای کسی که به فوتبال علاقه دارد نتایج مسابقات را می‌فرستند. بسیاری از پیامک‌های انبوه جنبه‌ی خبررسانی دارند. تلفن همراه امروز بهترین وسیله برای خبررسانی است که به راحتی اخبار را در اختیار افراد قرار می‌دهد. از این رو بنده معتقد هستم تلفن همراه امروز یکی از رسانه‌های مؤثر است.

البته بدیهی است که فضای پیامک بایستی مدیریت شود. آن فرد یا سازمانی که پیامک می‌فرستد باید توجه داشته باشد محتوای پیامش در شأن جامعه‌ی اسلامی باشد. ما در جایگاه مخابرات باید روی این موضوع نظارت داشته باشیم و همین که کسی خطا کرد، جلویش را بگیریم و شما هم به عنوان مخاطب بایستی اشتباهات احتمالی را به ما اطلاع دهید. رسانه‌ها خیلی از اوقات نه تنها به بهبود اوضاع کمک نمی‌کنند، بلکه تا حدودی فضا را مسموم می‌کنند.

برای بالا رفتن امنیت اطلاعات افراد چه توصیه‌هایی دارید؟

ما همیشه به دوستانی که دارای سمت‌های حساس هستند توصیه می‌کنیم تحت هیچ شرایطی شماره ‌تلفن خود را در اختیار دیگران قرار ندهند. مخابرات تلفن این اشخاص را در اختیار کسی قرار نمی‌دهد، ولی ممکن است خود این افراد سهل‌انگاری کنند و شماره تلفن آن‌ها پخش شود. به افرادی که با مسؤولین، نخبگان و افراد برجسته در تماس هستند توصیه می‌کنیم که شماره تلفن این افراد را در حافظه‌ی تلفن خود ذخیره نکنند یا نام آن‌ها را دقیقاً ذکر نکنند، چون امکان دارد اطلاعات آن‌ها هک شود. این‌ها نکاتی هستند که باید رعایت شوند. به عنوان مثال حتماً تمامی وزرا شماره تلفن همدیگر را دارند و اگر تلفن یکی از آن‌ها هک شود، احتمال لو رفتن شماره‌های دیگران وجود دارد. بنابراین توصیه و تأکید ما به افراد سرشناس این است که هیچ وقت اطلاعاتشان را در جایی ذخیره نکنند و در ذهنشان نگه دارند. امروز امنیت اطلاعات موضوع خیلی مهمی است و از راه‌های گوناگونی ممکن است امنیت اطلاعات افراد به خطر بیفتد. بنابراین خیلی باید مواظب بود تا چنین نشود. 

به نظر شما ارسال پیامکی با این مضمون که «دیپلم آسان بگیرید.» درست است؟

این جمله چند پهلو است. نمی‌توانید بگویید به طور حتم خلاف است. به عنوان مثال یک مؤسسه‌ی برگزار کننده‌ی کلاس‌های کنکور در تبلیغاتش می‌گوید: «آسان دکتر شوید.» آیا معنای این جمله این است که اگر در این مؤسسه ثبت‌ نام کنید، به شما دکترا می‌دهند؟ بنابراین وقتی می‌گویند: «دیپلم آسان بگیرید.» لزوماً به این معنا نیست که یک کار غیرقانونی صورت می‌گیرد. ضمن این که ما در کشور نهاد‌های نظارتی داریم. این که می‌گویم وظیفه‌ی من و شما سنگین است به همین دلیل است؛ یعنی، اگر چنین پیامکی برای ما آمد، به جای این که زود قضاوت کنیم، باید تحقیق کنیم که آیا چنین چیزی قانونی انجام می‌شود یا خیر.

آیا برای خودتان پیش آمده است که در یک جلسه یا همایش وقتی منتظر یک پیامک مهم هستید، برای شما پیامک‌های تبلیغاتی ارسال شود؟

من اتفاقاً پیامک را دوست دارم، به خاطر این که بسیاری از اطلاعات و اخبار به وسیله‌ی پیامک به دستم می‌رسد. اگر هم وقت نداشته باشم، عنوان پیامک را نگاه می‌کنم و اگر ناشناس باشد، هر وقت فرصت کردم آن را باز می‌کنم. من بیش‌تر از سه امکان تلفن خودم استفاده می‌کنم: «پیامک، مکالمه و پست الکترونیک» من تمام پست‌های الکترونیک خودم را از تلفنم دریافت می‌کنم و اگر لازم باشد، همان لحظه به آن‌ها پاسخ می‌دهم. به نظرم خیلی خوب است که در رفت‌و‌آمدهای روزانه می‌توانیم به این کارها برسیم. البته برای بنده هم پیامک تبلیغاتی می‌آید. به عنوان مثال برای بنده پیامکی برای کاشت مو آمده است، در صورتی که من احتیاجی به این تبلیغ ندارم. به نظر بنده این پیامک‌ها دقیقاً مانند همان تبلیغاتی هستند که ما در تلویزیون دریافت می‌کنیم. در تقسیم‌بندی نقش‌های وسایل ارتباطی به این موضوع اشاره شده است که بخشی از وظایف وسایل ارتباطی، وظایف روانی است.  بخشی از وظایف روانی اجبار و بخشی دیگر انتخابی است. آگهی‌ها جزو همان بخش اجباری هستند. به عنوان مثال در حالتی که شما می‌خواهید فیلمی ببینید تا آرام شوید و استراحت کنید، زیر تصویر یک آگهی درشت می‌آید. البته پیامک برای بنده بیش‌تر از شما می‌آید، چون جاهای مختلف شماره تلفن بنده را دارند و برایم پیامک می‌فرستند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها