توجه به رفتارهای علی اکبر(ع) در کاروان حسینی از راهکارهایی است که میتوان تا حدودی به عمق معرفتی که خداوند به ایشان عطا کرده است، دست یافت. به عنوان نمونه عقبه بن سمعان میگوید پس از آنکه به اندازه یک ساعت راه رفتیم، امام حسین(ع) همچنان که بر پشت زین قرار داشت، اندکی خوابید و بعد از خواب بیدار شد و فرمود «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» و دو بار یا سه بار این جمله را تکرار کرد.
فرزندش علی بن الحسین نزدیک آمد و عرضه داشت پدرم برای چه موضوعی حمد خدا و کلمه استرجاع به زبان آوردید؟ فرمود ای فرزند هم اکنون بخواب رفته بودم، یک سواره را دیدم میگفت این قوم حرکت میکنند و مرگ هم قصد آنها را دارد؛ از خواب بیدار شدم، دانستم که گفته او متوجه ما و مرگ در تعقیب ما است؛ الْقَوْمُ یَسِیرُونَ وَ الْمَنَایَا تَصِیرُ إِلَیْهِمْ فَعَلِمْتُ أَنَّهَا أَنْفُسُنَا نُعِیَتْ إِلَیْنَا.
علی اکبر(ع) فرمود همواره از گزند روزگار در امان باشی، مگر ما برحق نیستیم؟ فرمود بله سوگند به کسی که بازگشت همگان به سوی اوست، ما برحقیم. علی اکبر(ع) گفت: بعد از اینکه ما برحقیم چه بیمی از مرگ داریم؛ فَإِنَّنَا إِذاً لَا نُبَالِی أَنْ نَمُوتَ مُحِقِّینَ. امام(ع) فرمود خدا به تو پاداش دهد بهترین پاداشی که فرزند را از پدرش عنایت میفرماید؛ فَقَالَ لَهُ الْحُسَیْنُ ع جَزَاکَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ خَیْرَ مَا جَزَی وَلَداً عَنْ وَالِدِهِ. (ارشاد مفید، ج2، ص82)
بنابراین امام حسین(ع) به عنوان مربی عالم
در طی کاروان از تک تک اصحاب یاورانی ساخت که در تمام طول تاریخ بشریت
بیمثال بودند؛ در این بین افرادی که تبعیت بیشتری از امام(ع) داشتند،
رشدشان در درجات فضل بیشتر میشد که علی اکبر(ع) از جمله این افراد
است. نقل است زمانی که امام حسین(ع) حضرت علی اکبر(ع) را راهی میدان نبرد
کرد، فرمود: «اللَّهُمَ اشْهَدْ فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلَامٌ
أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِکَ ص؛ خداوندا
شاهد باش جوانی به سوی آنها میرود که از لحاظ خلقت، اخلاق و منطق و گفتار
شبیهترین مردم به رسولالله(ص) است».
شباهت صفاتی و خلقتی علی
اکبر(ع) به رسول خدا(ص) تا حدی بود که امام حسین(ع) در ادامه روایت
فرمودند: «وَ کُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَی نَبِیِّکَ نَظَرْنَا
إِلَیْهِ؛ خدایا ما هرگاه مشتاق پیامبرت میشدیم، به او [علی اکبر ع] نگاه
میکردیم. سپس حضرت علی اکبر(ع) نبرد عظیمی کرد و عدهای را به درک واصل
کرد تا آنکه منقذ بن مرّة عبدی ملعون تیری به سوی وی پرتاب کرد و حضرت را
از به شهادت رساند. (اللهوف ص113)
بیشتر بخوانید: به میدان رفتن آینه ی تمام نمای پیامبر اسلام(ص)، حضرت علی اکبر(ع) و شهادت ایشان
در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به ایشان میخوانیم:
السَّلامُ عَلَیکَ یا أوَّلَ قَتیلٍ مِن نَسلِ خَیرِ سَلیلٍ مِن سُلالَةِ إبراهیمَ الخَلیلِ صَلَّی اللّهُ عَلَیکَ وعَلی أبیکَ إذ قالَ فیکَ: قَتَلَ اللّهُ قَوما قَتَلوکَ، یا بُنَیَّ ما أجرَأَهُم عَلَی الرَّحمنِ وعَلَی انتِهاکِ حُرمَةِ الرَّسولِ! عَلَی الدُّنیا بَعدَکَ العَفا.
سلام بر تو، ای نخستین کُشته از تبار بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل؛ درود خدا بر تو و بر پدرت، آن گاه که در بارهات فرمود: «خدا بکُشد آن گروهی را که تو را کُشت. پسرم چه جرأتی بر خدای مهربان کردند و چه جسارتی در هتکِ حرمت پیامبر؛ پس از تو، خاک بر سرِ دنیا».
کأنّی بِکَ بَینَ یَدَیهِ ماثِلاً، ولِلکافِرینَ قائِلاً :
أنَا عَلِیُّ بنُ الحُسَینِ بنِ عَلِیّ ** نَحنُ وبَیتِ اللّهِ أولی بِالنَّبِیّ
أطعَنُکُم بِالرُّمحِ حَتّی یَنثنَی ** أضرِبُکُم بِالسَّیفِ أحمی عَن أبی
ضَرَبَ غُلامٍ هاشِمِیٍّ عَرَبِیّ ** وَاللّهِ لا یَحکُمُ فینَا ابنُ الدَّعِیّ
گویی که من (زائر)، در نزد تو هستم و تو (علی اکبر علیهالسلام) به کافران میگویی من علی، پسر حسین بن علیام. به خانه خدا سوگند که ما به پیامبر نزدیکتریم. با نیزه چنان بر شما خواهم زد که نوک آن کج شود و با شمشیر در حمایت از پدرم، شما را میزنم، زدنِ جوان هاشمیِ عرب. به خداوند سوگند، پسر بی نسب (ابن زیاد)، حق ندارد بر ما حکمرانی کند.
حَتّی قَضَیتَ نَحبَکَ ولَقیتَ رَبَّکَ أشهَدُ أنَّکَ أولی بِاللّهِ وبِرَسولِهِ، وأنَّکَ ابنُ رَسولِهِ، وحُجَّتُهُ وأمینُهُ، وَابنُ حُجَّتِهِ وأمینِهِ. حَکَمَ اللّهُ عَلی قاتِلِکَ مُرَّةَ بنِ مُنقِذِ بنِ النُّعمانِ العَبدِیِّ ـ لَعَنَهُ اللّهُ وأخزاهُ ـ ومَن شَرِکَهُ فی قَتلِکَ، وکانوا عَلَیکَ ظَهیرا، أصلاهُمُ اللّهُ جَهَنَّمَ وساءَت مَصیرا، وجَعَلَنَا اللّهُ مِن مُلاقیکَ ومُرافِقیکَ، ومُرافِقی جَدِّک وأبیکَ وعَمِّکَ وأخیکَ واُمِّکَ المَظلومَةِ، وأبرَأُ إلَی اللّهِ مِن أعدائِکَ اُولِی الجُحودِ، والسَّلامُ عَلَیکَ ورَحمَةُ اللّهِ وبَرَکاتُهُ.
تا عهدت را به انجام رساندی و پروردگارت را دیدار کردی. گواهی می دهم که تو به خدا و پیامبر او، نزدیکترینی و پسرِ پیامبر خدا و حجّت و امین اویی، و پسر حجّت خدا و پسرِ امین اویی. خداوند، در باره قاتل تو، مُرّة بن مُنقِذ بن نعمان عبدی ـ که لعنت و خواری خدا بر او باد ـ و همدستانش در کُشتن تو، داوری کند که علیه تو، هم داستان بودند. خدا آنان را به جهنّم بیاندازد ـ که بد بازگشتگاهی است ـ و خداوند ما را از دیدار کنندگانِ تو و همراهانت و همراهان جدّ و پدر و عمو و برادر و مادر ستم دیدهات، قرار دهد. از دشمنانِ اهل انکار تو، برائت می جویم. سلام و نیز رحمت و برکات خدا بر تو باد.