ماه محرم نوستالوژی خاصی دارد. همه ما از سیاهی عزای حسین (ع) خاطرهها
داریم. اصلاً این سیاهی قشنگ است، گریه بر مصیبت مولا غم ندارد، چایی تلخش
هم که به شیرینی میزند. شاید آن چه زینب در محشر کربلا دید و به «ما رایت
الا جمیلا» تعبیر کرد، یک ذرهاش هم به ما رسیده که روحمان با گریه برای
حسین (ع)، تازه میشود!
اما محرم به اشک و سینه و زنجیر ختم نمیشود. وقتی امام حسین (ع) میگوید:
«من کشته عبرتها هستم» یعنی باید به خیلی چیزها عمیقتر فکر کنیم؛ به
لقمههای حرامی که گوشها را سنگین کرد، به خمیه پُری که تا چراغش خاموش
شد، خلوت شد! به نامههای فدایت شوم، به وقت هنگامه که مسلم را با صدای
نفسهایش در کوچههای کوفه تنها گذاشت، به معنی کل یوم عاشورا و کل ارض
کربلا، به اینکه اگر عاشورا تکرار میشود، صرف نشستن و به سینه زدن و گریه
کردن کافی است؟
معنی محرم به قدر فهم هر کسی تفاوت دارد. همان طور که کربلا رفتن و کربلایی
شدن فرق دارد. وقتی یکی از شهدای مدافع حرم لشکر فاطمیون با مخالفت
خانوادهاش برای حضور در سوریه مواجه شد، به آنها گفت: امسال حق ندارید
برای امام حسین (ع) عزاداری کنید. علت را که پرسیدند، پاسخ داد اگر قرار
باشد امروز در برابر حمله سلفیها به حرم اهل بیت (ع) ساکت باشیم، گریه ما
برای اسارت خانم و شهادت سیدالشهدا چه فایدهای دارد؟ شما که نمیگذارید من
برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه بروم، یعنی باید آنقدر بلند
سینه بزنم که صدای هل من ناصر ینصرنی حسین را نشنوم!
به حتم عزاداری ماه محرم برای آنهایی که صفت شهید را برای خود خریدند،
چیزی بالاتر از سینه زدن و گریه کردن و چای خوردن است. شاید آنها در
هیئتها چیزهایی را شنیدند که ما نشنیدیم. یا به وقت هقهق کردن که
شانههایمان به یکدیگر میخورد، آنها معنی کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
را بهتر فهمیدند. دانستند که کربلا به رفتن نیست. از شیون و گریه شیعه درست
نمیشود. اشک ریختن را همه بلدند، راه کربلا را هم همین طور. هیئت و روضه و
سینه و شور اگرچه فضلیت دارد، اما پیمودن راه عشق، رهرو میخواهد.
داستان مدافعان حرم از همان محرمهایی آغاز میشود که سالهاست برای همه ما
تکرار میشود. کودکی که مادر لباس سیاهش را پوشاند و دست در دست بابا به
هیئت رفت. نشست به حسین شنیدن و به حسین اندیشیدن. به درک این نکته که
«کربلا حرم حق است و هیچ کس را جز یاران امام حسین (ع) راهی به سوی حقیقت
نیست».
این روزها که خودمان را برای عاشورایی دیگر آماده میکنیم، یادمان باشد که
به معنی کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا بیشتر فکر کنیم. به اینکه با حسین
ماندن هزینه دارد. کربلایی شدن به این راحتی نیست. قرار نیست هیچ یک از ما
به عاشورای سال ۶۱ هجری برگردیم، شاید عاشورای ما همین الان در حال تکرار
شدن باشد؛ این همان نکتهای است که مدافعان حرم به آن رسیده بودند.
عاشورایشان را شناختند و قدم در راه گذاشتند. خوب میدانستند که اگر دیر
بجنبند، شاید روزی فرابرسد که با حسرت بگویند عمری یا حسین گفتیم و به وقتش
یک بار یاعلی نگفتیم.
حجتالاسلام شهید علی تمامزاده از شهدای روحانی مدافع حرم در بخشی از وصیتنامه خود مینویسد: «هیچگاه
محبت مادرانه را که با اشک روضه اهل بیت عجین شده بود، از یاد نخواهم برد.
همه چیز ما از اهل بیت است چراکه اینها وسیله هستند، اسباب و وسیله نجات
همه انسانها به صورتی کشتی نجات اهل بیت هستند و بس. امشب دوم محرم است و
بچهها برای امام حسین (ع) سید و سالار و سرور همه آزادمردان جهان عزاداری
میکنند. ما هم اقتدا کردیم به امام حقطلبان و کربلایی شدیم.»
منبع: روزنامه جوان