در ادامه حضرت پنج دستور فرمودند که همیشگی است، اما موطنش محرم است:
۱- فرمودند: فرزند شبیب! اگر بر سیدالشهدا(ع) گریه کردی تا اشکت بر گونهات جاری شد، خدا هر گناهی که کردی ـ کم یا زیاد، صغیر یا کبیر ـ را میبخشد.
(این روایات مثل آیات توبه است. آیات توبه در مؤمن غرور ایجاد نمیکند، بلکه به مؤمن بشارت میدهد که مأیوس از رحمت خدا نشود. این روایات هم مؤمن را جسور بر گناه نمیکند.)
۲- بعد دستور دوم را فرمودند که اگر میخواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که گناهی نداشته باشی، سیدالشهدا(ع) را از نزدیک و شاید هم از دور زیارت کن. این دو دستور، یعنی انسان هر وقت احساس کرد سنگین شده و آلوده شده و نمیتواند عبادت کند، باید خودش را با گریه یا زیارت، بدون تأخیر به سیدالشهدا(ع) که سرچشمه طهارت است، برساند.
۳- بعد فرمودند: اگر خوشحال میشوی در غرفههایی از بهشت ساکن شوی که در جوار نبی اکرم(ص) باشی، لعن قاتلین سیدالشهدا(ع) را ترک نکن.
۴- در ادامه نیز دستور چهارم را که خیلی عجیب است، فرمودند: اگر میخواهی از ثوابی مثل ثواب شهدا کربلا بهرهمند شوی، هر وقت سیدالشهدا را یاد کردی، عرض حاجت به ایشان کن و بگو «یا لیتنی کنت معهم فأفوز فوزا عظیما»؛ ای کاش من هم در کربلا با شهدای تو بودم و به فوز خون دادن پیش روی تو میرسیدم.
(اگر همیشه از امام(ع) چنین طلبی داشته باشی، به آن ثواب میرسی. خدای متعال نیتش را به تو میدهد، وفور نیت کارت را درست میکند.)
۵- در مورد پنجمین دستور نیز فرمودند: اگر دوست داری در بهشت در درجات ما باشی، غصه و شادیات را از ما جدا نکن. آنجا که ما خوشحالیم، خوشحال باش و آنجا که ما غصه داریم غصهدار باش.
(البته واضح است که هیچ کس به مقام امام نمیرسد، مقصود این است که اگر میخواهید بین ما و شما در بهشت حائل نباشد، اینگونه باش. ممکن است کسی در بهشت باشد ولی هفتصد سال یک بار هم سیدالشهدا(ع) را نبیند.
حضرت در انتهای این روایت فرمودند تلاش کن خودت را به ولایت ما برسانی. اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خدای متعال او را با آن سنگ محشور میکند. محبت، خودش همراهی است. سعی کن به ولایت ما که سرچشمهاش محبت ما است برسی».