در حالی که تجربه برجام و سابقه دولتهای غربی در مذاکرات هستهای قبل از آن، حاکی از رویهای عهدستیزانه و اعتمادسوز است که ضرورت نگاه شکآمیز به ادعاهای آنان را به اثبات میرساند.
در حالی که تجربه برجام و سابقه دولتهای غربی در مذاکرات هستهای قبل از آن، حاکی از رویهای عهدستیزانه و اعتمادسوز است که ضرورت نگاه شکآمیز به ادعاهای آنان را به اثبات میرساند، متأسفانه برخی چهرههای سیاسی و رسانهای در جهتگیریهای تحلیلی و جهتدهیهای القایی خود، کشورهای اروپایی مدعی حفظ برجام را مدعی ناجی جلوه داده و خواسته یا ناخواسته شرطیسازی جامعه را به برجام اروپایی مشابه برجام امریکایی تولید و تقویت میکنند.
این رویه تحلیلی ناصواب که احتمالاً از سوی کشورهای سهگانه اروپا حمل بر اعلام مواضعی به نمایندگی از جامعه و افکار عمومی ایران میشود، آنان را نسبت به اجتنابناپذیر بودن حفظ برجام به هر قیمت به توهم انداخته است. نشانگان این توهم، برخی درخواستهای غیرمنطقی و رفتارهای موهن و تحقیرآمیز این کشورها در هفتههای اخیر است که اختصاص بسته ۱۸ میلیون دلاری برای کمک به حفظ برجام و همزمان مطرح ساختن مذاکره روی توان موشکی و نفوذ منطقهای ایران از سوی برخی مقامات اروپایی نمونههای آشکار و پررنگ آن به حساب میآید.
حال آنکه این دولتها فراتر از وعدهها و ادعاهای لسانی تا کنون
اقدام عملی و جدی برای حفظ برجام بروز نداده و آن را به بعد از آبانماه
پیش رو موکول مینمایند که در واقع کمک به امریکای ناقض برجام محسوب میشود
که تحریمهای ثانوی را برای آبانماه تنظیم کرده است. یا حداقل اینکه
هرگونه اقدام عملی را به شرایط اثرگذاری تحریمهای احتمالی موکول مینمایند
که بهزعم خود شرایط نابرابر برای تحمیل خواستهها به جمهوری اسلامی را به
صورت حداکثری و پذیرش شرایط و خواستههای جمهوری اسلامی را به صورت حداقلی
فراهم سازد؛ بنابراین در برابر این نوع رفتار دیپلماتیک دولتهای سهگانه
اروپایی که کاملاً شیطنتآمیز و ناموجه محسوب میشود، هرگونه ترغیب به
مذاکره با تصور امکان نیل به منافع شائبه رعب یا خوشخیالی داشته و از
واقعنگری فاصله دارد؛ لذا با توجه به سابقه این دولتها و عملکرد فعلی
آنان، برای نیل به منافع ملی و مصالح نظام باید این پیام آشکار و صریح را
به سران این کشورها منتقل ساخت که:
۱- برجام از نگاه ایران اسلامی یک ابزار است که چنانچه منافعی
نداشته باشد، ضرورتی به حفظ آن به هر قیمت نبوده و کنار گذاشته خواهد شد.
۲-
دنیا در امریکا و سه کشور اروپایی خلاصه نشده و نه تنها در اتحادیه اروپا
۲۵ کشور دیگر وجود دارد، بلکه در مجموعه دولتهای غیرمتعهد و مستقل و
دولتهای شرقی نیز زمینه همکاری، تبادل و مناسباتی با حفظ عزت و شأن تراز
کشور عزیز ایران موجود است.
۳- کمک برجام در قالب تقسیم نقش با امریکا
یا سیاست تزویر و اتلاف وقت علیه جمهوری اسلامی، نوعی خدمت به دونالد
ترامپ، مستأجر کاخ سفید به حساب میآید که امروز از تحقیر و فشار علیه
دولتهای اروپایی ابایی نداشته و اگرچه به صراحت از آنان به عنوان گاوهای
شیری یاد نمیکند، اما در رویه عملی و درخواست هزینه تأمین امنیت از این
کشورها، با آنان رفتاری مشابه با همان دولتهایی دارد که آنها را گاوهای
شیری مینامد.
مهمتر از همه اینکه جایگاه چهرههای سیاسی و رسانهای
به عنوان بخشی از جامعه نخبگی ایجاد مینماید در اتخاذ مواضع و ارائه
تحلیل، مرعوب شرایطگذار نبوده و به منافع و مصلحتهای درازمدت نیز توجه
نموده و عزت و شرافت ملی را نیز در تحلیلها و مواضع خود لحاظ نمایند.
آیا دولتهای اروپایی که قبل از شروع تحریمهای ثانویه امریکا قادر به حفظ شرکتهای اروپایی در ایران نبوده یا نخواستند باشند، پس از آن حاضر به پرداخت هزینه برای حفظ برجام خواهند بود؟ پاسخ روشن است و اگر برخی تفاوت یا اختلاف منافعی بین امریکای دوران ترامپ و برخی دولتهای اروپایی وجود دارد که میتواند زمینه مذاکره با آنها محسوب شود، باید با تضمین عملی همراه باشد که تا کنون اروپاییها نشان دادهاند امریکا را ترجیح داده یا حاضر و قادر به انتخاب دیگری در برابر آن نیستند.