اينكه دليل اين مسئله چيست و ميزان قصور و تقصير حكومتها و مردم در اين مسئله چقدر است، موضوعي است كه در جاي خود بحث شده و بايد بيشتر مورد بحث قرار بگيرد؛ اما مسئلهي ديگري كه وجود دارد اين است كه افراد توانمند و صاحب نفوذ چه وظيفهاي در زمان تشديد بحرانهاي اقتصادي دارند؟ تجربه تاريخي نشان داده است كه اگر متمكنين و صاحب نفوذان اجتماعي به وظيفه خود درست عمل كنند تا حد زيادي از رنجها و آلام مستضعفين در شرايط بد اقتصادي كاسته ميشود.
با نگاه به سيره اهلبيت(ع) ميتوان الگويي براي كنشگري توانمندان در بحرانهاي اقتصادي به دست آورد؛ الگويي كه نه تنها بر اساس فقه كه حتي بر اساس فطرت سليم انساني ميتوان به راحتي به آن رسيد؛ اما فطرتهاي آلوده به دنيا طلبي با توجيهات مختلف از آن سر باز ميزنند.
اين الگو مؤلفههايي دارد كه بعضي از آنها عبارتند از:
۱. خبرگيري از حال فقرا
از قديم گفته اند سير از گرسنه خبر ندارد و سواره از پياده؛ همين بي خبري باعث ميشود تا افراد اصلا به فكر رفع نياز فقرا و نيازمندان نيفتند و اين بخش از جامعه به فراموشي سپرده شود. متاسفانه بخش قابل توجهي از توانمندان در بحرانهاي اقتصادي به فكر بهرهبرداري از اين بحرانها و نيز اندوختن ذخائر و مايحتاج خود مي افتند. در حالي كه اين بحرانها باعث فروپاشي زندگيهاي بسياري ميشود. در ميان كلمات اهلبيت(ع) جملات تندي را در خصوص اين بيتوجهي مشاهده ميكنيم.
پيامبر خدا(ص) در مورد بي توجهي به نيازمندان فرمودهاند: به من ايمان نياورده است آن كه شب را با شكم سير بخوابد و همسايهاش گرسنه باشد و نيز فرمود : اهل هر آبادى كه شب را بگذرانند و در ميان ايشان گرسنهاى باشد ، روز قيامت خدا به آنان نظر (رحمت) نمىافكند.(1)
امام سجاد(ع) فرمودند: هر کس با شکم سیر بخوابد و در نزدیکیاش مؤمنی گرسنه و بیطعام باشد، خدایعزوجل به فرشتگان گوید: من شما را بر این بنده شاهد میگیرم که او را امر کردم و نافرمانی کرد و از غیر من اطاعت کرد. این شخص را به عملش واگذاردم و به عزت و جلالم سوگند هرگز او را نمیبخشم(2)
خود حضرات معصومين(ع) نيز به اين مهم اهتمام داشتند و در برنامه روزمره خود سركشي و خبرگيري از فقرا را قرار داده بودند؛ پيامبر اكرم(ص) به صورت مستمر به سقيفه بني ساعده كه محل بيخانمانهاي مدينه بوده ميرفتند و از حال آنها خبر ميگرفتند.
در تاريخ آمده است كه امام علی(ع) زنی را دید که مشک آبی بر دوشش بود. آن مشک را از او گرفت و تا جایی که او میخواست برايش برد و از حالش پرسید؛ زن گفت: علی بن ابیطالب همسرم را در یکی از مرزها گماشته بود و او کشته شد و چند کودک یتیم برای من برجای گذاشت. دستم خالی است و چیزی ندارم و ناگزیر به خدمتگزاری مردم روی آوردهام! حضرت پريشانحال به منزل رفته و آذوقهاي برداشته به خانه زن برگشتند. زن گفت: خدا از تو خرسند باشد و میان من و علی بن ابیطالب داوری کند. پس آن زن مشغول درست کردن خمیر گشت؛ و علی به پختن گوشت مشغول شد و بعد از پختن برای کودکان از گوشت و خرما و چیزهای دیگر لقمه میگرفت.هر وقت لقمهای به کودکی میداد میگفت: پسرکم! علی بن ابیطالب را از آنچه بر تو گذشته است حلال کن!وقتی خمیر آماده شد، زن گفت: ای بنده خدا تنور را روشن کن! امام به روشن کردن تنور پرداخت و هنگامی که آنرا برافروخت و گرمای آتش، چهرهاش را سوزاند، با خود چنین زمزمه میکرد: بچش! ای علی! این است کیفر کسی که ـ حقّ ـ بیوهزنان و یتیمان را تباه کند.(3)
۲. حركت خودجوش
در بحرانهاي اقتصادي معمولا همه دست خود را به سمت دولتها دراز ميكنند؛ حال آنكه اگر دولتها ميتوانستند و يا ميخواستند فقر را از جامعه ريشه كن كنند، ميكردند؛ آنچه در سيره اهلبيت(ع) مرسوم است اين است كه به جاي نشستن و حرف زدن در مورد فقر جامعه، قيام ميكردند و خود در حد توان اقدام به رفع مشكلات نيازمندان میکردند؛ گرچه رسيدگي به فقرا در درجه اول وظيفه حكومت است اما عمل نكردن آنها به وظيفه ذاتيشان باعث ميشد تا ائمه معصومين(ع) شبانه آذوغه را به دوش بگيرند و كوچه به كوچه در خانه فقرا و نيازمندان را بزنند تا كسي شب سر گرسنه بر زمين نگذارد.
یعقوبی نقل میکند: وقتی که امام سجاد(ع) را غسل می دادند روی شانههای آن حضرت پینهای مانند پینه زانوی شتر دیدند؛ از اعضای خانوادهاش سوال کردند که این اثر چیست؟ گفتند: اثر توشه ايست كه بر دوش ميكشيد و شبانه به در خانه فقرا ميبرد(4)
۳. مباشرت در كمك
نكته نابي كه در سيره حضرات معصومين(ع) مشاهده ميشود اين است كه آن بزرگواران علاوه بر كمكهاي با واسطه در موارد زيادي خود به صورت مستقيم اقدام به كمك مينمودند. اين كار باعث ميشد تا بيشتر از حال فقرا آگاه شوند و از رفع نياز آنانت مطمئن گردند.امام صادق(ع) می فرماید: جدم امام سجاد(ع) در روزهایی که روزه داشت گاه با دست خود غذا می پخت و هنگام افطار، آنها را به خانه نیازمندان می فرستاد و چه بسا مواردی که از آن غذا برای خود آن حضرت باقی نمی ماند و با نان و خرما افطار می کرد.(5)
۴. رسيدگي مضاعف به فقرا
رسيدگي به فقرا از اموري است كه در شرع مقدس به آن توجه ويژهاي شده است و به عنون يك وظيفه بر دوش دارامندان و نيز صاحب نفوذاني كه ميتوانند از اعتبارشان براي حل مشكلات فقرا استفاده كنند قرار داده شده است. اين وظيفه در زمان تشديد تنشهاي اقتصادي سنگينتر ميشود. متاسفانه اين مسئله در جامعه ما معكوس است و در زمان تنشهاي اقتصادي بسياري از توانمنداني كه در حالت عادي به مراكز خيريه كمكهاي مناسبي مينمودند در بحرانها و به بهانه عدم ثبات در بازار و ترس از ورشكستگي از كمك خودداري ميكنند در حالي كه به عنوان نمونه وجود مقدس امام حسن مجتبي(ع) در دو بحران شديد اقتصادي دو مرتبه تمام دارائي خود را در راه خدا انفاق كرد.
۵. جلوگيري از كارهاي تنش زا
يكي از علل تشديد بحرانهاي اقتصادي، التهاب و نگراني است كه در جامعه به وجود مي آيد و باعث ميشود تا بسياري از افراد براي آينده خود به فكر بيفتند و همين مسئله بحران را شديدتر ميكند. در همين بحران اخير ارز و طلا در ايران به وضوح مشاهده كرديم كه هجوم افراد به صرافيها و خريد و انباشت ارز و سكه و حتي كالاهاي اساسي التهاب بازار را دو چندان نمود و باعث افزايش سرسام آور قيمت همه محصولات شد. در سيره اهلبيت(ع) از اين كار نهي شده است و خود حضرات معصومين(ع) در شكستن اين فضا پيشقدم ميشدند.
در بحار الانوار نقل شده است كه زماني گندم در مدينه كم ياب شد و مردم از ترس گرسنگي به بازار هجوم بردند تا انبارهاي خود را پر كنند و همين مسئله به گراني قيمت گندم دامن ميزد. امام صادق (ع) از "مُعَتِب" (مسئول خرج خانه خود) پرسید: "ما امسال در خانه گندم داریم؟"معتب گفت: "بله ای پسر رسول خدا؛ به قدرى که چندین ماه را کفایت کند، گندم ذخیره داریم."امام صادق (ع) فرمود: "آنها را به بازار ببر و در اختیار مردم بگذار و بفروش."متعب با تعجب گفت: "یا بن رسول الله! گندم در مدینه نایاب است. اگر اینها را بفروشیم، دیگر خریدن گندم براى ما میسر نخواهد شد."حضرت فرمود: "همین است که گفتم. همه را دراختیار مردم بگذار و بفروش."معتب دستور امام را اطاعت کرد. گندمها را فروخت و نتیجه را گزارش داد.سپس امام صادق (ع) به او فرمود: "بعد از این، نان خانه مرا به صورت روزانه از بازار بخر.(6)
۶. همراهي با مردم و زندگي در سطح آنها
در تنشهاي اقتصادي آنچه بيشتر از فقر و گرسنگي مردم را اذيت ميكند فاصله طبقاتي است كه روز به روز بين تودههاي مردم با مرفهين و توانمندان جامعه ايجاد ميشود. اين مسئله زماني آزار دهندهتر ميشود كه اين فاصله بين مردم و معتمدين متمكن و يا رهبران ديني توانمند ايجاد شود به همين دليل در سيره اهلبيت(ع)اين نكته را به وضوح مشاهده ميكنيم كه حضرات تلاش مينمودند در سطح عامه مردم زندگي كنند. در جريان بحران گندم در مدينه كه نقل آن گذشت امام صادق(ع) به متعب فرمودند:
اي متعب! نان خانه من نباید با نانى که در حال حاضر توده مردم مصرف مىکنند، تفاوت داشته باشد. نان خانه من باید بعد از این، نیمى گندم باشد و نیمى جو. من شکر خدا توانایى دارم که تا آخر سال، خانه خود را با نان گندم به بهترین صورت اداره کنم؛ ولى این کار را نمى کنم تا در پیشگاه الهى برای غمخواری و مددکاری و برابری با مردم در مخارج زندگی، اندازه نگه داشته و میانه روی کرده باشم.(7)
۷. خدمات عمومي
در دوران تنشهاي اقتصادي معمولا حاكمان از سرانه بودجه رفاه عمومي و خدمات عامالمنفعه ميزنند تا بتوانند آلاف و علوف خود را تامين كنند. در چنين شرايطي اهلبيت(ع) به ميدان آمده و سعي مينمودند با بعضي از كارهاي عامالمنفعه قسمتي از رنج جامعه را بكاهند. در زمان خليفه سوم كه فساد اقتصادي در دستگاه خلافت باعث رنجش و شورش مردم شده بود اميرمؤمنان(ع) به جاي استفاده سياسي از اين فضا به احداث و وقف چاه و نخلستان مينمود بر اساس روایتهای مستند، حضرت در مسیر مکّه و مدینه، چاههای زیادی حفر کردهاند تا رهگذران و نیازمندان، از آب چاهها هر طوری که صلاح میدانند، بهره مند شوند.
روزی امام علی(ع) در یکی از نخلستانها مشغول کندن چاه بودند، ظهر که شد، آن حضرت برای به جای آوردن نماز، از چاه بیرون آمدند و پس از خواندن نماز و خوردن مختصری غذا، دوباره درون چاه رفته، مشغول کندن آن شدند. ناگهان، کلنگ حضرت به سنگی برخورد کرد که آب از زیرآن فوران کرد؛ به گونه ای که تمام بدن و لباس های امام(ع) گِل آلود شد و حضرت، از شدت جریان آب، نتوانست به کندن ادامه دهد؛ پس ناگزیر به خروج از چاه شد. وقتی از چاه بیرون آمد، اولین کارش این بود که، قلم و دوات خواست و همان ساعت، آن چاه را به عنوان صدقه برای استفاده افراد نیازمند و مستمند وقف کرد تا آنها، بخشی از نیازمندی هایشان را از راه استفاده از آب آن چاه برطرف سازند.(8)
۸. حفظ كرامت افراد
فقر در نگاه جامعه با كرامت انسان در تضاد است به خاطر همين اهلبيت(ع )تلاش ميفرمودند تا اگر قرار است كمكي به كسي بنمايند كرامت او حفظ شود اميرمؤمنان(ع) شبها به صورت ناشناس به خانه فقرا ميرفت
ابن سعد در باره حفظ كرامت فقيران توسط امام سجاد(ع) می نویسد: چه بسا نیازمندانی که به حضور امام سجاد می رسیدند و قبل از اظهار نیاز، خواسته خود را از امام دریافت می کردند.(9)
و نقل است كه فقيري به خانه امام سجاد مراجعه كرد و حضرت در را باز فرموده و حاجت مرد را شنيدند و به داخل منزل رفته و كيسه پولي با خود آورده و در را نيمه باز كرده و از پشت در به مرد فقير دادند از حضرت سوال شد كه چرا چنين كرديد؟ حضرت فرمود بار اول كه در را باز كردم نميدانستم كه سائل است و قصد عرض حاجت دارد اما وقتي پول را آوردم از پشت در به او دادم تا خجالت او را نبينم.
۹. استمرار در امداد
نيازهاي مستمندان معمولا استمرار دارد و به خاطر گسترش فقر در جامعه حتي اگر نيازمندي بي نياز شود، نيازمندان ديگري هستند كه به كمك و امداد رساني احتياج دارند از اين رو حضرات معصومين(ع) كمكهاي خود را به زمان و يا ماه خاصي محدود نميكردند و اين كمك سيره مستمره آنها بوده است و حتي در وصيتنامه خود نيز از ياد فقرا غافل نميشدند اميرمؤمنان(ع) كه در تمام عمر به ياد فقيران و مستمندان بود، در وصيت خود به فرزندان خود مينويسد: شما را به خدا از حال فقرا غافل نشويد و آنها را در سفره خود شريك كنيد.(10)
سخن پایانی
گرچه عدم تدبير و خيانت بعضي از مسئولان، اقشار مختلف جامعه را با مشكلات روز افزوني مواجه كرده است؛ اما در صورتي كه توانمندان، صاحب نفوذان و حتي مردم عادي به سيره اهلبيت(ع) در تنشهاي اقتصادي تمسك كنند بسياري از اين مشكلات برچيده ميشود و از رنج و آلام جامعه كاسته خواهد شد. و در يك كلام، عمده مشكلات امروز ما ثمره دوري از سيره كساني است كه روش آنها از جهنم، بهشت و از آتش، گلستان ميسازد./۹۱۸/ی۷۰۲/س/س
عبدالصالح شمس الهی، نویسنده و پژوهشگر حوزه علمیه قم
منابع