به گزارش پایگاه 598، صعود قیمت سکه و ارز، لحظهای شده و سرعت افزایش قیمتها بازار را ملتهب
کرده است. غول نقدینگی ثبات بازار را بلعیده و چشمان مردم از تغییر قیمتها
نگران... تا امروز اما دولت دستان تدبیرش را برای کنترل اوضاع خالی نشان
داده است، تا آنجا که برخی هواداران دوآتشه دیروز دولت، امروز دلواپس
شدهاند و از زمینگیر شدن و نشسته بودن دولت سخن میگویند.
رئیسجمهور، وزرایش را ناامید میخواند و گویی مسئولیت کابینه را همچنان بر
گردن خود نمیبیند. مشاور آشنای روحانی در توئیتر بلند بلند از خودشان
میپرسد نمیدانید یا نمیتوانید یا نمیخواهید؟ به امید مردم خیانت نکنید!
از ژنرالهای اقتصادی دولت خبری نیست. نوبخت چندی پیش گفته بود که شیپور
جنگ اقتصادی نواخته شده، ولی با اینحال نیز دولتمردان را تاکنون مردان
جنگی در خور این روزها ندیدهایم. در چنین شرایطی اما اکثریت تغییر رئیس
بانک مرکزی را به فال نیک گرفتند و امیدوار شدند که این تغییر سوت آغاز
تحرک دولت باشد. با اینکه به گفته مشاور نوبخت، در گفتوگوی اخیرش با
«فرهیختگان»، تغییر سیف بیش از آنکه از باب ترمیم و طرحی نو باشد، اداری
بوده! چراکه این روزها، حکم ریاست سیف به پایان دوره پنجسالهاش نزدیک
است. شاید از همین جهت بود که بهرغم اینکه تصور میشد تغییر رئیس بانک
مرکزی شوکی مثبت به بازار وارد کند، دست صوری تغییر برای بازار افسارگسیخته
رو بود و دلار از مرز 10 هزار تومان گذشت.
اگرچه تردیدی نیست که دستانی پشت پرده، بازیگران این آب گلآلود و صعود
لحظهای قیمتها هستند، ولی هر چه هست، سوءمدیریتها و سوءنظارتها را بیش
از پیش به رخ میکشاند؛ سوءمدیریتی که منصفان چپ و راست اثرش را
قابلمقایسه با تحریمها نمیدانند و تصریح میکنند که تحریم و خروج آمریکا
از برجام کمترین اثر را در این بلبشو داشته است.
2 بگذریم که تعریف و تمجیدهای روحانی درخصوص برجام هنوز یکساله نشده. حتی
اواخر دیماه سال گذشته بود که رئیسجمهور آثار برجام را «علی یومالقیامه»
خوانده بود. وقت آن نیست که بگوییم منتقدان چیدن تمام تخممرغها در سبد
توافق هستهای و غفلت از توان داخلی، بارها به عناوین مختلف به جهنم حواله و
بیشناسنامه خطاب شدند. این روزها دیگر آنقدر بیرنگی حنای مذاکرات اثبات
شده که روحانی نیز تاکید دارد کوتاه آمدن در برابر آمریکا به معنای پایان
عزت تاریخی ملت ایران است و هیچ عاقل وطندوست و هیچ ایرانیای نمیپذیرد
که در برابر فشار، ظلم و سخن نابجا و توهین رئیسجمهور آمریکا کوتاه
بیاید... .
آمریکا برایمان خط و نشان میکشد و حالا روحانی هم که روزی بستن با کدخدا
را راه علاج میخواند، به صراحت در جواب تهدید نفتی رئیسجمهور ایالات
متحده میگوید که با دم شیر بازی نکن! سردار سلیمانی فراموش نکرده که در
تبلیغات انتخاباتی، رشادت نیروهایش ناجوانمردانه نادیده گرفته شده و جای
ظالم و مظلوم را عوض کردند، ولی به پای منافع ملی، متواضعانه سپر روحانی
شده و بر آمریکا میتازد. با اینحال در کشاکش این آشفتگیها، عدهای که از
بد روزگار حامی و چهره نزدیک به دولت نیز محسوب میشوند، سودای بهره
سیاسی از این اوضاع را در سر میپرورانند و با دوگانه تکراری جنگ و صلح،
جاده صافکن دشمنان خارجی شده و خوانشی داخلی از خواستههای آنها را زمزمه
میکنند.
آنها که امضای کری را تضمین میخواندند، این روزها اصرار دارند بگویند
ترامپ، آمریکا نیست و آمریکا هم در ترامپ خلاصه نمیشود. از این رو حالا
مصطفی تاجزاده، برای فراکسیون امید مجلس، نسخه پیچیده که از نمایندگان
دموکرات و جمهوریخواه آمریکا دعوت کند و دانشگاه تهران میزبان
آکادمیسینهای صلحطلب آمریکا شود! و از طرف دیگر ضرورت رادیکالتر شدن
اصلاحطلبان را تجویز میکند. در همین راستا بهرام پارسایی، سخنگوی
فراکسیون امید نیز از ضرورت احیای رفراندوم و برگزاریاش برای باز و بسته
بودن تنگه هرمز سخن میگوید.
خانم معاون سابق روحانی هم که این روزها مشاور مقیمی، استاندار پایتخت است،
بیآنکه حرفی از سوءمدیریتها و صدای نالان سفره مردم بگوید، همزمان با
سخنان روحانی و سردار، توئیت کرده که صدای طبل جنگ را کم کنید و از صدای
مردم در «نه» به جنگ! گفته است.
حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران نیز روز گذشته در ارگان رسمی این حزب
نوشته فریادهایی که بر سر 1+4 کشیدیم، به اقتصاد ایران منتقل شد و خطاب به
مسئولان تاکید کرده بدانید هر حرف و کلمهای که بوی جنگ دهد «شاید» دشمن را
بترساند، اما بیشتر اقتصاد ما را خواهد ترساند!
چندی پیش هم اصلاحطلبان در نامهای که به «تسلیمنامه صدنفره» موسوم شد،
چشمشان را نسبت به بدعهدی آمریکا بستند و از ضرورت مذاکره بیقید و شرط با
آمریکا سخن گفتند؛ نامهای که به امضای غلامحسین کرباسچی، دبیرکل
کارگزاران نیز رسیده بود. حسین موسویان هم که در مذاکرات دهه 80 با اروپا
دست راست روحانی محسوب میشد - تا آنجا که برخی او را سخنگوی روحانی
میدانستند و بیش از هر چیز به دلالی مذاکره با آمریکا شهره است- چندی پیش
ضرورت استعفای روحانی و برگزاری انتخابات زودهنگام را تجویز کرد تا آشفتگی
و عدم ثبات سیاسی داخلی ایران نیز جاده را برای پیشبرد اهداف غرب بیش از
پیش باز کند.
حالا بیتدبیریها هشت مردم را بیش از گذشته گرو نهشان کرده و حتی برخی
دیگر هشتی برای گرو گذاشتن ندارند. عدهای پز آقازادگی و ژن برترشان را
میدهند و عدهای دیگر بر طبل جنگ داخلی میکوبند و در نقش ستون پنجم دشمن،
میخواهند دوگانه جنگ و صلح به راه بیندازند تا- اگرچه این آشفتگی آبی بر
آتش درد مردم نیست- برای کام آنها به نام مردم نانی به ارمغان آورد. روحانی
میگوید هیچ عاقل وطندوست و هیچ ایرانیای این راه را نمیپذیرد. این عده
عاقل نیستند یا ایرانی؟
منبع:فرهیختگان