حسن روحانی سالهاست که ردای انقلابیگری را از دوش برداشته و مسیری متفاوت را طی میکند
چه در دهه هفتاد که در جلسات خصوصی نظام اسلامی را به توهم توان مقاومت در برابر آمریکا متهم میکرد، چه در دهه هشتاد که رسما معتقد بود باید با آمریکا ساخت و چه در دهه نود که پرچمدار سازش با آمریکا شد
سخنان اخیرش نه از روی اعتقاد و پذیرفتن اشتباهاتی است که در سه دهه گذشته مرتکب شده بلکه تاکتیکی برای ادامه همان پروسه عادیسازی رابطه با آمریکا و خواندن فاتحه استکبارستیزی انقلاب اسلامی است
او به پشتوانه سالها کار امنیتی و... افکار عمومی را به خوبی میشناسد و میداند چگونه آنها را با خود همراه کند
بر همین اساس، با کلیدواژه "تحریم" انتخابات ۹۲ را با پبروزی پشت سر گذاشت و امروز هم با مرگ نوزاد ناقصالخلقه برجام، برای ادامه مسیر پروژه شکستن سد رابطه ایران و آمریکا، چاره را در "معتبر سازی تهدید نظامی ایران توسط آمریکا " میداند!
رئیس دولت به خوبی میفهمد مردم سخنان او را به عنوان فردی که مدعی تنشزدائی و ایجاد فضایی آرام در کشور میباشد اما امروز دم از مقاومت و شرایط خاص و احتمال وقوع جنگ و...میزند را بسیار بkamallر از دیگر مقامات میپذیرند و پس از آن که توانست افکار عمومی را به خوبی با تود همراه سازد، به راحتی مانند گذشته تغییر موضع خواهد داد!
حربه جدید یعنی "معتبر سازی تهدید نظامی" توسط حسن روحانی و غربگرایان آغاز راهی است که در نهایت به باز شدن باب مذاکرات ایران و آمریکا اینبار در موضوعاتی چون توان موشکی و...منتهی خواهد شد