کد خبر: ۴۴۳۴۵۴
زمان انتشار: ۱۲:۰۴     ۱۶ تير ۱۳۹۷
روزنامه اعتماد (13 تیر 97، ص3) نوشت: «(اصلاح طلبان) از یک سو بازگشت به سیاست‌های پوپولیستی را محکوم و از سوی دیگر تاکید می‌کنند که عصر این نوع مدیریت‌ها گذشته است ».  این روزنامه از قول ابطحی ادامه داد: « اکنون و در عصر ارتباطات از پشت کامپیوتر و با مشاوره دادن و مشاوره گرفتن هم می‌توان مدیریت کرد ».

یکی از سخنانی که آقای روحانی در ایام انتخاباتی سال 92 مطرح میکرد پایان سفرهای استانی بود اما با روی کار آمدن دولت اعتدال سفرهای استانی با همان نوع استقبال ادامه پیدا کرد و فقط کمیت و کیفیت آن کاهش یافت! استدلال آن زمان اصلاح طلبان همین امر بود که این سفرها هزینه زیادی به دولت تحمیل می کند و ضمن اینکه با وجود ابزار جدید نیازی به این سفرها دیده نمی شود!

با این حال در بحران هایی مانند زلزله و فروریختن معدن و ... شخص رییس جمهور در صحنه حاضر شد و با مردم رو در رو سخن گفت ! البته آن زمان اصلاح طلبان در روزنامه ها و سایت های خود به شدت از این کار رییس جمهور حمایت و استقبال کردند! که گذشت زمان نشان می دهد کدام اقدامات پوولیستی و نمایشی بوده است... 

ابطحی در حالی از مدیریت در پشت رایانه سخن میگوید که در واقع اعتقاد اصلی و باور اساسی خود و گروهش از مدیریت و مردم داری را به زبان میراند!

مدیریت از پشت رایانه و در اتاق های بسته همین عملکردی است که از دولت های سازندگی و اصلاحات و اعتدال و شهرداریهای آنان دیده میشود . اگر چه در ظاهر از پیشرفت و ابزار سخن به میان می آید اما در بطن این کلام ، نوعی تحقیر و بی توجهی به مردم و تبختر و اشرافی گری وجود دارد که در در زبان از حقوق شهروندی می گوید اما در عمل بخشی از مردم کشور را اصلا شهروند حساب نمی کند ! لذا برای برخی امور بی ارزش سریع به میدان می آیند و به ملاقات حضوری مجرم و زندانی  و یا خانواده او میروند و آنجا به یک پیامک و چت از پشت رایانه اکتفا نمیکنند اما هنگامی که به مشکلات مردم میرسد راهکارشان مدیریت مجازی است!

مدیرانی که به جای درک واقعی درد مردم با تصمیمات انتزاعی و ذهنی و بخشنامههای یک شبه اگر چه قصد اصلاح امر را دارند اما در عمل چون با واقعیات جامعه مواجه نیستند عملکردشان بیشتر به التهاب و رکود و سقوط جامعه منجر میشود.

مدیر پشت میزنشین است که درد مردم را کنسرت و رفع حصر مجرمین و ورود زنان به ورزشگاه و این دست از  امور میداند اما مدیری که در متن جامعه باشد و از نزدیک با مردم سخن بگوید و با درد آنها آشنا باشد بهتر اولیت ها را تشخیص خواهد داد و درست تصمیم می گیرد.

این از مصایب انقلاب ماست که پس از چهل سال باید این بدیهیات را به نسل اول انقلاب بازگو کنیم!

در همین رابطه ناصری از دیگر فعالین اصلاح طلب هم گفته است: « ما ١٢ سال شهرداری قالیباف و ٨ سال ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد را تجربه کردیم و امروز حتی دوستان قدیم قالیباف معتقد هستند که شهر تهران آینده سیاسی، اجتماعی و زیست محیطی نگران‌کننده‌ای دارد. به نظر من هرکسی با در دست داشتن یک چک سفید امضا مبنی بر اینکه از ارزیابی و نظارت مصون است، می‌تواند مثل قالیباف با پشت سر گذاشتن همه قوانین و مقررات دستاورد داشته باشد. حتما در تاریخ جنگ مدیران باتجربه‌تر از قالیباف داشتیم که بتواند مدیریت جهادی را دنبال کنند. البته مدیریت جهادی که قانون اساسی و قوانین کشور را زیر پا گذارد اسمش مدیریت نیست. کشور ما هر وقت که مدیریت علمی به خود دیده، تحول و پیشرفت داشته است.»

همه این اتهامات و توهین ها به خاطر آن است که قالیباف برای اطلاع از وضع مردم خرمشهر و آبادان به آن شهرها سفر کرده است کاری که ظاهرا از مدیران دولتی و بزرگان اصلاحطلب بر نمیآید! و اصولا آن را امری لغو و بی هوده می دانند و به یک عکس  و پست و هشتگ در توییتر و اینستاگرام اکتفا می کنند!

این رفتار بارها از این افراد دیده شده است و زمانی که بحرانی در شهری اتفاق میافتد ترجیح میدهند از دفتر کارشان آن را مدیریت کنند آن هم به این گونه که بعد از مصاحبه و گفتن تعدادی بایدها و پست گذاشتن در فضای مجازی ابراز میدارند: اگر چاه نفتی آتش گرفت صبر کنیم تا خاموش شود ، اگر آلودگی هوا بود صبر کنیم تا باد بیاید و اگر خشکسالی و نابودی زمین های کشاورزی است صبر کنیم تا باران بیاید و اگر سیل آمد بر کنیم تا آبها به دریا بریزد!!

مردم به خوبی مدیریت های مختلف در شهرداری و دولت را تجربه کردهاند در آن سال ها در هر گوشه تهران و ایران طرحی در حال ساخت و افتتاح و بهرهبرداری بود و تمام طرح های بزرگی که دولت فعلی سر سفره آن نشسته است به مدد همان مدیران جهادی در دولت و شهرداری و به کمک سپاه و بسیج و مردم انجام شد و به اندازه تمام دولت ها و شهرداریهای پیش از آن در تهران و ایران کار انجام گرفت!

آمارها به خوبی نشان می دهد در مدیریت فعلی شهرداری و زمانی که اصلاح طلبان سر کار بودند وضع تهران چگونه بود؟ اگر آن 12 سال یا آن 8 سال نبود امروز وضع کشور یا تهران در بزرگراه و جاده و خانه سازی و ... چگونه بود؟

ضمن آنکه بر فرض اینکه قالیباف و احمدی نژاد شعار مدیریت جهادی و مردمی دادند اما در عمل موفق به اجرای آن نشدند، این هم دلیل آن نیست که امروز اصل مدیریت مردمی و جهادی را انکار کنیم و مدیریت مجازی را جایگزین آن نماییم. به طور قطع و یقین مردم نیز مدیریت در متن را بیشتر از مدیریت در منزل ترجیح میدهند.

عجیب است در شرایطی که به هر دلیلی اصولگرایان دم از تعامل با دولت می زنند و پیش از آنها همین اصلاح طلبان خاستار آشتی ملی بودند، حال که فضای همدلی و همراهی ایجاد شده این اصلاحطلبان در آتش تفرقه میدمند و مشخص نیست از این تفرقه افکنی و کینه توزی چه چیز قرار است عایدشان شود؟
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۱
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها