امام راحل و مؤمنین توفیق پیدا کردند، نهضت ثانویه را که در تمام این مدّت ادامه داشت، شتاب داده و انقلاب عظیم اسلامی را ایجاد کنند. با تأسیس نظام اسلامی (یعنی تدوین قانون اساسی) انقلاب وارد مرحله دوم شد و حرکت به سمت اسلامی شدن دولت و عموم کارگزاران ادامه پیدا کرد که تاکنون مومنان و پیروان امام خامنه ای (مدّ ظلّه العالی) موفّق به تحقّق دولت اسلامی نشده اند.
در موضوع انقلاب های معاصر به ویژه انقلاب اسلامی ایران، مطالب فراوانی بیان شده است. در این بین موضوع عوامل انقلاب، از مباحثی است که همیشه محل بحث و بررسی های فراوان و صحنهی ارائهی تحلیلهای پرشمار بوده است. اما در انقلاب اسلامی آنچه بدون زحمت، قابل استدلال و اثبات میباشد، این است که مهم ترین عامل این حادثهی عظیم تاریخی، هدایتهای پیامبرگونه و الهی امام راحل می باشد.
از جملهی برجستهترین هدایت ها و راهبردهای امام خمینی و در ادامه ، خلف صالح ایشان امام خامنه ای، جلوگیری از فروکش کردن شعلههای انقلاب در بین مؤمنان و صالحان با تبیین معارف انقلاب، حفظ روحیه، رویکرد و جهتگیری انقلابی در جبههی حقّ بوده است. برای تحقّق این معنا، اقدامات فراوانی از سوی امام راحل در دوران نهضت و انقلاب انجام شد، که بنابر اهمیّت، "تربیت انسانها" و "تولید فکر" از جملهی برجسته ترین این اقدامات می باشد. در حوزهی مهندسی ساختار حکومت نیز مهمترین اقدام امام عزیز، ایجاد و ارتقای دستگاه ها و نهادهای انقلابی، متناسب با جایگاهها و مسئولیتهای تعریف شده در انقلاب می باشد.
از منظر جهانبینی اسلامی، نهاد سالاری امری مطرود است و حتّی زمانی که شاکلهی نهاد ها و ساختار ها در چهارچوب و منبعث از فرهنگ و اندیشه اسلامی ایجاد شود، فقط می تواند به عنوان ابزار، جسم، قالب و پیکره در مهندسی قدرت مورد استفاده قرار بگیرد و نهاد و دستگاه نمی تواند شانی بیشتر از این داشته باشد.
آن چه از اندیشه های امام راحل و امام خامنه ای فهمیده می شود، این است که روح حاکم بر نظام و ساختار حکومت اسلامی، ولایت است. بنابراین إبتنای نهاد ها و ساختار های حکومت از تفکّرات و ارزشهای اسلامی برای تحقّق دولت اسلامی کافی نیست، و برای تشکیل دولت اسلامی، تحوّل مدیریّتی برای حرکت به سمت مدیریّت اسلامی لازم است و مدیریّت اسلامی نیز، نیاز به مدیران اسلامی دارد؛ و معنای بیان امام خامنه ای که سررشته و کلید تحوّلات را در دست انسان ها می دانند، همین معناست، یعنی کسانی می توانند دولت اسلامی را تشکیل دهند که ویژگیهای مسئول اسلامی بر ایشان منطبق باشد.
به یک معنا بعد از تاسیس نظام، شرط اساسی تحقّق دولت اسلامی، وجود انسان هایی دارای خصوصیّت های لازم برای تصدّی مسئولیّت می باشد.
( البته واژه کلیدی تعیین کننده در تشکیل دولت اسلامی عدالت است که وقت مقتضی معروض می گردد)
در این بین مهمترین قسمت حکومت اسلامی، دستگاه عظیم ولایت است و از یک منظر مهم ترین بخش دستگاه ولایت و رهبری، دستگاه امامت جمعه است. بنابراین میتوان گفت مهم ترین جایگاه و به تبع مهم ترین نهاد در حکومت اسلامی، امامت جمعه می باشد و تعبیر "مسئولان انقلاب" از سوی امام خامنهای عزیز برای ائمه جمعه، به صورت واضح نقش بی بدیل امامان جمعه را در انقلاب اسلامی و رسیدن به تمدن نوین و بزرگ اسلامی، مشخص می سازد.
این به معنای آن است که مسئولیّت هدایت حرکت انقلابی مردم، با امام جمعه است، و در تقسیم وظایف حکومت اسلامی در کنار نهادهای جمهوریّتی با رسالت ها و وظایفِ بخشی در سطح کشور، برای رسالت ملّی و فرا ملّی انقلاب، این نهاد پیش بینی شده است.
بنابراین مأموریّت گفتمان سازی، تولید فکر و تحقیقات راهبردی برای "تحوّل مستمر دستگاه امامت جمعه" از مهم ترین بایسته های "ایجاد دولت اسلامی" و حرکت به سمت جامعه و تمدّن اسلامی بشمار می آید.
چرا عده ای اصرار دارند موضوعی که در واقع بسیار آشکار است را از دید ناظران منصف پنهان کنند
اعتقاد و استدلال داریم که پیگیری مطالبات ولایت از ائمه جمعه به جای خوبی ختم خواهد شد. تنها یکی از پیامد های وارد شدن دستگاه امامت جمعه به ریل و صراط مستقیم انقلاب ، حاکم شدن فقه الله الاکبر بر مدیریت جامعه ماست اگر بدنه شبکه عظیم ائمه جمعه فقیه باشند -که این یکی از مطالبات رهبر معظم انقلاب از ایشان است- امکان تاثیر گذاری افکار وارداتی و التقاطی و این گونه رگه های فکری ناسالم در مدیریت و متن جامعه پایین می آید.
پایه گذاری تمدن نوین اسلامی که چیزی فراتر از ترویج یک فرهنگ است در صورتی امکان پذیر خواهد بود که فقه اسلامی به عنوان برنامه زندگی بشر معرفی شده و در عمل نیز تحقق پذیرد که این موضوع مشروط به تحول در دستگاه ولایت به ویژه ائمه جمعه می باشد.
یکی از دلایلی که سبب شده مرحله ی دولت اسلامی قریب ۴دهه به تاخیر بیفتد عدم انطباق مختصات کارگذار اسلامی بر بخشی از معممین مسئول است.
مگر امکان دارد بدون تطبیق مختصات مسئول و کارگزار اسلامی بر ائمه جمعه و معممین مسئول از دیگر مدیران انتظار عملکرد اسلامی داشت؟
متاسفانه در همه سال های پس از انقلاب ائمه جمعه به دلیل نداشتن الگوی خاص و از جهتی به دلیل بر زمین ماندن مطالبات ولی امر از ایشان نتوانسته اند با اسلامی عمل کردن زمینه تحقق دولت اسلامی را فراهم کنند.
انقطاع از مردم ، خود را بالاتر دیدن از اقشار جامعه ، ارزش معرفی کردن تشریفات و اساسا سبک زندگی مانند دیگر مسئولان مانع از تحقق دولت اسلامی شده است.
برای تقویت بعد معرفتی بحث چند جمله از بیان نورانی امامت انقلاب تقدیم شما می گردد:
امام خمینی : من به همه ملت اطمینان می دهم که امر دولت اسلامی اگر با نظارت فقه و ولایت فقیه باشد آسیبی به این مملکت نخواهد وارد شد. صحیفه نور جلد نه صفحه 170
امام خامنه ای: بعد از آن که نظام اسلامی پیش آمد نوبت به تشکیل دولت اسلامی به معنای حقیقی کلمه می رسد یا به تعبیر روشن تر تشکیل مشی و روش دولتمردان یعنی ماها به گونه اسلامی ... دولت به معنای عام یعنی قوای سه گانه ، مسئولان کشور ، رهبری و همه12/09/1379
معنای شعار دولت اسلامی این است که ما می خواهیم اعمال فردی ، رفتار با مردم رفتار بین خودمان رفتار با نظام های بین المللی و نظام سلطه امروز جهانی را به معیار ها و ضوابط اسلامی نزدیک تر کنیم. 8/06/1384
پیغمبر فرمود: «لا تصلح عوام هذه الامّة الاّ بخواصّها»؛ اصلاح تودهی مردم، بهاصلاح زبدگان و نخبگان هر کشور و جامعه بستگی دارد. از پیغمبر پرسیدند زبدگان چه کسانی هستند - «قیل یا رسول اللَّه و ما خواصّ امّتک؟» - فرمود: «خواصّ امّتی العلماء و الأمراء»؛ 2/07/1382
اگر دستگاه مدیریت جامعه صالح و سالم باشد ، خطاهای متن جامعه قابل اغماض است و در مسیر جامعه مشکلی به وجود نخواهد آورد... یعنی تاثیر رأس قله و هرم در مجموعه مدیریت و دستگاه اداره کننده در یک جامعه این قدر فوق العاده است. 20/04/1369
بدون تردید در صورتی مسئولان به صورت اسلامی عمل خواهند کرد که معممین مسئول، اسلامی عمل کنند
و غالبا این افراد در حساس ترین بخش حکومت اسلامی یعنی دستگاه عظیم ولایت مسئولیت دارند و مهم ترین مهمترین بخش دستگاه ولایت عبارت است از دستگاه امامت جمعه
در جواب این سوال مهم که چه کسانی در اصلاح وضعیت موجود و اسلامی شدن رویکرد حوزویان مسئول، می توانند نقش آفرینی کنند باید گفت که دو گروه در این زمینه نقش موثر و حتی تعیین کننده ای دارند:
1 .جامعه روحانیت ؛ بنابر دیدگاه امامت انقلاب اگر معممی خلافی مرتکب بشود اولین گروهی که مکلف به ورود و اصلاح هستند خود حوزویان می باشند.
2 . جامعه دینی و نخبگان از جمله کسانی هستند که می توانند در این زمینه نقشی موثر داشته باشند، البته برخی در این زمینه اشکال وارد میکنند و ورود غیر حوزویان را در این باره درست نمی دانند ولی بدون تردید جامعه دینی حق و وظیفه دارند در اصلاح روحانیت ورود داشته باشند به شرط اینکه پشتوانه فکری این ورود خود حوزه علمیه باشد.
اساسا اولین کسانی که تفکر لزوم امر به معروف و نهی از منکر مردم نسبت به مسئولین را ترویج کرده اند ، فقهای شیعه و در زمان ما امام راحل و امام خامنه ای عزیز بوده اند.
زمانی جامعه دینی میتواند نسبت به همه ی مسئولین از جمله حوزویان امر به معروف و نهی از منکر کند که معروف و منکر یک مسئول معمم را بداند، یعنی ازباب مقدمه باید منکرات یک مسئول و بخصوص یک معمم مسئول از طرف روحانیت به جامعه دینی معرفی شود .
تجربه هم نشان داده اگر جامعه متدینین نسبت به وظایف و لغزش های مسئولان و حتی حوزویان آگاه باشند، آن دسته از معممینی که غافل یا مغرض هستند، نمی توانند صحنه گردان نقشه های دشمنان اسلام باشند. در موضوع انحراف آقایان شریعتمداری، منتظری و شیرازی جامعه دینی نقش مهمی در خنثی کردن نقشه های دشمن داشتند.
مهمترین مانع در اصلاح مسئولین معمم، تردید خواص است. عده ای بخاطر غفلت، جمعی بخاطر اینکه مورد امر به معروف و نهی از منکر واقع نشوند، برخی برایاینکه روحانیت را مقدس و غیر قابل نقد میدانند اینها نمیخواهند باب تذکر نسبت به روحانیت مسئول باز بماند در نقطه مقابل کسانی میخواهند به بهانه انتقاد، به تخریب اساس روحانیت بپردازند که اینان یا مخالف اسلام اند یا غرب زدگانی هستند که جدایی دین از سیاست و اسلام منهای روحانیت معتقدند.
روشنفکران متعهد، نویسندگان، گویندگان و هر کسی که شعاعی از تاثیر در جامعه دارد باید برای اثبات این معنا که دین قدرت اداره دنیا را دارد به ترویج انتقاد نسبت به مسئولین بپردازند به ویژه مسئولان معمم که اگر تربیت شدگان حوزه علمیه در مسئولیتشان اسلامی عمل نکنند از دیگران توقع چندانی نیست .
*ریشه ی تربیت های ناصحیح ؛ برخی مدیران حوزه *
البته این پرسش که علت وضعیت موجود چیست برای کسانی که بنای بر اقدامات اساسیدارند باید ریشه ی وضعیت موجود را در مدِیریت حوزه ها جستجو کنند که خود موضوعی مهم می باشد و از حوصله این بحث بیرون است.
انقطاع از مردم، خوی اشرافی، نداشتن نظام رفتاری مناسب، تحکم و زور گویی نسبت به زیر دست، مقابله با جریان حزب الله، خود برتر بینی، عدم مراقبت نسبت به خانواده و اطرافیان، حشر و نشر با ثروتمندان و اتفاقات بسیار تلخ دیگری از سوی حوزویان دارای مسئولیت, اسباب دلسردی بخشی از جامعه را نسبت به نطام مقدس اسلامی فراهم کرده است.
نهضت خانه نشین کردن معممین ناشایست
باید نهضتی با هدف خانه نشین کردن مسئولین معمم ناشایست شروع گردد و بزرگترین مانع یعنی تردید در این زمینه را باید کنار زد.
نوجوانان انقلابی هر کجا احساس کردند معممی رفتاری خلاف اسلام دارد، به شدت برخورد کنند. تذکر دهند. اگر اصلاح نشد ، افشاگری کنند. تردید عنصر بسیار خطرناکی است تردید سبب شده که یک مسئول معمم سال ها مخالف اسلام عمل کرده و موجب تولید انبوه ضد انقلاب شود. ریشه بسیاری از فساد های مختلف با برخورد سریع و شدید نسبت به معممین مسئولیکه مرتکب خلاف شده اند ، قطع و خشکانده خواهد شد.
بهانه های زیادی برای تردید وجود دارد که نباید به این بهانه ها اعتنا شود متاسفانه عده ای از خواص وضعیت موجود را پذیرفته اند که این خطر بزرگیست و امید چندانی به هدایت کسانی که طعم دنیا به کامشان شیرین آمده نیست. کسب شهرت ، رقابت در محبوبیت ، تلاش برای رسیدن به قدرت و ملاحظات منفی توفیق انجام این تکلیف را از بسیاری از خواص سلب کرده است.
به احتمال قوی در این برهه نیز نوجوانانی که هنوز به دنیا دل نبسته اند و خط بازی و سیاسی کاری های مرسوم را فرا نگرفته اند به یاری امام خامنه ای خواهند شتافت و به صورت کسانی که، مسئولیت را به محلی برای دنیا طلبی و خوش گذرانی تبدیل کرده اند، سیلی محکمی خواهند زد.