این روزها تب جام جهانی بالا گرفته است، 32 تیم که نماینده بهترین تیم های دنیا هستند در روسیه جمع شده اند تا تورنومنتی دیدنی را رقم بزنند، بردهای شیرین، تساوی های امیدوارکننده و باختهای تجربه اندوز به کمک تیم های ملی آمده اند تا سرنوشت فوتبال را رنگ و بویی دیگر دهند. همه چیز فوتبالی است. تیم ایران نیز یکی از این 32 تیمی است که در جام جهانی در حال رقابت است، بازی اول خود را برده و امید دارد سایر دیدارها را به صورت منطقی و حساب شده پیش ببرد.
اما همه چیز تیم ملی ایران به این جا ختم نمی شود. در روزهای منتهی به جام جهانی، یوزهای ایران درگیر یک موضوع حاشیه ای شدند. شرکت آمریکایی نایکی که تامین کننده البسه ورزشی و کفش است و یکی از مهمترین برندهای ورزشی در دنیای ورزش محسوب می شود، از ارائه کفش های ورزشی به بازیکنان تیم ملی ایران خودداری کرد؛ بهانه نیز مثل همیشه در آستین آمریکایی ها بوده است، تحریم و ممانعت های قانونی.
شرکت نایکی در بیانیه ای مدعی شد، «سال هاست که از الزامات قانونی در این زمینه تبعیت می کند» و تاکید نمود که این اقدام به دلیل محدودیت های دولت آمریکا بوده است. به گفته مسئولان شرکت نایکی، این شرکت در زمینه ارائه کفش به بازیکنان تیم ملی ایران حق «انتخابی نداشته است.»
بخش رسانه ای نایکی در بیانیه خود آورده است: «تحریم های آمریکا بدان معناست که نایکی به عنوان یک شرکت آمریکایی در حال حاضر نمی تواند به بازیکنان تیم ملی ایران کفش بدهد... تحریم های قابل اجرا برای نایک سال هاست که برقرار است و از نظر قانونی لازم الاجرا تلقی می شود.» نایکی در این بیانیه تصریح کرده که سیاست خود در قبال ارائه محصولاتش به ایران را به صورت ناگهانی تغییر نداده است.
برند سیاست بر محصولات نایکی هک شد
رفتار غیرورزشی و عاری از سیاست های بشردوستانه ورزش که شرکت نایکی در خصوص عدم ارائه کفش های ورزشی به بازیکنان ایران انجام داد، سرو صدای بسیاری از فعالان دنیای رسانه را در پی داشته است. برای مثال «تونی کارون»، از فعالان فضای مجازی و خبرنگار بخش «AJ+» وابسته به شبکه خبری الجزیره» درباره اقدام نایکی در توئیترش نوشته است: «به نظر میرسد نایکی میخواهد لباس رسمی سیاستهای دونالد ترامپ علیه ایران باشد. این اقدامی احمقانه برای یک برند بینالمللی است.»
در حالی که جام جهانی فوتبال قرار است محملی برای به فراموشی سپردن اختلافهای متنوع فرهنگی، سیاسی و غیره و نزدیک کردن فرهنگها به یکدیگر باشد، اما به نظر میرسد «نایکی» با تن دادن به سیاستهای نفرتپراکنانه آمریکا پیام این رویداد ورزشی را نادیده گرفته است.
رفتار آمریکایی شرکت نایکی در حالی صورت می گیرد، که رقیب این شرکت یعنی آدیداس با طعنه و کنایه نسبت به این شرکت، آن را مورد انتقاد قرار داد. کاسپر رورستد، مدیرعامل شرکت آلمانی آدیداس گفت، ایران یکی از 12 تیم حاضر در جام جهانی است که این شرکت اسپانسری آن را بر عهده دارد. لباس های تیم ملی ایران توسط شرکت آدیداس تامین شده است ... ما تیم ایران را تجهیز می کنیم زیرا بسیاری از ایرانیان عاشق فوتبال هستند و در نهایت ما به ورزش اعتقاد داریم... ما معتقدیم که از طریق ورزش قدرت تغییر زندگی افراد را داریم... اگر ما به عنوان یک موتور محرکه سیاسی عمل کنیم، در آن صورت این آزادی را نخواهیم داشت که هر کاری می خواهیم انجام دهیم.»
ورزش از سیاست جداست؟!
یکی از مهمترین مسائلی که در رشته های مختلف ورزشی مطرح می شود این است که ورزش از سیاست جداست و دولت ها نباید در امور ورزشی مداخله کنند. این موضوع زمانی که پای لوازم و البسه ورزشی به میان می آید پر رنگ تر هم هست. هیچ منطقی نمی پذیرد که البسه ورزشی به بازیکنان فوتبال کشوری دیگر تعلق نگیرد. به همین دلیل است که کارلوس کیروش، سرمربی تیم ملی ایران هم از این اقدام شرکت نایک انتقاد کرده و گفته: «این اقدام در قبال 23 پسری که فقط می خواهند فوتبال بازی کنند کاملا ناعادلانه است. آنها لیاقت این را دارند که با آنها مانند دیگر بازیکنان جهان رفتار شود.»
رفتار ناشایست شرکت آمریکایی نایکی، یکی از نمادهای رفتار نامتمدنانه آمریکایی ها علیه ایران بوده است. این موضوع یقینا در تاریخ ثبت خواهد شد و مبنا و معیاری برای قضاوت در خصوص آمریکا نیز خواهد بود. در حالی که آمریکایی ها مدعی هستند که تحریم های آن ها صرفا حاکمیت و حکومت در ایران را متاثر خواهد کرد، شبکه تحریمی آمریکا علیه ایران به بسیاری از کالاهایی که مورد استفاده مردم بوده است نیز سرایت کرده است. «ریچارد نفیو»، کارشناس ارشد مسائل تحریمی و یکی از معماران شبکه تحریمهای بینالمللی علیه ایران در گفتوگو با شبکه خبری «انبیسینیوز» گفته تصمیم «نایکی» به این دلیل بوده که مجوزهای عمومی صادر شده برای معاف کردن برخی کالاهای آمریکایی (از جمله کالاهای پزشکی) از شمول تحریمها، البسه آمریکایی را شامل نمیشود.
مورد علیرضا کریمی
در آذر 96 علیرضا کریمی در مسابقات جهانی کشتی آزاد لهستان برای اینکه در مقابل بازیکنی از رژیم صهیونیستی قرار نگیرد در مقابل کشتی گیر روس تعمداً و علی رغم اقتدار، بازی را واگذار کرد ولی در حقیقت و واقعیت آنچه که روی داد اثبات پهلوانی و جوانمردی ورزشکاری بود که حاضر نشد در قتل عام کودکان فلسطین با بازی در مقابل ورزشکار صهیونیست و رسمیت بخشیدن به این رژیم اشغالگر سهیم باشد.
پس از این اقدام تحسین برانگیز و جوانمردانه کشتی گیر کشورمان، برخی سلبریتی ها به خط شده و با انتشار هشتگ «باید ببازی» ضمن تطهیر رژیم کودک کش صهیونیستی و حمله به کشتی گیر کشورمان مدعی شدند که «سیاست در ورزش جایی ندارد» نکته قابل تأمل اینجاست که این جماعت، پس از اقدام شرکت نایک، روزه سکوت گرفته و دیگر خبری از توصیه به سیاسی نکردن ورزش نیست!
آمریکا از تمام ابزارهای موجود از جمله مسابقات ورزشی برای نمایش دشمنی خود با مردم ایران استفاده می کند اما در مقابل مدعیان اصلاحات و روزنامه های زنجیره ای در رفتاری تحقیرآمیز، ضمن سکوت در مقابل رفتارهای زورگویانه آمریکا، صرفا برای بازی کردن با صهیونیست ها یقه می درند.
نکته آخر؛ سیاست از ورزش جدا است، مگر در مورد ایران
آمریکایی ها ثابت کرده اند برای دشمنی با ایران از هیچ یک از ابزارهای موجودی که در اختیار دارند، بی بهره نخواهند بود. مورد خاص تحریم بازیکنان ایرانی توسط شرکت آمریکایی نایکی، قطعا آخرین مورد سیاست های تحریمی ضدبشردوستانه آمریکایی ها نخواهد بود. البته این موضوع می تواند درسی برای ایرانیان باشد که رفتار آمریکا را بر اساس این تجربه های تاریخی مورد بررسی قرار دهند.
روزنامه اسپانیایی آاس نیز به این موضوع واکنش نشان داده و در خبری به آن پرداخته است. آاس واکنش ایرانی ها به تصمیم نایکی را با واژه اسپانیایی «vengaron» توصیف کرده که معنی انتقام و تلافی را دارد. در واقع هواداران تیم ملی پس از پیروزی بر مراکش تصمیم گرفتند علیه نایک موضع شدید تری بگیرند چرا که در صدر جدول گروه مرگ قرار داشتند و دیگر ترسی از تمسخر یا بی توجهی هواداران در دیگر نقاط دنیا در آن ها وجود نداشت. پس از پیروزی در برابر مراکش، یک شعار به صورت آرام در فضای مجازی چرخید و شبکه های اجتماعی را فرا گرفت. ایرانی ها، در شبکه های اجتماعی به این برند تجاری ورزشی آمریکایی، طعنه زدند. یکی از عبارت هایی که مورد توجه ایرانی ها قرار گرفت، تغییر شعار نایک بود. تبدیل «فقط انجام دهید» به «ما آن را انجام دادیم، بدون شما»! شعاری بود که به سرعت در فضای مجازی منتشر می شد و بازنشر ایرانی ها را در پی داشت.