بعد از رویدادهای اخیر و بالا گرفتن تبِ توجه به مقولۀ #اعتراض، پیشنهاداتی نیز ردوبدل میشود. یکی از شیکترین ایدهها و پیشنهادات، ایجاد #پارک_اعتراض است! این ایده را در تقلید از ممالک غربی طرح میکنند. مقصود نهایی هم این است که معترضین، فقط آنجا جمع شوند و اعتراض کنند. ملاحظات معقولی مانند «تامین امنیت اعتراضات از سوی پلیس» نیز در توجیه این پیشنهاد ارائه میشود.
اگرچه معلوم است که چنین ایدهای صرفاً ناشی از جوّزدگیست، اما همین مقدار را هم بد فهمیدهاند. برخلافِ مشهورات، ایدههایی مانند احداث میدان اعتراض در شهرهای مدرن، بیش از آنکه ایدههایی در تقویت پایههای مردمسالاری باشد، رویههایی برای تعدیل و خنثیسازی مطالبات مردم است. آنچه در چنین میدانهایی برجای میمانَد، تُف سربالا یا حداکثر، اعتراضهای نافرجام و بیثمریست که نهایتاً به جابجایی مُشتی واژه در مقررات و بخشنامهها ختم میشود!
نگاه انقلاب اسلامی به اعتراض، چه سنخیتی با نگاه مدرن دارد که حتی برای مواجهه با اعتراض نیز ادای غربیها را درمیآورند؟ اعتراض در منظومۀ انقلاب، فرصت است، ظرفیت است، امکان است و نه تهدید و مانع و مسئله. جهان سرمایهداری، اعتراض را مسئله میداند و برای حل و فصل این مسئله، در کنار مُشت آهنین، از نمایشهایی مانند میدان یا پارک برای اعتراض هم بهره میبرد. آنها وقتی از #مدیریت_اعتراض حرف میزنند، مرادشان محصور و محدودسازی اعتراض و آنگاه بیخاصیتسازیِ آن است. پارک اعتراض، در واقع یعنی به پارکینگ فرستادن اعتراض!
انقلاب اما اعتراض را آبرو بخشید و این امکان را از چنبرۀ چپِ مارکسیست و راست محافظهکار رهانید. اعتراض با انقلاب اسلامی، معنای دگرگونهای یافت. به جای چنین تقلیدهای مضحکی، برویم انقلابخوانی کنیم و هر واکنشی را اولاً اعتراض نام نگذاریم و ثانیاً در اندیشۀ خنثیسازیِ اعتراض انقلابی نباشیم.