آنچه در لبنان رخ داد صرفا رخداد لبنانی برای انتخابات پارلمان جدید نبود بلکه صحنهای برای مبارزه بین دو محور موجود در منطقه یعنی محور آمریکا، اسرائیل، عربستان، امارات و چند کشور عربی دیگر در مقابل محور مقاومت متشکل از ایران، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین بود. در حال حاضر این دو محور در مقابل هم قراردارند.
در گذشته شاهد تلاش محور اول بودیم که از طریق جنگ، ترور و عملیات نظامی تلاش داشتند سلطه خود را بر منطقه تثبیت کنند.
از سال 1982 یا 2000 بدین سو و با حمله گسترده اسرائیل به لبنان سپس جنگ 33 روزه در تابستان 2006 و تجاوزهای خونین علیه نواز غره در 2013 شاهد عملیات نظامی در جهت از بین بردن مقاومت در منطقه و اجرای طرح خاورمیانه جدید و در نهایت از بین بردن هر قدرت عربی اسلامی در منطقه و تثبیت امنیت رژیم صهیونیستی بر کل منطقه بودیم که در عین حال همه آنها بخصوص جنگ 33 روزه در 2006 با شکست مواجه شد.
در این جنگ برنامهریزی کاملی برای تغییر شکل منطقه شده بود که از لبنان شروع میشد و با نابود کردن مقاومت در لبنان، محاصره سوریه، سرنگونی دولت سوریه و در نهایت ایران به بهانه برنامه هستهای ادامه مییافت.
اما تمام این تلاشها به شکست منتهی شد و اکنون شاهد فصل جدیدی از این رویارویی در منطقه هستیم.
یکی از مشاوران ولیعهد امارات اخیرا گفته بود ایران در ماه میمشکلات فراوانی در پش رو خواهد داشت. این مشکلات را میتوان انتخابات دو روز گذشته لبنان، انتخابات هفته آینده عراق و سپس تهدید ترامپ برای خروج از برجام عنوان کرد.
تمام این تحولات به هم مرتبط است، چرا که آمریکا، اسرائیل و عربستان تصمیم گرفتهاند بعد از شکست در عملیات نظامی از راه سیاسی وارد عمل شوند و موقعیت مردمی محور مقاومت را از بین ببرند.
بنابراین دخالت آنها در انتخابات لبنان، انتخابات هفته آینده عراق و تهدیدها درباره برنامه هستهای ایران طبیعتا هماهنگ شده است و هدف نهایی آن تضعیف محور مقاومت و در نهایت همچنان طرح خاورمیانه جدید، گسترش سلطه اسرائیل و حفظ امنیت آن است.
در انتخابات لبنان شاهد تلاشهای بسیاری در جهت عدم رای آوردن نامزدهای مقاومت و در نتیجه تضعیف آنها در لبنان بودیم. آمریکا فشار بسیاری بر بانکهای لبنان وارد کرد تا حسابهای حزبا...، اشخاص و موسسات وابسته به مقاومت بلوکه شود.
اسرائیل از طریق مانورهای نظامی و تهدید به جنگ قصد داشت رایدهندگان لبنانی را متوجه این موضوع کند که نتیجه رای به مقاومت جنگ و ویرانی لبنان خواهد بود.
همچنین شاهد بودیم عربستان میلیونها دلار در جهت تقویت جریانهای ضد مقاومت در لبنان هزینه کرد. در این انتخابات گزارشهای بسیاری مبنی بر تلاش برای آوردن هزاران نفر از لبنانیهای مقیمخارج به بیروت و شرکت آنها در انتخابات و رای به جریانهای ضد مقاومت وجود داشت.
همچنین پولهای بسیاری برای خرید رای به نفع ضد جریان مقاومت صرف شد. چرا که آنها امیدوار بودند با این روش لبنانیها به جای رای به مقاومت به جریانهای ضد مقاومت رای دهند.
دشمنان مقاومت بعد از شکست سخت در لبنان، متوجه انتخابات عراق شدهاند. در همین ارتباط گزارشی منتشر شد مبنی بر اینکه اسرائیلیها شبکهای را برای مخاطب قرار دادن مخاطب عراقی با لهجه عراقی دایر کرده اند و در این مورد از یهودیان عراقی که در دهههای گذشته به اسرائیل مهاجرت کرده اند استفاده میکنند تا از طریق آنها به ملت عراق القا کنند که بین اسرائیل و عراق مشترکات زیادی وجود دارد و دشمنی با اسرائیل معنایی نمیدهد و به این ترتیب ملت عراق نباید به جریان طرفدار مقاومت بخصوص الحشد الشعبی رای دهند.
اما نکته حائز اهمیت این است که زنجیره مقاومت به طور کامل به هم پیوسته است به این معنی که در هر نقطهای که بخواهند ضربهای به آن وارد کنند همه حلقهها متاثر شده و وادار به حرکت میشوند. بنابراین تلاش دشمنان مقاومت همانند لبنان در عراق نیز با شکست مواجه میشود.