به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، «خشایار الوند» نویسنده سریال «پایتخت» گفت: از قسمت 4 به گروه سازنده
دیوار به دیوار اضافه شدم و هنوز در دوران استراحت به سر میبریم.
وی که
نگارش مجموعه تلویزیونی «دیوار به دیوار 2» را برای نوروز به عهده داشت،
با قیاس سری دوم و اول این سریال بیان داشت: «دیوار به دیوار 2» نتوانست
به اندازه سری اول مورد استقبال قرار بگیرد. دلیل آن هم این است که در اجرا
دوستان فکر کردند هر چه بیشتر ادا دربیاورند موفقتر خواهند بود و اجرای
بسیار سطحی داشتند. من اصلا اجرایشان را دوست نداشتم و چون سر صحنه
نمیرفتم زمان پخش از اینها مطلع شدم.
این نویسنده ادامه داد: نکته بعدی
این بود که کارگردان، متن را به طور کامل تغییر داد و بازیگران بخشهایی
که شبیه به فیلمنامه بود را از خودشان بداهه گفتند و جاهایی که یادشان
میرفت به دیالوگهای شبیه بسنده میکردند و یا حذفش میکردند. در صورتیکه
در کمدی، نوع بیان دیالوگ و نحوه اجرایش بسیار مهم است و اگر دیالوگی
تغییر کند به کار ضربه خواهد زد.
وی با اشاره به گروه تهیه و تولید
سریال «پایتخت» گفت: یکی از مزیتهای پایتخت به سایر سریالها این است که
به خاطر حضور تنابنده در پشت صحنه، بازیگران دقیقا عین متنهایشان دیالوگ
میگویند و او از متنها مواظبت میکند. حتی اگر قرار است بداههای صورت
بگیرد با هماهنگی قبلی انجام میشود و برای همین هم موفق است.
نویسنده
سریال «پایتخت4» افزود: در «دیوار به دیوار2» از جایی به بعد قصه را تغییر
دادند و نزدیک به 30 سکانس را تصویربرداری نکردند. از لحظهای که علی قربان
زاده و میترا حجار وارد قصه شدند مخاطب باید میفهمید که این دو جاسوس
هستند و میفهمیدیم که وزارت اطلاعات روی آنها نظارت دارد و کمدی قصه ما از
اینجا میآمد. وزارت اطلاعات کار بسیار جدی انجام میدهد و در این بین
یکسری افراد به عبارتی مشنگ حضور دارند که با کارهایشان هم برای جاسوسها و
هم برای وزارت اطلاعات دردسر آفرینی میکنند و اینها موظفند که روی کارهای
آنها سرپوش بگذارند و همین کلافه کننده بود.
وی در ادامه بیان داشت:
نمیدانم چرا هیچکس روی این فیلمنامهها نظارت نمیکند! آنهم فیلمنامهای
که طی جلسههای بسیاری روی آن فکر و مشورت کردیم. سامان مقدم میگفت اگر
بخواهیم سکانسهای مربوط به وزارت اطلاعات را تصویربرداری کنیم ماحصل زیاد
جالب نمیشود.
الوند ادامه داد: او دوست داشت این دو شخصیت تا آخر سریال
همینطور زیبا بمانند و در آخر یک نفر بیاید و بگوید این دو برقکاری که
دم در دیدید، از مامورهای ما بودند. اصلا pov نگرفتند که این خانه کجاست!
ما ادوات و وسایل جاسوسی را در فیلمنامه گذاشته بودیم، اما هیچ یک در اجرا
آنطور که ما نوشته بودیم نبود.
وی با اشاره به نام مشاور پروژه نیز
بیان داشت: در تیتراژ نام آقای اصفهانی به عنوان مشاور فیلمنامه نوشته شد،
سوال من این است که اگر از همان اول قرار بود این سریالی که پخش شد را
بسازید، خب نام آقای اصفهانی را چرا در تیتراژ زدید؟ و چرا ما 10 جلسه
درباره تمام ریزهکاریهای وزارت اطلاعات و جاسوسها از او سوال پرسیدیم و
اطلاعات گرفتیم؟
نویسنده سریال «مرد دوهزار چهره» درباره بی معنی شدن
برخی سکانسها گفت: یکسری وقایع در خلال قصه بی معنی شد. آنهم به این خاطر
که معنی و مفهومی که مدنظر نویسنده بود از هر سکانس برداشت نمیشود. زمانی
با مزه بود که اطلاعاتیها عامدانه برق را قطع میکردند و با لباس مامور
برق میآمدند و در خانه شنود کار میگذاشتند که در قصه طوری دیگر اجرا شده
بود.
این نویسنده با بیان انتقادی از زمان پخش این سریال ادامه داد:
ظاهرا تولید این سریال برای شبکه و کارگردان اهمیت نداشت و این را از زمان
پخش که با کلاه قرمزی و فوتبال تداخل داشت میتوان به راحتی فهمید.
وی
در پایان درباره ادامه تولید این مجموعه تلویزیونی بیان داشت: اگر قرار
باشد تولید این سریال روزی ادامه پیدا کند من دیگر محال است با این گروه
همکاری کنم.