بعد از اقدامات عجیب و غریب این شوراییها که نام بردن از آن خارج از حوصله
هم ما و هم شما خوانندگان است نوبت به اظهارات عجیب و غریب اعضای این شورا
رسیده است. به عنوان نمونه روز دوشنبه همزمان با روز طبیعت رئیس کمیسیون
برنامه و بودجه شورای شهر تهران گفته بود: «تهرانیها باید هزینه زندگی در
پایتخت را پرداخت کنند» به همین راحتی و به همین خوشمزگی، البته ابتدا فکر
کردیم این سخن به عنوان دروغ سیزده بهشتنشینان پایتخت عنوان شده ولی با
خواندن مصاحبه او پی بردیم که عاقبت تَکرار و لیستی رای دادن چیزی بهتر از
این نیست.
ولی این عضو شورای پنجم این نکته را نگفته که آیا دولت نیز
نباید سهم خود را پرداخت کند؟ آیا نباید بدهی چندساله دولت به خصوص در بخش
حملونقل عمومی پرداخت شود تا حداقل مردم در وسایل حملونقل عمومی بتوانند
نفس بکشند؟ به لطف دوستان وارداتچی شما چندسالی هست که آلودگی هوا در همین
شهر تهران و سایر شهرها طی اکثر روزهای سال بالاتر از حد مجاز است.
آیا
این عضو شورا و مابقی دوستانشان به این فکر نکردند که به جای دولا پهنا
حساب کردن با شهروندان تهرانی بهتر بود هزینههای اضافی خود را کم کنند و
در روزهای ابتدایی تشکیل شورا خرج چندمیلیونی از بیتالمال را بر دوش مردم
نگذارند و از همان ماشینها و لپتاپهای قدیمی شورا استفاده میکردند؟ یا
در همین روزهای پایانی سال ۹۶ به جای سفره هفتسین ۱۴ میلیون تومانی
امکاناتی را برای زمستان سال آینده تهیه و خریداری میکردند تا در زمان
بارش برف و باران خدای نکرده مانند سال قبل خودشان و ما را غافلگیر نکنند.
آقای شورایی معتقد است که «هرکسی که در تهران زندگی میکند باید هزینه آن را بپردازد وگرنه باید از شهر خارج شود»
به
هرحال حرف «مرد» یکی است. آنها که در دهه هفتاد همین شعار را میدادند و
معتقد بودند زیر چرخ توسعه میشود عدهای را له کرد، همچنان استوار بر
اعتقاد خود ایستادهاند. آنها تا تهران برای خودشان و اطرافیانشان خلوت
نکنند و خرج بریز و بپاشهای تمامناشدنیشان را از جیب مردم برندارند،
ولکن نیستند.
اصلا به این مدیران پیر و پاتالِ بالای شهری چه مربوط که
در جنوب این شهر مردم چگونه صورتشان را با سیلی سرخ نگه میدارند. به
آنها چه که کارگردان هنوز شندرغاز حقوقشان را هم نگرفتهاند. مهم مدیرانی
هستند که دست از میز مدیریتشان نمیکشند.