درست یک روز پس از اجرای برجام بود که وزارت خزانهداری آمریکا با صدور بیانیهای از افزودن نام شرکتها و افراد جدید به فهرست تحریمهای ایران بهواسطه ارتباط با برنامه موشکی ایرانخبر داد و حالا با گذشت حدود دو سال و دو ماه از آن تاریخ، سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیسباهدف متقاعد کردن کشوری که از فردای آغاز اجرای برجام به دنبال ایجاد محدودیت در برنامه دفاعی کشورمان بود، طرح تحریمی جدیدی را به بهانه برنامه موشکی و نقش ایران در تحولات سوریه ارائه کردهاند.
این در حالی است که در نگاه برخی، اگر دموکراتها بر سر کار بودند، توافق هستهای دچار چنین اعوجاج و انحرافی از مسیر تعیینشده تا سرحد توقف کامل نمیشد، اما نکته عبرتآموز اینجاست که علاوه بر اوباما که در باغ سبز برای تحریمهای موشکی بیشتر را در بدو اجرای برجام به جانشین بعدی خود نشان داد، «جان کری»، وزیر امور خارجه اسبق این کشور نیز بهعنوان مذاکرهکننده ارشد کاخ سفید، دقیقاً همان توصیهای را به رئیسجمهور فعلی آمریکا کرد که امروز اروپاییها در حال رونوشت از آن هستند. وی در یکی از آخرین موضعگیریهای رسمیاش در مورد برجام، ضمن دفاع از آن و هشدار به ترامپ در خصوص برهم زدن این توافق، به دولت جدید آمریکا متذکر شد تا به برجام پایبند بماند، ولی در عوض، فشار در حوزههای موشکی و اقدامات به اصطلاح تروریستی ایران را افزایش دهد!
تیم امنیت ملی و سیاست خارجی ترامپ، با بررسیهای فشرده، به این نتیجه رسیدند که باید به توصیه مقامات دولت قبلی در قبال برجام عمل کنند، افزون بر اینکه ازنظر آنها، الحاق شرطهای دیگر نیز برای باقی ماندن در توافق هستهای، ضروری است؛ لذا با تصویب قطعنامه 2231 در شورای امنیت و اجرای دو پرده از یک نمایش مضحک برای متهم کردن ایران به ارسال سلاح به یمن، کوشیدند تا تحریمهای جدیدی را در این حوزه علیه کشورمان به تصویب برسانند ولی با وتوی روسیه، راه بهجایی نبردند. اندکی پیش از رایگیری نافرجام شورای امنیت، «نیکی هیلی» پیشنهاد داده بود چنانچه تلاش هماهنگی از سوی جامعه بینالمللی برای بهاصطلاح تنبیه ایران به بهانه ادعایی نقض قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل در خصوص موشکهای بالستیک صورت بگیرد، میتواند ترامپ را متقاعد کند که باقی ماندن در برجام، ارزش دارد !!
از طرفی، اتاقهای فکر آمریکایی نیز دست بکار شده و به اروپا هشدار دادند که تهدید شمردن برنامه موشکی ایران با مصالحه بر سر آن همخوانی ندارد. بهعنوان نمونه، دو نفر از کارشناسانبنیاد ضد ایرانی «دفاع از دموکراسی» (FDD) در اواسط بهمنماه امسال، طی یادداشتی درنشریه «فارین پالیسی»، ضمن اشاره به اینکه طبق برجام، اروپا باید تا سال 2023 نهادهای متولی برنامه موشکی ایران را رفع تحریم کند، برداشتن فشار اقتصادی از نهادهای مرکزی تولیدکننده موشک در ایران، درحالیکه جمهوری اسلامی به دنبال توسعه برنامه موشکی خود است را با ادعای اروپا در مورد مذاکرات تنگاتنگ موشکی ناسازگار توصیف کرده و یادآور شدند چنانچه اروپا برنامه موشکی ایران را یک تهدید میداند، باید متعهد شود که این تحریمها را بهطور نامحدود حفظ کند! نشریه آمریکایی «بولتن دانشمندان اتمی» نیز در گزارشی که در مرداد سال جاری منتشر کرد، در خصوص خروج آمریکا از برجام هشدار داد و از رهبران اروپایی خواست قبل از اینکه این توافق از سوی واشنگتن به خطر بیفتد، چارهای بیندیشند. این نشریه به نقل ازدانشمندان هستهای آمریکا، سه راهکار به بروکسل پیشنهاد داد که در بند دوم آن آمده است: «اروپاییها باید آمادگی آن را داشته باشند تا در صورت هر نوع تخلف ایران از قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، تحریمهای بیشتری بر این کشور وضع کنند.» اکنون نوبت اتحادیه اروپا بود که دست بکار شده و از طرحی که مدتها در سر میپروراندند، رونمایی کنند. هفتهنامه آلمانی «اشپیگل»، در اول بهمن سال جاری در گزارشی از تلاش اروپا برای وضع تحریمهای «جدید» موشکی علیه ایران پرده برداشت و نوشت: «آنها قصد دارند با این کار علاوه بر حفظ برجام، به رئیسجمهور آمریکا بگویند انتقادهای او درباره برجام را جدی گرفتهاند.» پیشقراول اجرای این تصمیم نیز، «ژان ایو لودریان» وزیر امور خارجه فرانسه، بود که هنوز پایش به تهران باز نشده، در اظهاراتی بیشرمانه گفته بود: «ایران باید به نگرانیها درباره برنامه موشکی خود توجه نشان دهد یا اینکه با تحریمهای احتمالی مواجه خواهد شد»! بهاینترتیب، خط جدید تحریمی اروپا در دستور کار قرار گرفت تا با تائید 28 کشور این اتحادیه، ترامپ را در اردیبهشتماه (می 2018) به عدم خروج از برجام مجاب کنند، چراکه وی در دیماه مدعی شده بود، این آخرین بار است که تعلیق تحریمها را تمدید میکند و پسازاین، درصورتیکه مطالباتش برای تغییر در برجام برآورده نشود، از این توافق خارج خواهد شد. درست به همین دلیل، «رکس تیلرسون»، وزیر خارجه پیشین آمریکا به علت اختلافنظر با مافوقش بر سر برجام، از سمتش عزل میشود و بهجای او، «مایک پمپئو» رئیس افراطی سازمان سیا، روی کار میآید تا ریلگذاری برای تحقق این هدف، کامل شود.
درنتیجه، تحریمهای موشکی از ابتدای اجرای توافق هستهای و حتی پیش از آن مدنظر آمریکا بوده و مقدماتی که ذکر آن گذشت، موجب شد تا اروپا در این مسیر به مطالبات نامشروع واشنگتن تن دهد. اما نکته جدی و قابلتامل این است که بر اساس اولین بند از شروط 9 گانه رهبر حکیم انقلاب برای اجرای برجام، «پذیرش مذاکرات از سوی ایران، اساساً باهدف لغو تحریمهای ظالمانه اقتصادی و مالی صورت گرفته است»؛ درنتیجه هرگونه اعمال تحریمهای بیشتر، هم نقض برجام است و هم نقض غرض. اروپاییها برای اینکه آمریکا را پا بهپای خود در برجام، همگام سازند، بسته تحریمی علیه ایران اسلامی تدارک دیدهاند و فاکتور آن را بهپای کشورمان نوشتهاند؛ این یعنی، خسارت مضاعف برای کشورمان، چراکه کاخ سفید که ابداً به تعهدات خود پایبند نیست و حالا اروپا برای باقی نگه داشتن سایه مخرب آمریکا بر سر برجام، از ایران هزینه میکند. باید پرسید پایبندی یکجانبه ایران به برجام تابهحال چه سودی برای کشورمان داشته که آمریکا، تحریمهای بیشتر را برای حضور در توافق هستهای شرط کرده است؟!
بنابراین، در صورت اقدام عملی اروپا در رابطه با اعمال تحریمهای تازه به بهانه حضور منطقهای و برنامه موشکی، آنهم در شرایطی که جمهوری اسلامی، برنامه دفاعی خود را غیرقابلمذاکره میداند، باید این نزدیکی اروپا و آمریکا را پایانی بر همکاریهای اروپا با ایران در چارچوب توافق هستهای نیز تلقی کرد چراکه این روش بههیچوجه نمیتواند تضمینکننده آینده برجام باشد، بلکه در مقابل، سرآغازی است بر زیادهخواهیهای بیپایان نظام سلطه.