کد خبر: ۴۳۹۴۰
زمان انتشار: ۱۶:۰۵     ۱۷ اسفند ۱۳۹۰
حجت الاسلام قاسم روانبخش مدیر مسول هفته‌نامه پرتو و عضو شورای مرکزی جبهه پایداری که جزو کاندیداهای این جبهه در انتخابات مجلس نهم بود در گفتگو با هم اندیشی به برخی از پیام‌های حضور حماسی ملت ایران در انتخابات مجلس نهم به دول خارجی و عناصر داخلی اشاره کرد.
هم اندیشی: انتخابات مجلس نهم به اعتراف دوست و دشمن بسیار متفاوت از انتخابات مجالس ديگر بود و يك سري خواص و شاخصه‌هايی داشت كه اگر بخواهيم به اين پیام‌ها عنوان بدهيم می توان آن را در پيام مردم به مسئولين و سياستمداران و عملكرد مجلس نهم و رويكرد آنها خلاصه کرد.
از نظر شما انتخاب مردم در انتخابات مجلس نهم چه پیامی از حیث خارجی و از حیث داخلی به مسئولان و فعالین سیاسی داد؟

 حجت الاسلام روانبخش:

فكر مي‌كنم پيام‌هاي مردم هم پيام‌هاي داخلي و هم خارجي بود.

مهم‌ترين پيامي كه مردم در اين انتخابات به خارجي‌ها و آنهايي كه چشم طمع به ايران دوخته بودند اين بود كه ما ملت ایران قدر انقلاب خود را  و  همچنین سرمايه عظيمي كه در اختيار ما است را مي‌دانيم و این را به راحتي از دست نمي‌دهيم.

و فشارهايي كه شما(دشمنان خارجی) بر ما وارد مي‌كنيد خود مي‌دانيم كه براي چيست و به چه هدفي صورت مي‌گيرد.

بنابراين چون ملت ايران يك ملتي است كه بعد از گذشت 33 سال تجربه و بصيرت لازم را کسب نموده است، تحركات دشمن را كاملاً زيرنظر خواهددداشت.

خود نيويورك تايمز درباره اين فشارهاي اقتصادي كه به كشور ما وارد شده اخيراً اعتراف كرده است كه ايرانيان در حال حاضر دولت خود را به خاطر تحريم‌ها مقصر نمي‌دانند و اين تغييراتي هم كه در داخل به سبب برخي از مسائل مثل تورم و گرانی و ... مي‌بينند را تقصیر تحريم‌كنندگان ايران مي‌دانند نه دولت ايران. حتي خود دشمنان هم اين را فهميدند.

بنابراين مردم در اينجا بسيار خوب عمل كردند، چون دشمني كه چشم‌هاي خودش را تيز كرده بود و انتخابات ما را رصد مي‌كرد، با حضور حداكثري و اينكه 64 درصد مردم در اين انتخابات در اين شرايط شركت کردند.

و به عبارت دیگر ميتوان گفت كه انگشت جوهری مردم ايران در واقع غرب را در اهداف خودش مات كرده است.

اين يك پيامي بود كه ملت ایران به دشمن داشت و به آنها گفت كه ديگر از اين به بعد مراقب باشيد و به ‌خود زحمت ندهيد. ما از سرمايه انقلاب با چنگ و دندان دفاع و حفاظت خواهيم كرد.

اما آن‌ پيام‌هايي كه ملت به عناصر داخلی داد و فكر مي‌كنم كه خيلي‌ها در داخل پيام ملت را دريافت كردند.

يكي از آن پيام‌هاي مهم به گروه‌هایی بود كه خودشان را مدعي اصلاح‌طلبي مي‌دانستند و فكر مي‌كردند كه اگر اينها در رقابت‌هاي انتخاباتي حضور نداشته باشند حداقل نيمي از مردم پاي صندوق‌هاي راي نمي‌آيند و برداشت آنها اين بود كه نيمي از مردم لااقل طرفداران آنها هستند و مشاركتي كه در انتخابات بدون اصلاح‌طلبان رقم مي‌خورد زير 30 درصد خواهدبود.

بهترين حضوری که در انتخابات مجلس شوراي اسلامي داشتيم، انتخابات مجلس پنجم بود كه حدود 65 درصد مردم شركت كرده بودند. بنابراين آنها مي‌گفتند كه ما 30 درصد هستيم و 30 درصد هم فرض كنيد اصولگرايان باشند.

البته آنها هميشه مي‌گفتند كه اصولگرايان از حضور حداكثري مردم وحشت دارند و اگر مردم زياد بيايند اينها مي‌بازند. اگر يادتان باشد اصلاح طلبان در انتخابات‌هاي گذشته هميشه مي‌گفتند كه سهم اصولگرايان 15 درصد است و اكثريت جمعيت با ما هستند.

وقتي اصلاح طلبان انتخابات مجلس نهم را تحريم كردند، خوب این  بسيار خوب شد. چون انتخابات مثل يك آزمايشگاهي شد كه در آن آزمايشگاه يك عامل حذف مي‌شود و بعد نتيجه آن ديده مي‌شود كه چقدر اين عامل در اين پديده‌اي كه به وجود مي‌آيد تأثير داشته است. آنجا كاملاً نقش آن عامل مشخص مي‌شود.

در اين آزمايشگاه انتخابات نهمين دوره مجلس، اصلاح‌طلبان خودشان را حذف كردند البته نظام حذفشان نكرده است، خودشان در توصيه‌هاي افراد دیگری که مردود بودند خود را حذف كردند. آنها وقتي حذف شدند که آمار مشاركت مردم از 55 درصد مجلس هشتم و حتي مجلس ششم كه عمده مجلس را آنها تصرف كردند بالاتر آمده است.

پس معلوم مي‌شود كه اصلاح‌طلبان در مملكت جايي ندارند. در ميان مردم اعتباري ندارند. بنابراين از اين پس نظام مي‌تواند منهاي اصلاح‌طلبان انتخابات برگزار كند و انتخابات آرام‌تر مصون‌تر منطقي‌تر و پرشورتری را داشته باشد و نيازي به آوردن اپوزيسون و یا رقابت كردن با آنها نيست.

جايگاه اصلاح طلبان در كشور مشخص شد و سالم‌ترين انتخابات و پرشورترين انتخابات هم در خانواده نظام رقم خورده است. اين يك پيام مهم بود.

پيام دوم حذف احزاب است. بارها ما گفته‌ايم كه در كشور ما احزاب جايگاهي ندارند. ولي احزاب باورشان نمي‌شود كه قضیه اينگونه است.

انتخابات نشان داد كه همه احزاب‌ در انتخابات ریاست جمهوری 84 جمع شدند و در حمايت از آقاي هاشمي فعالیت کردند ولی ایشان رأي نياورد و آقاي احمدي‌نژاد كه حزبي نداشت پيروز شد.

در انتخابات 88 هم همينطور بود شما ديديد همه احزاب جناح چپ پشت سر ميرحسين بودند ولی اين طرف حزبي نبود يا اگر احزابي در اين طرف بودند در حال سكوت بودند يا اگر پشتيباني كردند خيلي جايگاه اجتماعي نداشتند. ولي با این حال  آراي 25 ميليون نفري برای طرفی که عقبه حزبی نداشت رقم خورد.

در اين انتخابات هم بعضي‌ها فكر مي‌كردند كه اگر احزاب جريان راست به هم بپيوندند، تأثير شگرفي بر جايي خواهد گذاشت. در ويتريني كه در تهران مشاهده كرديم ملاحظه شد که احزاب، همه به هم پيوستند و تحت عنوان جبهه متحد اصولگرايي جمع شدند. ملاحظه مي‌كنيم كه آن موفقيتي كه احزاب به دنبال آن بودند ثبت نشد و جبهه پايداري انقلاب اسلامي كه يك جبهه است نه حزب و يك تشكيلات حزبي ندارند بلكه يك جايگاه و پايگاه مردمي است در بحث رقابت‌هاي انتخاباتي 29 نفر از نامزدهاي آن يا در دور اول انتخاب شدند و يا به دور دوم راه پيدا بكنند. در حالي كه هيچ گونه حزبي در زيرمجموعه جبهه پايداري انقلاب حضور نداشت.

چهارمين نكته‌اي كه پيام انتخابات مثل انتخابات 84 و 88 اين بود كه پول و ثروت در كشور ما انتخابات را نمي‌تواند رقم بزند و البته ممكن است در بخشي از حوزه‌ها اين‌ها يك كلمه حرف هم بزنند و تأثيري داشته باشد، ولي هر چي مردم يك حوزه بصیرتر باشند اين اتفاق نتيجه‌ي معكوس مي‌گذارد و لذا شما مي‌بينيد که مثلاً در تهران به رقم تبليغات گسترده و پرزرق  وبرقي كه در تمام سطح تهران وجود داشت جبهه پايداري از حداقل تبليغات برخوردار نبود يعني حتي امكان توزيع کف دستی‌ها و زندگينامه افراد كه حداقل كار بود وجود نداشت. از بنرها خبري نبود. از عكس و پوستر خبري نبود. از تبليغات رنگين خبري نبود ولي شما ببينيد دل‌هاي مردم به سمت اين جبهه جلب شد و اين اتفاق بزرگ افتاد.

پيام ديگر این بود كه برخي افراد كه با پول‌هاي كلان، چند سالي است ستادهاي خودشان را در سراسر كشور داير كردند و در حال برنامه‌ريزي براي انتخابات رياست جمهوري آينده هستند اين انتخابات نشان داد كه حتي نمايندگان مستقيم آنها در جبهه متحد رأي نياوردند. و اين نشانگر اين است كه اين طور نيست كه بشود با پول و تبليغات در واقع رياست جمهوري آينده را به دست آورد.

رياست جمهوري آينده هم از سنخ همين دو رياست جمهوري اخير خواهد بود. يعني اگر كساني هم بخواهند رئيس‌جمهور بشوند راهش اين نيست كه از هم‌اكنون پول‌هاي كلان و هزينه‌هاي سنگيني كه معلوم نيست از كجا مي‌آيد را هزينه بكنند. بلكه راهكار آن اين است كه به اصول ملتزم‌تر باشند و به ارزش‌هاي اسلام و انقلاب پايبندتر بمانند آن هم نه به صورت صوري و ظاهري. چون مردم بين كسي كه به صورت ظاهري و سوري خودش را به ارزش‌ها پايبند نشان مي‌دهد با آن كسي كه واقعاً پايبند است تفاوت قائل مي‌شوند.

من فكر مي‌كنم اين هم يك پيامي بود به آن‌هايي كه هزينه‌هايي سنگيني مي‌كنند و از ده‌ها رسانه سايتي و روزنامه‌اي كه برخوردار هستند و معلوم نيست از كجا برخوردار شدند پاسخ خودشان را در اين انتخابات گرفتند.

آخرين پيام همان نكته‌اي است كه حضرت آيت‌الله مصباح فرمودند و نكته‌ی دقيقي است و همه بايد روي آن دقت كنند و به اين نكته باور داشته باشند و آن اين است كه خداي جبهه و خداي دانشگاه و خداي عرصه سياست يكي است. همان خدايي كه در جبهه امداد مي‌رساند در عرصه سياست هم مي‌تواند دل‌ها را متوجه به آدم‌هايي بكند كه اينها براي خدا قدم برمي‌دارند.

آخرين نكته اينكه نمايندگان كه رد صلاحيت شدند که بيش از 35 نفر بودند و تعداد زيادي از آنها که در حوزه‌هاي انتخابي توسط مردم رد شدند و مردم به آنها رأي ندادند پيام خوبي مي‌تواند براي نمايندگان فعلي داشته باشد. و آن این است كه شما هم مانند آنها خواهيد بود. فرقي نمي‌كند.

اگر وظايف نمايندگي را به خوبي انجام ندهيد و به سوي دنيا و تأمين نيازهاي خود و خانواده و بستگان و دوست و آشنا برآيید و مصالح و منافع مردم را فراموش كنيد، 4 سال ديگر همچنين سرنوشتي در انتظار شما خواهد بود.

بنابراين شايسته است كه همانطور كه مقام معظم رهبري فرمودند 4 سال اين دوره را براي مردم وقف كنيد. خودتان را وقف اسلام و خدمت به مردم كنيد كه در اين صورت مردم باز هم در دوره بعد مزد شما را خواهند داد.

هم اندیشی: گروه‌هایی كه آمدند و در نزديك به انتخابات ناگهان اعلام وجود کردند خوشبينانه بخواهيم بگوييم نشان از پيشرفت و تعالي نظام دارد  ولي خوب به نظر مي‌رسد يك اهرمي بود براي تحت فشار قرار دادن برخي از افراد كه با بعضي از افكار منحرف و بی اساس سازگاری نداشتند و اين که گروه‌هایی كه ناگهاني در اين اواخر تشكيل شد براي چه هدفي بوده است؟ مي‌خواستم تحليل شما در اين رابطه را بدانم؟

حجت الاسلام روانبخش: هدف بعضي رفتن به مجلس بود. به هر طريقي كه ممكن بود بايد به اين مسير، به اين صندلي‌ها دسترسي پيدا مي‌كردند و لذا اين گروه‌ها و ائتلاف‌هایی که تشکیل شد همه اينها فصلي بود و ديگر وجود نخواهد داشت و بعد از انتخابات ديگر خبري از اينها نيست.

اين‌ها اگر از آن تشكل قبلي از جبهه متحد اخراج نمي‌شدند و اسم آنها در ليست قرار مي‌گرفت (چون كه آنجا نتوانستند از رأي لازم برخوردار باشند يا سهيمه آنها به اندازه كافي نبود و ديگران استفاده كرده بودند و به اينها داده نشده بود) هرگز گروه جدیدی را سامان نمی دادند. اينها پس از اخراج از جبهه متحد براي خودشان هم يك جبهه زدند. مثلاً  اگر آقاي مطهري در ليست جبهه متحد رأي مي‌آورد هرگز صداي ملت را راه نمي‌انداخت. ولي آنجا كه رأي نياورد، آمد در صداي ملت كه البته در صداي ملت هم رأي نياورد. بعد از این از اعتبار شهيد مطهري در مناطق جنوبی تهران و  به خاطر برخي اظهارات اصلاح طلبانه در مناطق دیگر تهران رای برای خود جمع کرد.

 هم اندیشی: آيا اين تحليل را قبول داريد كه نحوه رأي مردم و نحوه انتخاب مردم در انتخابات مجلس نهم، نوعي رأي به تغيير مجلس هشتم از حيث مديريت يا و از حيث نمايندگان بود؟ آیا مي‌شود اين تعبير را به كار برد ؟

 حجت الاسلام روانبخش: مردم به يك نكته‌اي توجه كردند و آن اينكه آدم‌هايی كه مدت زیادی در مجلس حضور دارند، ديگر مردم از ديدن اينها خسته شده بودند و احساس مي‌كردند كه اينها اگر حرفي براي گفتن داشتند یا طرحي براي ارائه داشتند در سال‌هاي قبل ارائه كردند و در حال حاضر مجلس براي اينها شغل و يك صندلي شده است.

اما اينكه طرحي نو و حركتي داشته باشند، تحولي ايجاد بكنند را مردم در اينها نمي‌ديدند و لذا از هر جناحي هم كه بودند براي مردم فرقي نمي‌كرد و به اصطلاح "سناتورهاي مجلس" توسط مردم حذف شدند.

نكته‌ي بعدي اينكه مردم از نوع دعوا و منازعه خيلي خوششان نمی‌آید. اگر مردم احساس كنند كه مجلس با دولت بيشتر به حالت لجاجت افتاده است تا اينكه بخواهد اعمال حق قانوني خود را بكند، اين را مي‌فهمند كه اين كاري كه اين نمايندگان دارند انجام می دهند واقعاً به دنبال اعمال نظارت است يا لجاجت و لذا چون مردم خيلي باهوش و بصير هستند، فرق بین تعامل و نظارت و بین لجاجت را تشخیص میدهند و عاملان آن را حذف می‌کنند.

همچنين شايسته است مجلس نهم انشاالله با دولت تعامل بكند و هر دو تلاش بكنند كه مشكلات مردم را حل كنند.

البته مباحث انحرافي دولت به جاي خود باقی است، يعني در اينكه متأسفانه رئيس‌جمهور تحت يك جريان انحرافي قرار گرفته است و به تبع آن آسيب جدي به دولت خورده است در آن ترديدي نيست.

ولي اين به معناي عدم تعامل دولت با مجلس نيست. بالاخره بعد از جريان انحرافي آن را جدا می‌دانیم و به همين دليل از رئيس‌جمهور هم زاويه گرفتيم، اما اين نكته را بايد توجه داشت كه مجموعه دولت مورد تأييد مقام معظم رهبري است.

در بخش حقوقي و عملكرد، مجلس هم بايد با دولت براي حل مشكلات مردم تعامل داشته باشد و تعامل كند، براي رفع مشكلات همكاري و هم‌فكري كنند.

زیرا انصاف نیست که در اين بین مردم آسيب ببينند. مجلس نهم اين طور اولويتي را بايد در نظر داشته باشد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۱
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۰۹ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۰
۰
۰
پيام ملت نه به جبهه پايداري و بله به جبهه متحد اصولگرايي بود
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها