مشرق، "جمال شورجه" از داوران سیامین جشنواره فیلم فجر با اعلام این مطلب، گفت: «ما یک بار داوری کردیم و بر اساس بحث و جدل های خیلی مفصل، به نتایجی رسیدیم. این نتایج بر اساس استدلالها و بحثهای طولانی بود که در این بحث، بحث "عدالت" بود؛ اما در آخر که همه جشنوارهها هم این کار را انجام میدهند؛ مقداری "مصلحتاندیشی" شد.»
وی با اشاره به برخی فیلمها که در بسیاری از رشتهها کاندیدای اصلی بودند اما بر خلاف انتظار، جوایز آن را به دیگر فیلمها دادند، گفت: «مثلاً الآن یک فیلم، 10 بار جایزههای مختلف گرفته است. الآن بهتر نیست این فیلم را با اینکه فیلم خوبی است [کنار بگذاریم] ولی [به] فیلمی که جوان تازهکاری ساخته برای اینکه بتواند رشد کند [جایزه بدهیم]؟ یعنی از زاویه اینکه به دیگران هم این امکان را بدهیم که رشد کنند.»
هیچ داوری اعتقاد نداشت فیلم مهرجویی خوب است
این عضو هیئت داوران جشنواره فیلم فجر در ادامه با اشاره به یک مورد از مصلحتاندیشی های انجامشده در اعطای جوایز، گفت: «یک سری مصلحتاندیشیهایی رخ داد که مثلاً یک نمونهاش جایزه ویژهای بود که آقای مهرجویی گرفت در حالی که هیچکدام از داورها اعتقاد نداشتند این، فیلم خوبی است.»
زریندست بهترین فیلمبردار بود اما...
وی در ادامه با اشاره به مصلحتاندیشی دیگری که حرف و حدیثهای زیادی به دنبال داشت، به فیلمبرداری خوب فیلم "ملکه" اشاره و تصریح کرد: «به طور مثال، آقای زریندست به عنوان "بهترین فیلمبردار" در جشنواره بود و تا آخرین ساعات هم بود؛ باز همان جا و به دلیل همین مصلحتها و برای نگاه جامع به پخش جوایز، چون توزیع جوایز است و این طور است که کمتر کسی از جوایز بی نصیب بماند، تشخیص دادند که [چون] زریندست در بزرگداشت بوده و در [بخش] بینالملل جایزه گرفته، شاید بهتر باشد که به یک نفر دیگر جایزه داده شود! البته آقای کریمی هم کارش خوب بود، یعنی فاصلهاش با آقای زریندست خیلی زیاد نبود ولی زریندست کارش تا آخرین لحظهها جلو بود.»
شورجه با اشاره به دیگرنمونه اعطای جایزه بر اساس مصلحتاندیشی، به جایزه بهترین موسیقی اشاره کرد و گفت: «اینجا بود که یکدفعه در یک نگاه کلی مطرح شد که عجب! همه جوایز و نامزدها شدهاند مال "ملکه" و "روزهای زندگی"؛ بقیه چه کنند؟»
ملکه بهترین فیلم بود اما...
وی افزود: «به نظر من، "ملکه" جا داشت که جوایز بیشتری بگیرد. درباره بهترین فیلم من خودم نظر داشتم که بهترین فیلم "ملکه" بود [و جایزه بهترین فیلم را باید میگرفت] ولی در جمعبندی [دیده نشد] و خصوصاً دقیقه نود، شتابزده که آقا زود باشید! ماشینها منتظرند و نمیرسیم! که حتی نرسیدیم یک بیانیه بنویسیم؛ چون سر بیانیه خصوصاً مبحث "فیلمنامه" خیلی بحث داشتیم؛ اصلاً نرسیدیم؛ دقیقه نود کار را جمع کردیم و رفتیم!»
عضو هیئت داوران بخش سینمای ایران که خود تا کنون در بیش از 20 فیلم سینمایی در مقام کارگردان، دستیار، مشاور و نویسنده فیلمنامه، ایفای نقش کرده است، ادامه داد: «به نظر من، فیلم آقای آهنگر، بهترین فیلم بود که آنجا دوستان اصرار کردند... یکی یک فیلم را می گفت و دیگری روی یک فیلم دیگر نظر داشت؛ اما من خودم "ملکه" در نظرم بود. خیلی هم تلاش کردم این اتفاق بیفتد ولی در نهایت این شد که ما اصلاً جایزه بهترین فیلم ندادیم.»
داوران جلوه های بصری ملکه را ندیدند
شورجه با بیان اینکه «ما حتی جلوههای بصری ملکه را ندیده بودیم و حتی در نامزدها هم نبود»؛ افزود: «بعد، تهیهکننده فیلم گفت این فیلم 20 دقیقه جلوههای بصری دارد که آن قدر خوب کار کرده بود ما فکر کردیم کار آقای روزبهانی است یا طراح صحنه انجام داده است که من رفتم دیدم و بلافاصله در جمعبندی، این کار را حداقل در نامزدها آوردیم که فکر میکنم یک دیپلمی هم به آن داده شد.»
توضیح چند نکته:
جشنواره سیام فیلم فجر در بعد اجرایی توانست استاندارد جدیدی را در میان جشنوارههای برگزارشده برای خود کسب کند؛ نظم و انضباط خصوصاً در اکران فیلمها نکتهای است که موفقیت تیم اجرایی جشنواره را نشان میدهد و جشنواره سیام قطعاً این موفقیت را مرهون دبیر خوشرو و خوشخلق خود، "محمد خزائی" است. با این وصف، آنچه در گفتوگو با جمال شورجه به میان آمده است به معنای نادیدهگرفتن کوششهای خزائی و دوستانش نیست بلکه به فضایی اشاره دارد که سالهاست بر فضای داوری جشنواره فجر حاکم بوده و هست.
جمال شورجه همواره به اخلاقمداری در سینمای ایران شهرت داشته و این بار، صراحت لهجه و صداقت او برای ما اثبات شد؛ لازم است در شرایطی که صراحت لهجه به واسطه مصلحتسنجیها و برخی منافع، به کالایی نایاب تبدیل شده حرفهایی را زد که تنها از هنرمندانی انتظار میرود که فضای جنگ قد کشیدهاند. به همین سبب، لازم است تا از این هنرمند متعهد و صراحت و صداقت او تشکر کنیم.