کد خبر: ۴۳۸۴۶
زمان انتشار: ۱۱:۱۳     ۱۷ اسفند ۱۳۹۰
اصلاح ‌‌طلبان همواره به نداشتن یک کاندیدای مطرح، به‌ گونه‌‌‌ای که پس از فتنه 88 بتواند آنها را به عنوان یک گزینه مثبت برای انتخاباتی آتی ریاست جمهوری مطرح سازند ، رنج می بردند.

محدوده، اصلاح ‌‌طلبان همواره به نداشتن یک کاندیدای جدی و مطرح، به‌ گونه ‌‌ای که پس از فتنه 88 و افتضاح های به وجود آمده ، بتواند آنها را به عنوان یک گزینه مثبت برای انتخاباتی آتی ریاست جمهوری مطرح سازند ، رنج می بردند.

به طور کلی جریان مذکور با توجه به سبقه بد مهره های وابسته اش ، همواره به دنبال شخصی بود که بتواند اهداف سیاسی آن‌‌ها را با گفتمانی جدید و غافل گیر کننده به نظام تحمیل کند و از طرفی می دانستند که چنین عنصری یا اساساً امکان ورود به عرصه  انتخابات بعدی را ندارند و یا در صورت ورود، نظام شرط اعلام برائت از فتنه را در مقابل آن‌  خواهد گذاشت.

با تمام این طول و تفسیرها، شنیده‌ها و گفته ‌ها درباره ‌ی  خیز جدید اصلاح طلبان برای انتخابات آینده با حضور غیر منتظره و خبرساز محمد رضا خاتمی در پای صندوق های رای ، ایراد سخنان حمایت آمیز از نظام و دفاع از حرکتش در برابر هجمه های هم قطارانش، به واقعیت پیوست.

پیش از این، کم‌ تر کسی فکر می‌ کرد که این جریان در تلاش باشد با توجه به اینکه انتخابات مجلس شورای اسلامی را تحریم و راهبرد عدم مشارکت فعال را برگزیده است ، در فکر دور خیز سیاسی برای انتخاباتی مهمتر و اساسی تر از مجلس باشد.

در هر حال آنچه از شواهد پیداست، زنگ صدای حرکت مذکور با سخنرانی اخیر "سید محمد خاتمی" در دفاع از مشارکتش درانتخابات به صدا درآمده است ، زنگ صدایی که به نظر می رسد با نرم شدن برخی چهره های تند رو و همراه شدن آنها با وی،  تبدیل به ندایی هماهنگ در طیف شورای راهبردی اصلاحات شده باشد.

تا پیش از این، جریان فتنه و اصلاح طلبان به صورت چراغ خاموش و در قالب جلسات محفلی فعالیت خویش برای انتخابات آینده را منوط به مشخص شدن تکلیفشان در انتخابات اسفند ماه ارزیابی می کردند اما ، به نظر می رسد اکنون با کنار رفتن پرده‌ها فراخوان رسمی برای حضور آن‌ها در میدان رقابت انتخاباتی از طرف سرشناس ‌ترین چهره‌ی این جریان، در حال شکل گرفتن باشد.

اما خاتمی چگونه می تواند در غیاب رهبران سوخته سبز بار دیگر صحنه گردان این جریان بد سابقه سیاسی شود ؟ این سوالی است که در این نوشتار سعی می شود با توجه به برخی تحلیل های کارشناسان به برخی از گوشه های آن پاسخی منطقی داده شود.

اولین مانعی که رهبران جریان اصلاحات برای به صحنه آوردن خاتمی  با آن روبه‌ رو خواهند شد ، بی‌اعتمادی نظام به مرد عبا شکلاتی است ، محمد خاتمی تا قبل از آشوب‌های سال 88، به عنوان یک نیروی سیاسی ناهمگون بر ترکیب ارزشی نظام تحمل می‌ شد اما پس از این اتفاق قاطبه‌ ی مسؤولان و مراجع نظام وی را در سلک گروه‌های معاند و معارض نظام دیدند .

مشارکت مستقیم و همه جانبه‌ ی وی در حوادثی که آشکارا آهنگ براندازی نظام را داشت، باعث گردید که بسیاری از تشکل‌های موسوم به جبهه ‌ی دوم خرداد که با دستور مستقیم خاتمی شکل گرفته بودند ، حکم انحلال از محاکم قضایی بگیرند و بسیاری از مدیران و فعالان آن‌ها با کیفر خواست اقدام علیه امنیت ملی روبه‌ رو شوند.

براین اساس خاتمی و دیگر سکان داران جریان یاد شده، گام اول را بازسازی چهره‌ ی مخدوش این گروه‌ها قرار داده‌اند ، لذا رفع بد نامی از جریان اصلاح طلب اولین موضوعی است که خاتمی در سخنان بعد از رای دادنش در مانیفست خویش گنجانده بود ، در این مسیر، رییس پیشین دولت اصلاحات سعی می‌ نماید تصویر افرادی دوستدار نظام و پای‌بند به نظام‌های حقوقی از دوستانش، ارایه کند ، جمله ‌ی آشنای او برای تطهیر تشکل‌های اصلاح طلب در نزد مراجع نظام این است که: «آن‌ها پای ‌بند و دوستدار نظام» هستند.

در ادبیات خاتمی این عبارت‌ها در حکم نفس‌ های تازه ‌است که باید در کالبد یک جریان مطرود سیاسی دمیده شود ، البته خاتمی از این روش در دوره‌های گذشته به ویژه هنگامی که پرونده‌ی تخلفات چهره‌های اصلاح طلب در مراجع قضایی یا نظارتی تحت بررسی بود بهره می‌جست.

ترفند خاتمی برای تبرئه‌ ی خود و هم قطارانش در رابطه با پرونده فتنه 88 همواره حول این محور بوده است  که او «خیانت‌ها و خلاف‌ها»ی افراد یاد شده را در حد «اشتباه و ندانم کاری» تنزل می‌داد یا آن ‌که حزب و گروه‌های متهم به کارشکنی و براندازی را نه «مخالف نظام» بلکه «منتقد سیاسی» معرفی می ‌کرد و در سخنرانی اخیر نیز خاتمی تمام تلاش خود را صرف و متوجه این مسأله می‌کند که نیروهای اصلاح طلب که کم ‌تر از دو سال پیش به مقابله با نظام رفته و از همه ‌ی توان خویش برای تضعیف پایه‌های حاکمیّت بهره بردند «منتقدان دولت» و سیاست‌های دستگاه اجرایی و نه «معاندان و معارضان» نظام هستند.

در پایان باید گفت که خاتمی از همه ‌ی تکنیک‌ های مظلوم نمایی بهره می‌ گیرد تا از گروه مطرود اصلاح طلب، تصویر یک جریان خطاکار و در عین حال دلسوز را عرضه کند ، که در چنین شرایطی پر واضح است که توسل به روش‌های احساسی و تاکتیک برائت جویی برای احیای یک جریان معارض، امری خطرناک است و دور از انتظار نیست که گذشت دو سال از آشوب‌های سال 88 برخی از اذهان ساده اندیش را مهیای پذیرش چنین خطابه‌های احساسی کرده باشد و این زمینه را فراهم کند که عده‌ای اصل و ریشه‌ی کشمکش‌های بزرگ اصحاب فتنه با نظام اسلامی را فراموش کرده و به تحلیل‌هایی اقبال نشان دهند که گویی همه‌ی آن نزاع‌های خیابانی با اقتدار و امنیّت نظام ناشی از یک اشتباه فردی و یا لغزش رفتاری فعالان سیاسی بود.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها