به گزارش پایگاه 598، اسماعیل فراهانی جامعهشناس و نویسنده کتاب «یادداشتهایی درباره فرهنگ و مطالعات فرهنگی» در گفتوگو با خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس درباره سیاستهای پولیکردن بیش از پیش ارائه خدمات عمومی به ویژه در شهر تهران گفت: تصمیمات مدیریت شهری جدید برای افزایش هزینههای زندگی در تهران را به این نحو میتوان تفسیر کرد که مدیریت شهری جدید به طبقه و فرهنگ خاصی منتسب است، این طبقه پس از یک دوره طولانی که زندگی شخصی خود را سامان داده و به سطح مطلوبش رسانده مصمم است شهر جدیدی را هماهنگ با سطح اقتصادی و فرهنگی خود بنا کند.
وی افزود: به عبارت دیگر، امروز در نظام اداری شهر اولویت به خواستههای طبقه مرفه داده میشود. بنابراین، ممکن است تک تک افراد پول و منابعی را به دست بیاورند و برای خودشان هزینه کنند، اما از یک جایی به بعد متوجه میشوند اگر منزل شخصی و اتومبیلشان هزار میلیارد هم ارزش داشته باشد، داشتن یک زندگی خوب نیازمند عرصه اجتماعی مناسب است، مثلاً باید یک خیابان مناسبی باشد که رفتوآمد کنند، محیط زیستی باشد تا در آن تنفس کنند و... تصورم این است که قشر برخوردار جامعه که در حوزه شخصیشان یک اشباعی را به دست آوردند، اکنون نیازمند آن هستند به هر قیمتی که شده شهر را برای خودشان متناسب کنند. شهر باید بتواند بستر نمایش مصرف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی این طبقه را مهیا کند و البته همه اینها با اقتصاد آغاز میشود.
نویسنده کتاب «سه گفتار در باب اقتصاد مقاومتی» با بیان اینکه اگر طبقه مرفه بخواهد شهر را به هر قیمتی متناسب با ظاهر خود بسازد، مطلوب نیست، خاطرنشان کرد: البته اجرای منطقی این امر از نظر بسیاری از اقشار و گروههای اجتماعی ضرورتاً ناپسند و منفی نیست، بلکه بسیاری از ایرانیان مهاجرت کرده به خارج از کشور- به دلیل عدم دستیابی به رؤیایی که در سر داشتهاند- تنها دلخوشیشان عرصه عمومی شهرهای غربی و نمایش آن به هموطنانشان است! بنابراین، چنین توسعهای ضمن تبدیل کردن شهر به محیط خودنمایی و تجمل طبقات بالای جامعه، به شرط آنکه همین حداقل زندگی طبقات پایین را نابود نکند، چشمهای ظاهربین گروههایی از طبقات محروم را نیز پر میکند.
وی گفت: این ایده که سهم و وزن مالیات در اداره کشور ما و بودجههای سالیانه کم است، همواره وجود داشته و به یک کلیشه ذهنی در میان مسئولان تبدیل شده است، در چنین فضایی اگر به سمت مردم بروید و از آنها بخواهید در دادن مالیات مشارکت بیشتری داشته باشند، طبیعتاً با این استدلال مواجه میشوید که آیا مانند کشورهای سوئد، فرانسه، انگلستان و... به آنها خدمات ارائه میشود تا مشابه آنها مالیات از شهروندان اخذ شود؟ اگرچه گفتن این عبارت فرار از موقعیت مسئولانه است و چنین استدلالی از سوی مردم را نمیپسندم، اما مسئولان کشور باید به علل شکلگیری این پرسش و پاسخهای احتمالی آن بیندیشند.
فراهانی با تأکید بر اینکه یکی از دلایل چنین پرسشهایی، کاهش اعتماد مردم به مسئولان است، گفت: مجموعه حاکمیت و به طور خاص دولتمردان در جهت شفافسازی چگونگی تخصیص منابع و صرف هزینهها- که در موارد متعددی قابل دفاع هم هست- گامی بر نمیدارند. بلکه حتی پس از افشای مواردی همچون حقوقهای نجومی، ذرهای تلاش نمیکنند تا نسبت به حقوق و دستمزد خودشان بازنگری کنند یا در برخی موارد خودشان هم مانند مردم فکر میکنند؛ آیا مسئولان دوتابعیتی یا مسئولانی که خانوادههایشان خارج از ایران زندگی میکنند، مهمترین دلیل اثبات این ادعای بنده نیستند؟! بنابراین، به اعتقاد بنده اولاً رفتار و مواضع مسئولان در عدم اقدام مؤثر برای کاهش هزینههای اضافی و افزایش بهرهوری و پاسخگویی به مردم، غیرمسئولانه است. ثانیاً ریشه بسیاری از رفتارهای غیرمسئولانه مردم به مدیران باز میگردد.
وی ادامه داد: اتفاقی که دارد میافتد این است که نه مسئولان میپذیرند باید کشور را بهتر مدیریت کنند و نه مردم مسئولیتشان را میپذیرند که برای سهیمشدن در اداره کشور مالیات پرداخت کنند. این بیمسئولیتی دو جانبه زمانی به اوج خود رسیده که جامعه درگیر یک رکود اقتصادی بیسابقه شده است؛ در حالی که مسئولان از رشد اقتصادی و پایان تحریم سخن میگویند مردم با همه وجود خلاف واقع بودن ادعاها را احساس میکنند.
این جامعهشناس با بیان اینکه در مورد شهرداری هم وضعیت تا حدودی مشابه همین است، اظهار داشت: طی دورههای مدیریت آقایان احمدینژاد و قالیباف با موجی از انتقادات سیاسی و غیرمنصفانه جریان اصلاحطلب علیه شهرداری روبرو بودیم، آن هم نه از دریچه کارشناسی بلکه کاملاً جناحی و عوامگرایانه که این مسأله انتظارات نابهجایی را برای مردم پدید آورده است. به عنوان مثال، در حالی که در بارش برف اخیر عملکرد شهرداری چندان هم بد نبوده اما با موجی بلندی از انتقادات مواجه شدیم! به عبارت دیگر، رفتار غیرمسئولانه مسئولان امروز شهرداری در دوره گذشته- که در نقش منتقد بودند- حالا دامنگیر خودشان شده است.
وی افزود: بنابراین تا وقتی اعضای شورای شهر نمیتوانند صادقانه با مردم سخن بگویند، مجبور هستند تأکید کنند که حل مشکلات تهران صرفاً نیاز به اعتبارات هرچه بیشتر دارد، یعنی مسأله فقدان ایده و وعدههای انتخاباتی غیرواقعی را با فقدان پول توجیه میکنند. بنابراین در گفتوگوی مهندس هاشمی رئیس شورای شهر تهران با برنامه «جهان آرا»، هر سؤالی که از ایشان میشد به عنوان مثال درباره مسأله آلودگی هوا، ترافیک، فرسودگی ناوگان حمل و نقل شهری، آسیبهای حوزههای فرهنگی- اجتماعی و... ایشان در پاسخ میگفت: به اعتبار نیاز داریم! این سخن به چه معنا است؟ پس نفرات قبلی شهر را چگونه اداره کردند؟
فراهانی با اشاره به اینکه دولت نقش خود را درباره بحث حمل و نقل عمومی ایفا نکرده و هزینهها پرداخت نشده است، خطاب به شورای شهر ابراز داشت: فرق شما با قبلیها این است که شما هر اقدامی را به گرفتن اعتبار منوط میکنید و آنها پروژهها را بدون این که هزینهها به طور کامل تأمین شود، آغاز میکردند و بدهی ایجاد کردند. بنابراین، بدهکار بودن شهرداری را هم سیاسی و غیراخلاقی طرح کردید نه کارشناسی! و اکنون آن مسائل به طور دیگری دامنگیر خودتان شده است.