تعقيب‌و‌گريز پليس با 2 زورگير فراری +عکس

 

به گزارش گروه خواندنی های مشرق، كارآگاهان جنايي در تلاش هستند تا قاتل يا قاتلان دختر دانش‌آموزي را كه از مقابل مدرسه‌اش ربوده شده بود، شناسايي كنند.

 

اين دختر هشت‌ساله كه حديث نام داشت چند ساعت پس از ربوده شدن به قتل رسيد و جنازه سوخته او در استخري در منطقه تالارسر پيدا شد. پليس تا شامگاه يكشنبه 20 مظنون را از افراد معتاد و ولگرد در اين خصوص شناسايي و از آنها بازجويي كرد اما به غير از دو نفر ديگران آزاد شدند.

 

دو مظنون بازداشتي نيز تاكنون ارتكاب قتل را گردن نگرفته‌اند و تحقيقات در اين رابطه ادامه دارد.

 

عموي حديث در اين‌باره گفت: حدود ساعت 9 صبح سه‌شنبه هفته گذشته از مفقود شدن حديث مطلع شديم و جست‌وجو را براي پيدا كردن او آغاز كرديم و در نهايت به پايگاه يكم آگاهي تهران رفتيم و حدود ساعت 14:30 همان روز جسد سوخته برادرزاده‌ام در فاصله حدود پنج‌كيلومتري محلي كه گم شده بود، پيدا شد.

 

اين مرد ميانسال در مورد نحوه گم شدن حديث توضيح داد: حديث هشت‌ساله و خواهر بزرگ‌ترش زهرا كه 12سال دارد در مدرسه پروين اعتصامي ميگون درس مي‌خواندند. روز حادثه حديث پس از رفتن به مدرسه احساس گرسنگي كرد، به همين دليل همراه خواهرش به مغازه‌اي كه در نزديكي مدرسه بود، رفت تا كيك و سانديس بخرد. اما چون براي رفتن به مغازه بايد از عرض خيابان عبور مي‌كردند خواهر بزرگ‌تر حديث را منتظر گذاشت و خودش به مغازه آن طرف خيابان رفت. وقتي زهرا از مغازه بيرون آمد اثري از خواهر هشت‌ساله خود نديد و با اين تصور كه خواهرش به مدرسه رفته به آنجا بازگشت اما پس از زنگ اول بود كه متوجه شد خواهرش گم شده است.

بنابراين موضوع را به خانواده اطلاع داد و جست‌وجوي محلي آغاز شد.

 

اين مرد ادامه داد: خانواده حديث حدود ساعت 9 از مفقود شدن او مطلع شدند و پس از سركشي به خانه اقوام و كوچه و خيابان‌هاي اطراف موضوع را به ماموران كلانتري فشم اطلاع دادند. در نهايت حدود ظهر درحالي كه عكس حديث هشت‌ساله را در دست داشتند به پايگاه اول آگاهي تهران راهنمايي شدند. در آنجا پس از اعلام مفقودي برادرزاده‌ام در سيستم سراسري پليس و تكميل تحقيقات، از برادرم خواسته شد هرگونه اطلاعاتي را در اختيار كارآگاهان قرار دهد.

 

عموي اين دختر در تحقيقات محلي انجام‌شده، گفت: هر كس يك حرفي مي‌گفت و اهالي محل اطلاعات دقيقي به ما ندادند، حتي مسوولان مدرسه نيز چيزهاي مختلفي به ما گفتند. بعضي از اهالي محل به ما گفتند حديث را درحالي ديده‌اند كه گريه‌كنان به طرف بالاي خيابان حركت مي‌كرد. درحال حاضر تحقيقات براي كشف راز قتل اين دختر ادامه دارد. اما گفته مي‌شود سرنخ دقيقي به دست نيامده است.

 

به گفته عموي مقتول رد لاستيك‌هاي خودرو در محل كشف جسد نيز به پليس كمك نكرده است. چون منطقه برفي است و رد لاستيك‌هاي زيادي آنجا وجود دارد. اما عده‌اي از افرادي كه در آنجا حضور داشتند از اتومبيلي حرف مي‌زنند كه تا نزديكي محل كشف جسد رفت و پس از مدت كوتاهي دور زد.

 

تا اين مرحله از تحقيقات فقط مشخص شده است دختر هشت‌ساله در فاصله كوتاهي پس از مفقود شدن به قتل رسيده و سپس جسد او به استخري در تالارسر انتقال پيدا كرده است.

 

عموي اين دختر در مورد ميزان سوختگي جسد نيز گفت: مقدار سوختگي جسد حديث را غيرقابل شناسايي كرده بود و مادرش با توجه به پيراهني كه پوشيده بود احتمال داد جنازه او باشد.

 

بنابراين گزارش تحقيق پيرامون اين جنايت همچنان ادامه دارد.

 

 

دو زورگير حرفه‌اي در جريان تعقيب و گريزي طولاني و بعد از تيراندازي‌هاي پي‌درپي دستگير شدند.

 

ماموران پليس آگاهي ساعت 23 روز نهم ماه جاري حين گشت‌زني در محدوده جاده مخصوص كرج متوجه فريادهاي جواني شدند كه از داخل يك پژو 405 نقره‌اي رنگ، از آنها درخواست كمك مي‌كرد. ماموران با مشاهده اين صحنه به تعقيب پژو 405 پرداختند، اين در حالي بود كه راننده پژو با سرعت بالا قصد داشت متواري شود و همزمان فردي در صندلي عقب پژو شروع به ضرب و جرح جوان درخواست‌كننده كمك كرد.

 

در شرايطي كه تعقيب و گريز ميان پليس و سرنشينان پژو از جاده مخصوص به ميدان آزادي كشيده شده بود، راننده فراري در يك لحظه وارد خط ويژه اتوبوس‌هاي ‌بی‌آر‌تی شد و بدون هيچ‌گونه توجهي به دستورهاي مكرر ايست و حتي تيراندازي هوايي گشت آگاهي، همچنان با سرعت بالا در خط ويژه حركت مي‌كرد. اين در شرايطي بود كه ماموران تلاش داشتند به منظور حفظ سلامتي سرنشين جوان خواهان كمك، پژو 405 را به شيوه‌اي غير از تيراندازي مستقيم متوقف كنند.

 

تعقيب و گريز همچنان ادامه داشت تا اينكه راننده يك آمبولانس كه در خط ويژه و در مسير مخالف در حركت بود، متوجه موضوع شد و راه متهمان را مسدود كرد، راننده پژو 405 نيز كنترل خودرو را از دست داد و پس از برخورد با كناره‌هاي خط ويژه متوقف شد. سپس سرنشينان خودرو تصميم گرفتند با پاي پياده فرار كنند. بلافاصله يك نفر از آنها با تيراندازي هوايي، دستگير و نفر ديگر پس از اصابت گلوله به پاي چپش متوقف و جوان زخمي آزاد شد.

 

 

هنوز دقايقي از دستگيري متهمان به اسامي «ناصر» (22ساله) و «بهمن» (22ساله) نگذشته بود كه واحد گشت كلانتري مهرآباد جنوبي به همراه فردي كه كيف مشكي رنگي را به همراه داشت، به محل دستگيري متهمان مراجعه كرد و كيف مشكي را به ماموران گشت آگاهي تحويل دادند.

 

مرد جوان پس از تحويل كيف مشكي در اظهارات خود به ماموران گفت: «در ساعت 23:35 در مسير خيابان آزادي به طرف جنوب ميدان در حال حركت بودم كه مشاهده كردم بنز پليس در تعقيب يك خودرو 405 نقره‌اي رنگ است. در همان لحظه كه در حال تماشاي اين صحنه بودم، ناگهان يكي از سرنشينان پژو كيفي را از داخل ماشين به بيرون پرتاب كرد؛ زماني‌كه خودم را به كيف رساندم، آن را باز كردم و ديدم تعدادي گوشي تلفن‌همراه به همراه مبلغي وجه نقد داخل آن است. بلافاصله ضمن تماس با 110 موضوع را به پليس اطلاع دادم.»

 

در ادامه تحقيقات جواني كه از ماموران درخواست كمك كرده بود، به كارآگاهان گفت: «ساعت 22:40 روز حادثه در خروجي مترو ميدان‌ آزادي به سمت جاده مخصوص، منتظر ماشين كرايه ايستاده بودم كه پژو 405 نقره‌اي رنگ مقابل من توقف كرد و به مقصد قلعه‌‌حسن‌خان سوار آن شدم. راننده ماشين هنوز صد متري حركت نكرده بود كه سرنشينان پژو با تهديد چاقو مرا مجبور كردند تمام پول‌ها و گوشي تلفن‌همراهم را به آنها تحويل بدهم؛ نزديك شهرك اكباتان بود كه ناگهان متوجه گشت آگاهي شدم و شروع به كمك خواستن كردم.»

 

كارآگاهان در ادامه تحقيقات با شناسايي تعدادي از پرونده‌هاي مشابه موفق به شناسايي برخي مالباختگان شدند كه توسط سرنشينان خودرو پژو 405 نقره‌اي رنگ مورد زورگيري و تهديد قرار گرفته بودند.

 

يكي از مالباختگان به كارآگاهان گفت: «از تهرانسر به مقصد آزادي سوار اين خودرو شدم. بعد از قفل در‌ها، سرنشينان پژو به زور گوشي تلفن‌همراهم را گرفتند و زماني‌كه قصد مقاومت داشتم، شروع به ضرب‌وشتم من كردند. زماني‌كه مي‌خواستم در ماشين را باز كنم، با چاقو و پنجه‌بوكس ضرباتي را به دست، صورت و پهلوهايم زدند و بعد مرا در مكاني خلوت در نزديكي جاده قديم پياده كردند و از محل دور شدند.»

 

بنابر اين گزارش در حال حاضر تلاش براي افشاي ساير جرايم دو زورگير دستگير شده ادامه دارد.

مرد طلافروش که هدف سرقت مرگباری از سوی یک آشنا قرار گرفته بود با خون خود روی دیوار نام قاتل را نوشت.پلیس با دیدن همین اسم خونین توانست پرده از قتلی بردارد که به خاطر زیاده‌خواهی‌های خانواده قاتل رخ داده است.

 

رئیس پلیس آگاهی آذربایجان‌شرقی در این باره گفت: مرد طلافروش قبلا از اینکه در اثر خونریزی ناشی از جراحات جان خود را از دست بدهد، با نوشتن نام قاتل روی دیوار، پلیس را به سرنخ اصلی رساند.

 

سرهنگ مداحی افزود: ‌به دنبال گزارش وقوع قتل مرد طلافروش تیم ویژه جنایی، عوامل بررسی صحنه جرم و عوامل کلانتری در محل حاضر شدند.ماموران در محل مشاهده کردند مردی به نام «علیرضا» در داخل کارگاه زرگری خود با ضربات چاقو به قتل رسیده است. کارآگاهان پس از کنترل صحنه مشاهده کردند قربانی پیش از اینکه در اثر خونریزی ناشی از جراحات جان خود را از دست بدهد، با انگشتان آغشته به خون نام قاتل را روی دیوار نوشته است.

 

کارآگاهان با کشف این سرنخ دریافتند قاتل و قربانی همدیگر را می‌شناختند، بدین ترتیب نام آشنایان و برادران قربانی مورد بررسی قرار گرفت‌ تا اینکه کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود چند تن از آشنایان علیرضا را مورد شناسایی قرار داده و در ادامه تحقیقات احتمال ارتکاب به قتل توسط یکی از مظنونان که یک مغازه در نزدیکی کارگاه مرد طلافروش داشت، قوت گرفت.

 

وی با بیان اینکه تحقیقات کارآگاهان درباره این مظنون ادامه یافت، خاطرنشان کرد: در بررسی‌ها مشخص شد قاتل روز حادثه به مغازه خود مراجعه و سپس آنجا را ترک کرده است. پس از شناسایی خانه این مرد، اکیپی از پلیس به محل اعزام شده و مشخص شد وی همراه خانواده‌اش با خودرویش خانه را ترک کرده است.

 

وی با بیان اینکه گشت‌های پلیس آگاهی خودروی مظنون را در نزدیکی خانه‌اش به صورت رها شده یافتند، گفت: با انتقال خودرو، ماموران آثار انگشتان آغشته به خون و قطرات خون در داخل آن را یافتند.

 

سرهنگ مداحی با بیان اینکه با شناسایی چند تن از بستگان قاتل و انجام تحقیقات مشخص شد تعدادی از بستگان وی از اقدامات هولناکش اطلاع داشتند، تصریح کرد: بر همین اساس با راهنمایی همسر این قاتل بخشی از طلا و جواهرات و مقادیری از پول‌های دزدی پیدا شد.

 

وی با بیان اینکه با شناسایی مخفیگاه قاتل در جاده تبریز- تهران وی همراه پول، ‌چک و طلاجات دزدی دستگیر شد، گفت: بررسی‌ها نشان داد علت قتل بلندپروازی‌های خانواده قاتل بوده که بدهی‌های هنگفتی را به وی تحمیل کرده و قاتل برای رهایی از بدهی‌ها و رسیدن به پول دست به چنین جنایت هولناکی زده است.

 

وی در پایان افزود: جمعا 6 کیلو طلا و جواهرات و 128میلیون ریال پول و 3 قطعه چک از قاتل کشف شد.

 

 

زن و مردی که پس از یکبار شکست در زندگی میخواستند آشیانه عشق را بسازند خیلی زود پای در دادگاه خانواده گذاشتند.

این زوج دختر و پسران بالغ دارند که به یکدیگر نامحرم هستند و نمیتوانند زیر یک سقف زندگی کنند.

مرد وقتی برابر قاضی عموزادی، رئیس شعبه 268 دادگاه خانواده ونک ایستاد، با چشمانی غمبار گفت: حدود سه سال پیش همسرم به دلیل بیماری جان سپرد، من و دختر 22 سالهام تنها ماندیم با یک دنیا غم و ماتم، تا اینکه سه ماه پیش از طریق یکی از بستگان با زن 45 سالهای به نام آمنه آشنا شدم. وقتی دیدم که وی نیز شرایطی مشابه من دارد و زن مهربان و نجیبی است و از طرفی نیاز به یک مونس و همدم داشتم به وی پیشنهاد ازدواج دادم و پس از اعلام موافقت این زن با 14 سکه طلا سر سفره عقد نشستیم.

آمنه زن دلسوزی است و در اوج عشق و علاقه با وی پیوند زناشویی بستم، اما تنها مشکلی که بر سر راه زندگیمان وجود دارد این است که من یک دختر 22 ساله و آمنه هم پسری 24 ساله از شوهر نخستش دارد که با وی زندگی میکند. چون بچه هایمان به سن تکلیف رسیدهاند و با هم نامحرم هستند بنابراین تصمیم گرفتیم که به خاطر آنان به صورت توافقی از یکدیگر جدا شویم.

آمنه در حالی که به آرامی با گوشه روسریاش اشکهایش را پاک میکرد، به قاضی گفت: همانطور که شوهرم گفت ما در اوج عشق و علاقه به عقد یکدیگر درآمدیم، اما به خاطر اینکه بچه هایمان با هم نامحرم هستند نمیتوانیم آنان را رها کنیم، بنابراین تصمیم به طلاق توافقی گرفتیم. حالا نیز من همه مهریه ام را به همسرم می بخشم.

قاضی عموزادي پس از شنیدن اظهارات زوج میانسال حکم طلاق توافقی آنان را صادر کرد.

پرونده این زوج در حالی بسته شد که هر کدام با چشمانی اشکبار به دنبال سرنوشت خود رفتند.