به گزارش پایگاه 598، متن کامل گفتوگوی تفصیلی خبرنگاران حوزه احزاب خبرگزاری فارس با سعدالله زارعی کارشناس مسائل بینالملل به شرح زیر است:
*شعار نه غزه، نه لبنان با اظهارات موسوی در تبلیغات یکی و همشکل بود
فارس: بسیاری بر این باورند که فتنه 88 موجی از اتفاقی بود که در کشورهای مصر و لیبی اتفاق افتاد و اردوکشیهای خیابانی با ماندن در خیابان که میرحسین موسوی نیز بر آن تأکید داشت شبیهسازی اتفاقاتی بود که در میدان التحریر مصر صورت گرفت؛ تحلیل شما در این باره چیست.
زارعی: هرچه از مبدأ سال 88 دور میشویم ژرفهای بیشتری از حوادث سال 88 را میتوان دید. اتفاقی که درسال 88 افتاد و ظرفیتهایی که برای محقق شدن هدف به میدان آمدند بیانگر این است که یک سیاست روشن و برنامه مشخص برای تغییر نظام جمهوری اسلامی به صورت ماهوی وجود داشت؛ وقتی شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه داده میشود که حتی بالاتر از شعار علیه شخص ولی فقیه است، این نشانگر یک تغییر ماهوی محسوب میشود.
شعار نه غزه، نه لبنان که برخیها فکر میکنند این شعار متعلق به اراذل کف خیابان بود و مجمع روحانیون میگوید به ما ربطی ندارد با اظهارات میرحسین موسوی در جریان تبلیغات یکی و همشکل است. آقای میرحسین موسوی میگفت که فلسطین، مربوط به فلسطینیها میشود بنابراین فلسطینیها هر تصمیمی بگیرند ما در کنار آنها هستیم؛ این در فضایی مطرح میشود که خبرنگار پاسخ میدهد: فلسطینیها اکثراً طرفدار سازش هستند و آقای موسوی میگوید که ما از تصمیمات آنها حمایت میکنیم.
*راهبرد فتنهگران در سیاست خارجی حذف ولایت فقیه بود
فارس: چه تصمیماتی؟
زارعی: منظور آقای میرحسین موسوی حمایت از تصمیمات سازش است. بنابراین همین مسئله شعار میشود و تا امروز هم که ما در این مسئله صحبت میکنیم، ادامه دارد. یعنی همان جریانی که دنبال تغییر ماهوی بود در مسائل «ایران و آمریکا» و «ایران و غرب» معتقد است که ما باید مسیرمان را تغییر دهیم و اصلاح کنیم. به عبارتی سیاست خارجی مبتنی بر تنش و چالش را کنار بگذاریم و سیاست سازش و تعامل با همان جایی که ما میگوییم قلب استکبار است را در پیش بگیریم و به آنها اعتماد کنیم. بنابراین کاملاً واضح است که تغییرات ماهوی مدنظر طراحان، برنامهریزان و افرادی که به میدان آمدهاند و خواستند این صحنه را به جایی برسانند در دستور کار آنها قرار داشته و دارد.
*ماجرای توییتر و حمایت رسانهای از فتنه 88
آنها به دنبال این بودند که در سیاست خارجی ولایت فقیه را حذف کنند و در سیاست خارجی نیز ستیز با استکبار وجود نداشته باشد. بنابراین این نوعی براندازی است و تفاوتی ندارد که کلمه جمهوری اسلامی باشد یا نباشد که به نظر بنده حتی آنها درصدد این بودند که کلمه جمهوری اسلامی را نیز بردارند. چراکه از بودن همین کلمه نیز آزار میدیدند. ما وقتی مجموعههایی که فتنه سال 88 را پشتیبانی کردند، بررسی میکنیم درمییابیم که عمدتاً جریاناتی که به صورت تسریعی تغییر در ایران را مطرح میکردند به میدان آمده و کار میکردند. به عنوان مثال آمریکاییها و البته شکی نیست که آمریکاییها چه بگویند و چه نگویند (البته بسیار هم بر زبان آوردهاند) تغییر جمهوری اسلامی جزو اهداف آنها به شمار میآید. در همین ماجرای سال 87 خانم کلینتون که وزیرخارجه بود بر این اذعان داشت که ما (آمریکا) به توییترگفتیم که تعمیرات خود را به عقب بیندازد؛ چراکه در زمان فتنه سال 88 توییتر بنا داشت یکسری تغییرات فنی را اعمال کنند. بنابراین خانم کلینتون به گردانندگان توییتردستور داد که به صورت گسترده فعالیت داشته باشد چراکه ایرانیها برای مبارزهای که در پیش گرفتهاند به توییترنیاز دارند؛ انگلیسیها برنامه متناسب با فتنه را طراحی کردند و به عنوان مثال شبکه فارسی بیبیسی راه میافتد و برنامه به 24 ساعته تغییر مییابد و تمام اطلاعیههای جریان فعال در فتنه 88 توسط این شبکه رسانهای قرائت و پخش میشود.
فارس: به عبارتی یک حمایت آشکار از سوی غرب در جریان فتنه سال 88 شاهد بودیم.
زارعی: بله، حمایت رسانهها و اشخاص غربی از گردانندگان فتنه سال 88 بسیار آشکار بود. به عنوان مثال سازمان رسوای منافقین در ایران که همه بر روی جنایتکار، وطنفروش و مردمکشی این جریان اتفاقنظر دارند. به گونهای که آنها در 8 سال جنگ تحمیلی با دشمن همکاری کردند و نیروهای آنها تبدیل به یگانهایی برای نیروهای عراقی شد، در فتنه سال 88 نیز فعال شده و به صحنه ورود و حمایت کردند. آنها هم از بیانیهها و خواستههایی که مطرح میشد اعلام حمایت کردند و هم اینکه نیروهای خود را به میدان فرستادند و بعضی از آنها در همین فتنه سال 88 دستگیر شدند. بسیاری از جریانات بدنام که اسمشان به تغییر در نظام گره خورده بود مثل نهضت آزادی که حضرت امام (ره) فرمودند اینها به دنبال تحویل ایران به آمریکا هستند با فتنه سال 88 همراهی کردند. بنابراین کاملاً واضح است سیاست برای اعتراض به یک مسئله و یا تغییر در یک سطح محدودی برنامهریزی نشده بود بلکه یک تغییر بنیادی و براندازانه از سوی این جریانات مدنظر قرار گرفته و هدفگذاری شده بود و این جزو خطاهای بسیار بزرگی بود که اینها مرتکب شدند چراکه آنها از تواناییهای خود و میزان نارضایتی مردم در ایران ارزیابی غلطی صورت دادند و بر اساس این ارزیابیهای اشتباه عریان به میدان آمدند و هزینههای فتنهای که کردند به خودشان برگشت. به عبارتی اعتماد مردم به اینها کاهش پیدا کرد و در نهایت نظام بر روند تحولات سوار شد و توانست با هزینهای بسیار کم این قضیه را جمع کند.
*حضور اصلاحطلبان در فتنه 88 هزینه بسیار سنگینی برای آنان به وجود آورده است/ نهادهای قانونی نظام، صلاحیت اصلاحطلبان را برای آینده کشور زیر سؤال میبرند
فارس: اشارهای به مجمع روحانیون مبارز داشتید یکی از اعضای این مجمع یعنی آقای موسوی خوئینیها اخیراً فتنهگران را داعشی خطاب کرده و گفته آنها اصلاً اصلاحطلب نیستند. دلیل این اظهارات پس از 8 سال سکوت چیست؟
زارعی: حضور این جریانات در چنین فتنهای قطعاً برای آنها هزینه بسیار سنگینی را به وجود آورده است. یکی از این هزینهها این است که نهادهای قانونی نظام صلاحیت آنها را برای آینده کشور زیر سؤال میبرند و میگویند کسانی که با براندازان همراهی کردهاند دیگر نمیتوانند مدعی صلاحیت در مسئولیتی در جمهوری اسلامی باشد. بنابراین این هزینه کمی نیست و آنها دائماً ناچار هستند که در پناه اشخاص دیگری نقش سیاسی خود را ایفا کنند و خودشان میگویند آنهایی که به عنوان تابلو جلو میآیند توانایی، قدرت و جربزه کاری که افراد پشت پرده میخواهند انجام دهند را ندارند و به همین منظور به مجلس دهم اشاره میکنند و تصریح دارند که ما نمیتوانستیم چهرههای شاخص را کاندید کنیم و به اجبار به سراغ افرادی رفتیم تا بتوانند از فیلتر شورای نگهبان عبور کنند.
*موسویخوئینیها به دنبال مبرا کردن اصلاحطلبان از فتنه 88 است/آنان میخواهند جریان دوم خرداد را از وضعیت فعلی خارج کنند
فارس: به نظر شما منظور موسوی خوئینیها از ارتباط دادن فتنهگران با داعش چه بوده است؟
زارعی: موسوی خوئینیها میخواهد بگوید که فتنه توسط ما صورت نگرفته بلکه ما یک قسمت از ماجرا بودیم. به عبارتی تلاش دارد تا تصریح کند که ما تا زمانی با این جریانها همراه بودیم که اعتراضات سیاسی بود اما از زمانی که شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه و نه غزه نه لبنان سر داده شد ما دیگر حضور نداشتیم. آنها میخواهند با ادبیات ما نبودیم به همان مناصبی برگردند که میخواستند با شکل دادن فتنه به آن مناصب برسند که طبیعتاً نباید و نمیشود به اینها اعتماد کرد چراکه اینها کسانی هستند که در مواقعی که به آنها برای حمایت از نظام احتیاج بود و باید کنار این کشور میایستادند کنار کشیدند. که طبیعتاً نباید به اینها اعتماد کرد چراکه اساساً نمیشود اعتمادی صورت گیرد. چون این دسته از افراد کسانی هستند که در روزی که باید به پای این کشور میایستادند، نایستادند. ما جریان فتنه را فراموش نکردیم و من در تیر ماه سال 88 طی مقالهای در روزنامه کیهان هشدار دادم که آمریکاییها نیروهای نظامی خود در عراق را به سمت مرزهای ایران حرکت دادهاند و ما در آستانه جنگ قرار گرفتهایم و آمریکاییها نیروهای خود را آزاد کرده و به سمت مرزهای شرقی عراق میفرستد و این برای ایران خطرناک است. بنابراین فتنهگران در شرایطی که کشور در آستانه یک جنگ بزرگی آمریکاییها میخواستند علیه ما انجام دهند قرار گرفت حساب خود را از فتنه جدا نکردند که به آمریکاییها بگویند به شما چه ربطی دارد که نیروهای خود را به سمت مرزهای ایران روانه میکنید. بعد از 9 الی 10 سال از ماجرای فتنه 88 برخیها ادعا میکنند که اصلاً در فتنه نقشی نداشتند و این کارها را دیگران انجام دادهاند. اگر سوال ما از این افراد این است که اگر شما نبودید پس چرا موضعگیری نکردید مگر رهبر انقلاب بارها تأکید نکردند که مرز خود را با فتنه مشخص کنید و بگویید که ما اینها را قبول نداریم. مقام معظم رهبری به صورت خصوصی و عمومی پیغام فرستادند و برخی از سران جریان را فرا خواندند و در جلسات دو نفره معظمله به برخی از سران فتنه تذکر دادند و قرمودند نمیتوانید ماجرایی راکه شروع کردهاید تمام و مدیریت کنید، باید فاصله بگیرد اما این اتفاق نیفتاد، معتقدم حرفهای آقای موسوی خوئینیها برای برون رفت جریان اصلاحات از وضعیت فعلی تا بتوانند یک قدم به جلو گام بردارند.
*هزینه هستهای سال 94 به دلیل فتنه 88 بود/فتنه، طرفداران ایران در منطقه را دچار یک سردرگمی کرد/نتیجه فتنه سال 88 پیدایش داعش بود
فارس: اگر فتنه سال 88 اتفاق نمیافتاد اکنون موقعیت راهبردی ایران در منطقه و جهان در چه وضعیتی قرار داشت؟
زارعی: اگر فتنه سال 88 اتفاق نیفتاده بود ما هزینه هستهای سال 94 را نمیپرداختیم. اوباما در اردیبهشت سال 88 دومین نامه خود را خطاب به مقام معظم رهبری فرستاد و این یک ماه قبل از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری بود؛ اوباما در آن نامه با ادبیاتی توأم با پذیرش خطای آمریکا با مواجهه با ایران درخواست داشت که گام مثبتی بین این دوکشور برداشته و مسائل حل و فصل شود. آقای اوباما در این نامه به معظمله تأکیدکرده بود که ما حاضریم بحث هستهای ایران را بپذیریم و من در آن زمان مقالهای نوشتم و نامه اوباما را توضیح دادم. بنابراین رئیسجمهور وقت آمریکا بدون اینکه چیزی بگیرد هستهای ایران را میپذیرفت و اعلام میکرد. اما چه چیزی سبب شد که ما درخصوص هستهای مجبور به دادن هزینه هنگفت شویم. کل سیستم هستهای خود را متوقف کنیم و امروز هم هیچ چیز دریافت نکنیم و دوباره تحریمها ادامه پیدا کند، بنابراین معتقدم این هزینهها برای فتنه 88 است و تا مدتها ما باید برای فتنه سال 88 هزینه کنیم. بنابراین در جبهه طرفداران ایران تزلزلهای زیادی بوجود آمد، یکی از این تزلزلها این بود که دولت عراق دچار یک بحران شد و دولت عراق خود را فاقد یک پشتوانه با ثبات دید.
*منطقه اگر با لرزه سال 88 مواجه نمیشد ایجاد فتنه در جغرافیای آن ناممکن بود
به عنوان مثال آقای کاظمی قمی سفیر ما در عراق میگوید که من به واسطه نزدیکی زیادی که با مقامات عراقی داشتم و دستاندرکار یک سلسله اقدامات در عراق بودم در کابینه شرکت میکردم اما در جریان فتنه وقتی جلسه در دستور کار داشت آقای نوری مالکی میگفت دستور جلسه را بگذارید کنار و فقط توضیح دهید که در ایران چه خبر است. ماجرای سال 88 پشت عراقیها را لرزانده بود به همین ترتیب حزبالله در لبنان و حماس در فلسطین دچار مشکل بود و طرفداران ایران دچار یک سردرگمی بودند و مدام به آنها گفته میشد که خیلی به حکومت دل نبندید چراکه نهایتاً این حکومت سه ماه دیگر به پایان میرسد. آلمانیها در سال 89 نامهای را برای حزبالله لبنان نوشته بودند چراکه آلمانیها رابط بین حزبالله و رژیم صهیونیستی در مواقع بحرانی هستند؛ آنها در این نامه نوشته بودند که ما به شما خبر میدهیم که حکومت ایران یکی دو سال دیگر دوام نمیآورد و تمام میشود اما شما برای آینده خود فکری کنید چراکه فقط توپ خالی را شلیک میکنید. بنابراین همه این موارد از تأثیرات فتنه سال 88 بوده است، من به شما عرض میکنم نتیجه فتنه سال 88 پیدایش داعش بود. اگر منطقه مقاومت با لرزه 88 مواجه نشده بود محال بود بتوان در این جغرافیا فتنه بزرگی چون داعش رقم زد.
*اگر فتنه سال 88 نبود حتی جنگ سعودیها علیه یمنیها هم اتفاق نمیافتاد
فارس: به عبارتی با تضعیف جبهه مقاومت در منطقه به نوعی تکثیر داعش قوت گرفت.
زارعی: بله، این اتفاق صورت گرفت تا امکان پیدایش داعش فراهم شود؛ بنابراین آمریکاییها گفتند وقتی ما توانستیم در پایتخت مقاومت یعنی ایران یعنی تهران توانستیم لرزه ایجاد کنیم این کار را میتوان در دمشق، بغداد و بیروت نیز میتوان تکرار کرد و شدت و هزینه آن نیز به مراتب کمتر است. بنابراین من با تحلیل میگویم که اگر فتنه سال 88 نبود داعش در عراق و سوریه بوجود نمیآمد و حتی جنگ سعودیها علیه یمنیها هم اتفاق نمیافتاد. چراکه مخالفین ایران بعد از 88 جسارت پیدا کردند. اما عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد؛ بنابراین نتیجهای که رقم خورد نشان داد دشمنان همچنان در اشتباه هستند چراکه ایران در اقتدار از شرایط 88 عبور کرده و در سرزمین مقاومت نیز نیروهایی پدیده آمده و میتواند پدید بیاید تا فتنههای بزرگ را هم از بین ببرد.
*بیداری،آگاهی و بصیرت برای مهار فتنههای جدید شرط اول است/از لحاظ فرهنگی در یک بحران قرار داریم
فارس: راهکار مهار فتنه و دسیسههای آینده که درصدد تضعیف هژمونی دفاعی ایران در منطقه خواهد بود، چیست؟
زارعی: راهکار اول افزایش بیداری و بصیرت است و جامعه جمهوری اسلامی بداند در چه نقطهای ایستاده است؛ من اخیراً نامهای را از یکی از اعضای ستاد آقای موسوی دیدم که اکنون در اروپا زندگی میکند دیدم که نوشتهاند من از جمهوری اسلامی خوشم نمیآید اما آنچه در جمهوری اسلامی از دشمنی غرب نسبت به ایران میگویند واقعیت دارد. آن زمان من در ایران بودم و خیال میکردم که این دشمنی یک توهم است اما امروز میبینم که واقعیت دارد؛ بیداری، آگاهی و بصیرت برای مهار فتنههای جدید شرط اول است. شرط دوم در این خصوص این است که ما باید یکسری اقدامات را دنبال کنیم به عبارتی ضعفهایی که در برخی نهادها و حوزهها هست را دنبال کرده و برطرف کنیم و همچنین درنهایت یک سلسله اقداماتی در بطن جامعه صورت دهیم که قوام و استحکام جامعه ما افزایش یابد و آن فرمایشات مقام معظم رهبری در حوزه فرهنگ است ما اکنون از لحاظ فرهنگی در یک بحران قرار داریم بررسی کنید که چند درصد از جامعه ما حتی برای ثانیهای از رادیو و تلویزیون جمهور اسلامی استفاده نمیکنند، برخیها میگویند که ما یکسال است تلویزیون ایران را ندیدهایم، بنابراین باید در این باره فکری صورت گیرد و معتقدم بیش از حد مملکت را رها کردهایم.