کد خبر: ۴۳۵۷۷
زمان انتشار: ۱۳:۱۰     ۱۶ اسفند ۱۳۹۰
بیش از 9 ماه از زمانی مي‌گذرد که خاتمی شرط‌هاي خود را برای حضور در انتخابات مطرح کرد. در این فاصله، عکس العمل های متفاوتی نسبت به اظهارنظر او ابراز شد اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، نپذيرفتن این شرط‌ها از سوي نظام بود، ولي به‌رغم ناكام ماندن اين باج‌خواهي، خاتمی باز هم در انتخابات مجلس نهم شرکت کرد و این ماجرا منجر به آغاز سلسله اختلاف‌هاي جدیدی میان جريان فتنه شد.

اما چرا خاتمي با وجود اين اتفاق پاي صندوق رأي آمد؟ مگر وی پیش از این رسما با ارائه پيش‌شرط‌هايش وارد يك معامله نشده بود، پس چرا آبروي خود و جريانش را به قمار گذاشت و به اميد چه دستاوردي، حاضر شد، هزينه‌ي حجم انبوه و قابل پيش‌بيني از اعتراض‌هاي جريان فتنه را با اين اقدام بپذيرد؟ آیا توضیحات روز گذشته وي قانع كننده بوده يا برعكس افرادي مانند فخر السادات محتشمي‌پور (همسر تاج‌زاده) را عصباني‌تر كرده است؟

2- تجربه 33 ساله جمهوری اسلامی نشان داده است كه افراد، جریان ها و احزاب مختلف، با هر میزان پایگاه و نفوذ اجتماعی، چنان‌چه از خطوط قرمز اعتقادی و قانونی بگذرند، با پس‌زدگي جدی مردم مواجه مي‌شوند؛ نمونه‌هاي متعددي مانند سید کاظم شریعتمداری، ابوالحسن بنی صدر، حسینعلی منتظری، حزب خلق مسلمان، منافقين، نهضت آزادی و... در اين زمينه موجود است. مواردی که جدای از تفاوت شكلي هر کدام از آنها با یکدیگر، همه در زیر پا گذاشتن "قانون" و مبانی انقلاب اسلامی اشتراك دارند.

به‌عنوان نمونه، نهضت آزادی یکی از جریان هایی بود که مروری بر عملکرد و سرنوشت آن در طی سال‌های بعد از انقلاب، برای سران داخلي فتنه 88 می تواند درس‌آموز باشد، چرا که نهضت آزادی نیز همچون اصلاح طلبان، مدتي در بدنه مدیریتی و سياسي کشور به‌طور مستقیم نقش داشت اما به تدریج در اثر مواضع و رفتارهاي غير انقلابي و غير مردمي، از عرصه سیاسی کشور حذف شد.

روند بی اثر شدن جریان نهضت آزادی در عرصه سیاسی تا آنجا پیش رفت که جریانی که در ابتدای انقلاب مدیریت کشور را به دست داشت و برخي از مهره‌هاي اصلي آن از عناصر شناخته شده در مبارزه با رژيم طاغوت بودند، در سال‌های بعد از لحاظ اجتماعي كاملاً منزوي شد.

شايد كابوس تكرار مدل ناکام نهضت آزادی، عمده‌ترين نگراني براي بخشي از جريان فتنه و به‌طور ويژه دغدغه‌ي اين روزهاي افرادي مانند خاتمی و موسوي خوئيني‌ها باشد كه حاضر مي‌شوند براي جلوگيري از تكرار آن، همه فحاشی ها و طعنه های دوستان قدیم و جدید را نيز تحمل کند.

3- پس از حضور 85 درصدي مردم در انتخابات دهم ریاست جمهوری، تراز قابل توجهي از میزان مشارکت و مردم سالاری ثبت شد و بخش قابل توجهی از مردمی که در این رقابت تاریخی مشارکت کردند، افرادی بودند که به فردی غیر از رییس جمهور منتخب رأی دادند اما به موازات این اتفاق و فتنه‌ي پس از انتخابات، توهم امكان مصادره اين بخش از رأي دهندگان براي عمليات‌هاي سياسي و اجتماعي شكل گرفت. آنها تصور می کردند بعد از انتخابات با مطرح کردن ادعای تقلب، می توانند همه این بدنه را به سمت خود جذب کنند و با مدیریت آن، در ازای برآورده نشدن خواسته های غيرقانوني خود، دائماً از نظام گروکشی و باج‌گيري كنند.

خاتمي نيز با همين نگاه در خرداد ماه سال جاري، شرط‌هاي خود از جمله آزاد شدن همه زندانيان سياسي، باز شدن روزنامه‌ها و بررسي اعتراض‌هاي مربوط به انتخابات 88 را براي مشاركت در انتخابات مجلس عنوان كرد.

برآورد جريان داخلي فتنه از موقعيت كشور نيز اين بود كه نظام در عرصه بين‌المللي براي پيش‌برد برنامه‌هاي خود از جمله موضوع هسته‌اي و همچنين الگوسازي براي كشورهاي متأثر از بيداري اسلامي نيازمند مشروعيت ناشي از حضور مردم در پاي صندوق‌هاي رأي است و چنان‌چه اين حضور كم‌رنگ و ترجيحاً زير 50 درصد باشد، هم وجه الهام‌بخشي خود را از دست خواهد داد و هم دچار بحران مشروعيت براي پي‌گيري سياست‌هاي داخلي و خارجي‌اش خواهد بود، بنابراين، ناگزير براي جلب مشاركت بخش معتدل‌تر جريان فتنه كه خاتمي مي‌خواست نشان دهد، اين بخش را نمايندگي مي‌كند، و در نتيجه افزايش ميزان مشاركت در انتخابات، ناچار است امتيازهايي بدهد كه نتيجه‌ي اين امتياز دادن، هم احياي جريان موسوم به اصلاحات به‌عنوان يك جريان داخل مجموعه نظام خواهد بود -كه عملاً‌ در اثر فتنه 88 به يك جريان ضد انقلاب تبديل شده بود-، هم به بازگشت به قدرت به‎عنوان شرط اساسي براي ادامه حيات سياسي به‌منظور تكرار نشدن مدل نهضت آزادي كمك مي‌كند، هم نشان مي‌دهد كه نظام، آن‌طور كه ادعا مي‌كرد، حاضر به پافشاري بر اصول نيست، بلكه حتي براي دفع خطر محتمل نيز حاضر است بر خلاف مواضع قبلي، امتيازهاي اساسي بدهد.

با اين حال، افزایش 15 درصدی میزان مشارکت در تهران نسبت به دور قبل و 11 درصدی کل کشور نشان داد توده های مردم نه منتظر درخواست و حضور فلان جریان سیاسی در انتخابات هستند و نه دیگر می توان با استناد به میزان آمار مشارکت ملت در انتخابات، از نظام باج گرفت.

خاتمی در انتخابات شرکت کرد چون با گذشت ساعاتي از رأي‌گيري و دريافت گزارش‌هايي از سراسر كشور متوجه شد، نه تنها مشاركت در انتخابات كاهش نيافته است، بلكه افزايش چشم‌گيري نيز خواهد داشت.

خاتمی در انتخابات شرکت کرد چون به خوبی متوجه شد در مجلس هشتم که یکی از لیست های اصلاح طلبان با نام "یاران خاتمی" در تهران توزیع شد، میزان مشارکت مردمی به 30% رسید اما در انتخابات مجلس نهم بدون حضور همفکرانش،  این رقم به نزدیک 50% افزایش یافت. خاتمي در انتخابات شركت كرد، چون نمي‌خواهد ابراهيم يزدي شماره دو شود تا كورسوي اميدي براي توجه نظام و مردم داشته باشد.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:۲
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
ارسال نظرات
یه ایرانی
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۴۴ - ۱۶ اسفند ۱۳۹۰
۳
۱
جالب بود :)
پاسخ
احمدیان
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۶:۲۱ - ۱۵ فروردين ۱۳۹۱
۰
۰
سلام
متشکرم. تحلیل خوب و قابل توجهی بود.
پاسخ
جدیدترین اخبار پربازدید ها