به گزارش سرویس فرهنگی پایگاه 598/ زهرا چيذري ؛ ماجراي
استفاده ابزاري از زنان در تبليغات بازرگاني پيشينهاي به درازاي تاريخ
رسمي تبليغات در كشورهاي مختلف دارد. اگر سراغ نخستين نمونههاي تبليغات در
نشريات و روزنامهها برويد با استفاده ابزاري از زنان مواجه خواهيد شد؛
روندي كه با گسترش فرهنگ برهنگي، داغ و با بازار تبليغات به عنوان يك حرفه
كاملاً تخصصي جديتر ميشود و امروز زنان و كودكان به جزء جدا نشدني اغلب
آگهيهاي بارزگاني تبديل شدهاند. اين مهم حتي در كشور ما به عنوان كشوري
اسلامي با هنجارها و پارادايمهاي يك جامعه سنتي و مذهبي نيز از سوي
بنگاههاي تبليغاتي عاديسازي شده و جا افتاده است، به گونهاي كه ما نيز
پذيرفتهايم در انواع و اقسام تبليغات چه تبليغ تن ماهي باشد و چه تبليغ
پودر ماشين لباسشويي خانم خوش لباس با چهرهاي آراسته به رويمان لبخند بزند
و از محاسن كالاي مورد نظر تعريف كند. اين در حالي است كه در فصل هشتم و
نهم قوانين و مقررات تبليغات كشوري، هرگونه استفاده ابزاري از زن در
تبليغات و استفاده از جذابيتهاي جنسي در تبليغات ممنوع اعلام شده است، اما
اين قانون نيز همچون بسياري از قوانين ديگر روي كاغذ مانده است تا
جديترين خشونت عليه زنان به عنوان بخش معمولي از زندگي رقم بخورد.
ماجراي
انتشار تصويري از زناني با چهره و آرايش خاص در كنار اتومبيلي آخرين مدل
در يك نمايشگاه آنچنان توهين آميز بود كه خشم كاربران شبكههاي اجتماعي را
برانگيخت. اين تصوير به گونهاي بود كه انگار اين زنان هم جزو تزئينات
نمايشگاه اتومبيل به شمار ميآيند و همين مسئله هم مصداقي عيني از خشونت
عليه زنان با رنگ و لعابي متفاوت بود. هر چند اعتراض و واكنش كاربران فضاي
مجازي و رسانهها به چنين رفتاري اعتراضي بجا و منطقي بود، اما نبايد
فراموش كنيم كه ما طي روز بارها و بارها با چنين رفتارهايي در قبال زنان و
كودكان در تبليغات گوناگون مواجيهم و اين مواجهه آنچنان زياد بوده كه در
كوران تكرار و شدت اين تبليغات برايمان عادي شده است.
ابزار شدن زنان و كودكان براي تجارت
تبليغات
كارشان القاي نيازهاي غير واقعي است تا در برابر اين القاي دروغين، شما به
خريد بيشتر و بيشتر كالا و استفاده از خدماتي كه در حالت عادي به هيچ
عنوان به آنها نيازي نداريد ترغيب شويد. در اين مسير كارشناسان تبليغات و
بازاريابي كه امروز به يكي از اصليترين رشتهها در جهان تبديل شدهاند از
هر وسيلهاي براي جلب توجه بيشتر در مسير القاي نياز و ترغيب به مصرف بهره
ميگيرند و بهرهگيري از كليشههاي ذهنيتي هم يكي از كاراترين راهكارهايي
است كه در تمام دنيا جواب داده است.
القاي نيازهاي دروغين و به كارگيري
زنان جوان با چهرههايي جذاب و همچنين استفاده ابزاري از كودكان اما مطابق
آيين نامه تبليغات در كشورمان ممنوع است، اما ببينيم اين قانون چيست وچه
ميگويد و چرا اينچنين مهجور باقي مانده است.
آيين نامهاي مهجور مانده با بندهايي در دفاع از حقوق زنان
آييننامه
«تأسيس و نظارت بر نحوه كار و فعاليت كانونهاي آگهي و تبليغاتي مصوب 27
اسفند 1358» توسط شوراي انقلاب در 21 ماده تنظيم شده بود و طي سال هاي بعد
مشمول اصلاحاتي شد كه آخرين بازنگري آن در سال 1392 انجام شده است.
با
وجود اين اما با نگاهي اجمالي به قوانين تبليغات از سويي و تبليغات سطح شهر
و رسانههاي ديداري و شنيداري از سوي ديگر، متوجه فاصله بسيار عميق و
عجيب نص صريح قانون با نوع تبليغاتي كه روزانه شاهد آن هستيم ميشويم.
در فصل دهم قانون تبليغات كشوري درباره حضور بانوان در تبليغات آورده شده است:
ماده
56: زن در نظام مقدس اسلامي از موقعيت ويژهاي برخوردار اسـت و قوانين و
احكام مقدس اسلام براي زن جايگاه رفيعي را قائل است، لـذا استفاده از حضور
خانمها در آگهيهاي راديوتلويزيـوني مسـتلزم اعمـال دقتهاي خاصي است و
بايد جايگاه زن مسلمان و شئون او مـدنظـر باشد.
ماده 57 هم ميگويد:
حضور خانمها و دخترخانمها در آگهيهاي راديو تلويزيـوني در صورت اقتضاي
موضوع مورد آگهي بدون آرايش و بـا رعايـت كامـل حجاب اسلامي امكانپذير است.
در ماده 58، حضور خانمها در آگهيهايي كه وضعيت كـالا و مصـارف آن با نقش خانمها بستگي نداشته باشد مجاز نيست.
ماده59
هم تأكيد ميكند: آگهيهاي راديوتلويزيوني نبايد تداعيكننده اين امر باشد
كـه اشتغال و تلاش زن ايراني محدود به امور منزل اسـت و در عرصـههاي علمي
و فرهنگي حضور ندارد و بهطور كلـي زن مسـلمان ايرانـي نبايـد تحقير شود.
بر اساس ماده 60 آگهي نبايد تداعيكننده ترجيح بين جنس مذكر و مونث باشد.
ماده
61 هم تأكيد دارد: در آگهيهايي كه در آن خانواده حضور دارند نبايد نقش
يكـي از اعضا اعم از زن ، شوهر و فرزندان دختر يا پسر تحقير شود.
ماده
62 ميگويد: آگهيها نبايد تداعيكننده اين فكر باشـد كـه زنهـا از مردهـا
ناتوانترند و نقش هر كدام بايد كامل و بينقص مشخص شود.
همچنين بر
اساس ماده 63، در آگهي نبايد حسب تعبير عوامانـه رفتارهـايي ماننـد غيبـت
كردن، صحبت كردن طولاني با تلفن و... به زنان نسبت داده شود يـا بـه تصوير
كشيده شود.
همچنين در فصل هشتم قوانين و مقررات تبليغات كشوري صراحتاً
به اين موضوع تأكيد شده است كه«استفاده ابزاري از زنان، مردان و كودكان كه
نقش اصلي را در معرفي كالا و خدمات ايفا مينمايند» ممنوع است. در فصل نهم
هم باز تأكيد میشود كه «هرگونه استفاده ابزاري از زن در تبليغات ممنوع
است» و «آگهيها نبايد تداعيكننده ترجيح بين جنس مذكر و مؤنث باشد.»
باز
هم در فصل نهم بند ب 5 تأكيد ميشود: استفاده از جذابيتهاي جنسي در
تبليغات ممنوع است. با بازخواني هر كدام از موارد ذكر شده به شكلي عيني
ميتوانيم فاصله آگهيهاي مرسوم را با قوانين موجود متوجه شويم. نكته قابل
تأمل اينجاست كه كسي به اين نكته كه چنين برخوردي با زنان هم كرامت آنان را
زير سؤال ميبرد و هم مصداق عيني از خشونت و تبعيض جنسيتي است توجهي ندارد
و شعارهاي جنسيتي برخي طرفداران حقوق زنان به اين سمت و سو نرفته است.
خلاصه اينكه با وجود چنين قوانيني واقعيت چيز ديگري است؛ بر اساس واقعيتي
كه هر كدام از ما در طول روز بارها و بارها با آن مواجهيم زنان همچون بخشي
از ابزارهاي تبليغات به كار گرفته ميشوند تا هر كدام از ما بيشتر و بيشتر
با ولع مصرف مواجه شويم که روشنترين مصداق خشونت عليه زنان است كه هر كدام
از ما اعم از زن و مرد بياعتنا از كنارش عبور ميكنيم.
منبع: روزنامه جوان