بسیاری از منتقدان فوتبال معتقدند باید جلوس مجدد علی کفاشیان روی کرسی ریاست پرحاشیهترین فدراسیون ورزشی کشور را به فال نيك گرفت، چون وی برخلاف چهار سال پیش که به صورت کاملاً فرمایشی و اجباری موفق شد به صندلی ریاست تکیه بزند، در این دوره بر اساس یک فعل و انفعال فوتبالی به پست ریاست دست یافت تا دیگر به دلیل نوع انتخابش مورد هجمه منتقدان قرار نگیرد، با وجود این که کفاشیان حالا به صورت فوتبالی انتخاب شده اما همچنان نگرانیها و دغدغههایی در خصوص حضور وی در مسند ریاست فدراسیون فوتبال وجود دارد، به همین دلیل در بدو فعالیت مجدد آقای رئیس که حالا میخواهد در فوتبال موفق باشد، مطالبی را یادآور میشویم تا آقاي کفاشیان توجه بيشتري به مسیر دشوار پیشرو داشته باشد.
اول: کفاشیان از امروز تا پایان دوره مدیریتی خود چهار سال فرصت دارد تا بتواند به عنوان مدیر فدراسیون فوتبال وضعیت اداره فوتبال ایران را به شکلی سامان دهد که مشکلات فعلی از بین برود، مدیریت فوتبال ایران در شرایط کنونی از سیستم ایده آلی سود نمیبرد به همین دلیل با کوچکترین خدشهای، این سیستم معیوب با بحران رو به رو میشود، فوتبال ایران به قدری از نظر سیستم مدیریتی دارای اشکال است که میتوان نشانههای آن را در سخنان کارشناسان زبده و بی طرف فوتبال پیدا کرد. البته جناب کفاشیان برای پیدا کردن این معضلات لازم نیست راه دوری برود، سادهترین شیوه برای مشاهده عیوب این سیستم بازخوانی اتفاقات دوره گذشته است که او میتواند با عبرت گرفتن از ناکامیهای گذشته، مسیر پیشرفت را در پیش بگیرد.
دوم: کفاشیان از امروز تا پایان دوره مدیریتیاش 48 ماه فرصت دارد تا نشان دهد برای پیشرفت فوتبال به معنای واقعی قصد دارد بر اساس برنامه ریزی پیش برود، کفاشیان شاید 50 ماه پیش نمیدانست که کار کردن در فوتبال به چه عناصري نیاز دارد اما حالا آقای رئیس به خوبی میداند که برای رسیدن به جایگاه عالی در سطح فوتبال باید پیرو برنامه ریزی اصولی بود، وی برای انتخاب مجدد به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال برنامهای چند صفحهای را به اعضای مجمع و رسانههای گروهی ارائه داد. حالا همه منتظرند این برنامه در این 48 ماه اجرا شود تا این واقعیت مشخص شود كه کفاشیان برای کمک به فوتبال آمده است.
سوم: کفاشیان تا پایان دوره مدیریتی خود 1460 روز فرصت دارد تا با همکاری اعضای هیات رئیسهای که حالا با رئیس کاملا هماهنگ هستند، فوتبال ایران را به سمت موفقیت هدایت کند تا ناکامیهای 50 ماه گذشته به کلی از بین برود و تنها از آنها یک خاطره دوست نداشتنی در ذهن مردم باقی بماند. کفاشیان و همکارانی که حالا با او همراه هستند، باید با جان و دل کار کنند چون دیگر بهانهای برای توجیه ناکامی قابل پذیرش نیست، اگر چندی دیگر کسی از این جمع ساز ناکوک بنوازد، هیچ کسی تحمل شنیدن این آوای ناخوشایند را ندارد، به همین لحاظ بهتر است از همین امروز کفاشیان و هیات رئیسهاش بنا را بر همکاری بگذارند تا اتفاقات سالهای پیش روی ندهد.
چهارم: کفاشیان تا پایان دوره مدیریتی خود 35040 ساعت فرصت دارد تا تلاش کند كه سهمیههای از دست رفته فوتبال ایران در مجامع بین المللی را دوباره به دست آورد، او پیش از انتخاب وعده داد که دوباره جایگاه ایران را در آسیا و فوتبال جهان بازیابی خواهد کرد، بر این اساس افکارعمومی منتظرند تا کفاشیان در این میزان ساعتی که پیش رو دارد از تمام ابزارهای موجود و پیش رو استفاده کند تا کرسیهای که در دوره پیش از دست رفت دوباره در اختیار ایران در آید تا جایگاه فوتبال ایران در تصمیم گیریهای آسیایی و جهانی دوباره قوت گیرد.
پنجم: کفاشیان تا پایان دوره مدیریتیاش 2102400 دقیقه فرصت دارد تا نظام باشگاهداری در فوتبال ایران را همانگونه که وعدهاش را داد، بازسازی کند تا باشگاههای فوتبال ایران بتوانند از انسجام ایده آلی که مورد نظر فدراسیون جهانی و کنفدراسیون فوتبال آسیاست برخوردار شوند، کفاشیان میداند که باشگاهها بزرگترین بازوی اجرایی وی در موفقیت تیمهای ملی به شمار میروند. از این رو اگر باشگاههای فوتبال ایران به خوبی بتوانند عمل کنند و استعدادهای موجود در فوتبال ایران را در مسیری ایده آل تربیت کنند، تیم های ملی ایران میتوانند پله های موفقیت را به خوبی طی کنند و برای فوتبال ایران کسب وجهه کنند از این رو انتظار ویژه میرود تا آقای رئیس به ترمیم نظام باشگاه داری در ایران توجه ویژهای داشته باشد.
ششم: کفاشیان تا آخرین روز دوره مدیریتیاش 126144000 ثانیه فرصت دارد تا زمینه موفقیت فوتبال ایران در رقابتهای جام جهانی 2014 برزیل،رقابتهای جام ملتهای آسیا 2015 استرالیا را فراهم کند تا خاطره عدم راهیابی تیم ملی فوتبال ایران به جام جهانی 2010 آفریقای جنوبی و ناکامی در رقابتهای جام ملتهای آسیا 2011 دوحه قطر که در کارنامه وی به شدت ذهن فوتبالیها را آزار میدهد از بین برود و موفقیت و پیروزی تیم ملی در این دو رویداد بزرگ بینالمللی باعث آشتی مجدد اهالی فوتبال با این رشته مهیج شود.