به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، رئیسجمهور روحانی در روزهای گذشته در اتفاقی نادر، گفتند، بهتر است مردم
اخبار مربوط به زلزله را از کانال رسانه ملی دنبال کنند تا اینکه دل به
اخبار و بعضا شایعات شبکه های مجازی و کانالهای تلگرامی ببندند. آنچنان که
به نظر میرسد، روحانی بعد از پشت سر گذاشتن دومین انتخابات و کسب آرای
مردمی حالا قصد دارد با تک تک مخالفان دوران انتخاباتش از در آشتی درآید.
به
گزارش «تابناک»؛ تنها شش ماه پس از اوج حملات حسن روحانی و یارانش به
سازمان صداوسیما، رئیسجمهور منتخب در پیامی به مردم از آنها خواست به
اخبار صداوسیما اعتماد کنند. انگار نه انگار که همین شش ماه بود که روحانی و
یارانش صدا و سیما را رسانهای نامطمئن، غرضورز و جانبدار قلمداد کرده
بودند و روحانی در فیلم تبلیغاتیاش آن را به استهزا گرفته بود. عجیبتر
اینکه رئیسجمهور در سخنانش، مجاری رسانهای را به دروغپراکنی و
شایعهسازی محکوم میکند که در ایام انتخابات به مدد همین رسانهها و
شبکههای اجتماعی توانسته بود به قول خودش، پیامش را به دورافتادهترین
مناطق کشور هم برساند و انحصار رسانه ملی را که در آن روزها، از سوی روحانی
و یارانش به انعکاس صدای یک جریان محکوم شده بودند را بشکند.
حساب
کردن روی حافظه فراموشکار مردم ایران در این سالها، یکی ابزارهای کارآمد
سیاسیون بوده و گویا حسن روحانی هم حالا حسابی روی این ماجرا حساب کرده که
این گونه در ماجرای صداوسیما تغییر موضع داده است، وگرنه چه کسی است که
نداند بخش مهمی از محبوبیت روحانی در میان طرفدارانش ـ که منجر به دو
پیروزی در دو انتخابات ریاست جمهوری برای او شد ـ همین مخالفت با نهادهای
مانند صداوسیما و ....بود. گوشه و کنایههایی که روحانی در هر سخنرانیاش
خصوصا بعد از مواضع صداوسیما در ایام مذاکرات هستهای به صداو سیما می زد
تا همین چند ماه پیش ادامه داشت، ولی گویا حالا که رئیسجمهور از دومین
انتخابات هم عبور کرده، چندان فرقی ندارد که او در معادلات سیاسی کدام سو
را بگیرد.
اما آیا تاریخ هم همینقدر فراموشکار خواهد بود؟ یعنی
رئیسجمهور با خودش فکر نکرده بالاخره همه این حرف و سخنها ثبت و ضبط شده
است و با یک کنار هم گذاشتن ساده شما میتوانید تعارض موضعگیریها را مشخص
کنید؟
نکته عجیبتر ماجرا اما غیر قابل اعتماد خواندن شبکههای
اجتماعی از سوی رئیسجمهور است که در سخنانش، آنها را بستر شایعات خواند.
در حالی که به مدد همین شبکههای اجتماعی و تمرکز بالا روی آن در بهار
امسال توانسته بود، حریفان و رقیبان انتخاباتی خود را از دور خارج کند و
حالا همین مجاری خبری بستر شایعات شدند؟ عجیب نیست که رئیسجمهور حالا
میخواهد با انحصار اطلاعرسانی برای رسانه ملی، سایر مجاری اطلاعرسانی که
در این سالها از محدودیتهای واضح صداوسیما استفاده و در میان مردم جا
بازکردهاند را بدنام کند؟
بالاخره همه میدانیم که صداوسیمای ما چه
محدودیتهایی دارد و نمیتوان همه اخبار را در سبد محتوایی آن دید و برای
همین است که رسانههای دیگر در میان مردم جا باز کرده است. آیا رواست به
بهانه شایعهسازی و ... ظرفیت این رسانهها را نادیده گرفت؛ آن هم از سوی
کسی که خودش از بستر این رسانهها منتفع شده است؟
هرچند کارشناسان و
منتقدان، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را به شایعه پراکنی متهم می کردند
که در بخش هایی هم کاملا درست و بجا هست؛ اما رئیس جمهور ایران، بیشترین
منفعت را حتی از شایعه پراکنی همین فضای مجاری در ایام انتخابات برده است؛
شایعه پراکنی های انتخاباتی که حتی از شایعه پراکنی زلزله ای هم بیشتر بود،
چرا رئیس جمهور آن زمان، آن شایعه پراکنی ها را نادیده می گرفت و تمجید و
تحسین نثار آنان می کرد؟ آقای رئیس جمهور اعتماد شما به رسانه ملی به قول
خودتان مبارک است؛ انشاءالله که مبارک هم بماند!