البته آن دسته از عوامل رسانهای که با جهتدهی «اتاقهای فکر» مشخص، چند سالی است که خط اعتمادسازی به بیگانه را به طرق مختلف دنبال می کنند و یک روز از «لبخند ایرانی آمریکایی در نیویورک» می گفتند و روز دیگر «جان کری در خاک ایران» را تیتر یک می کردند و وقتی کفگیر برجام و اعتماد به واشینگتن به ته دیگ خورد، حرف در دهان موگرینی گذاشتند که «هر چه تهران بگوید»، چهرههای ناشناسی نیستند و با کمی تامل و تدقیق می توان خط و ربط و کانالهایشان را پیدا کرد.
اما وقاحت ایشان آن جاست که حال که مشت پوچ «آفتاب تابان» برجام بیش از همیشه عیان شده، و همه آن تیترهای قلابی و شادی های جعلی به بایگانی پیوسته است و هیچ کس صدایش را درنمی آورد، نه تنها دست از راهبرد فریب دست برنمی دارند، که بر ادامه مسیر باطل (با وجود همه هزینهها و تبعاتی که به کشور تحمیل کرده) پای می فشارند و دخیلی که علیرغم میل باطنی و به ظاهر از پای ضریح کاخ سفید باز کردهاند به پای کاخ الیزه بستهاند.
به نظر می رسد که هر اندازه بوی دروغگویی حماسهسراییها و خبرسازیهای برجامی چند سال اخیر ایشان بیشتر در میآید، در مسیر باطل خود (که همان خوشبینی و اعتماد و بلکه ایمان به اجنبی است) جسورتر و گستاختر می شوند و ابایی از بازی با خطوط قرمز روشن و صریح کشور و نظام هم ندارند. وقتی سیاست ما در قبال مساله «توان دفاعی» و غیرقابل مذاکره بودن آن به روشنی، تصریح و تکرار از جانب مقامات عالیه نظام تعیین شده و تقریبا همه مقامات کشوری و لشکری و وکلای مجلس بر این مساله پای می فشارند و حتی رییس کمیسیون امنیت ملی از ابلاغ رسمی این مساله خبر می دهد، باز همان روزنامهای که در اردیبهشت ۹۴ با ذوق و شوق خبر از «وزیر خارجه آمریکا در خاک ایران! » داده بود، اکنون در آبان ۹۶، دل چرکین از بسته شدن کریدور تهران-واشینگتن، امیدها و آرزوهایش را به سوی کریدور «پاریس-تهران» شیفت کرده و سرمقاله خود را به یک فرانکوفیل دوآتشه سپرده تا در کالبد تریبون غیررسمی کاخ الیزه فرو رود و از پیششرطهای مذاکرهای بگوید که همه مقامات کشوری و لشکری آن را مردود و ممنوع دانستهاند!
روزنامه فوق الذکر روز ۲۰ آبان سرمقاله خود را به «استاد دانشگاهی» سپرد که در ماههای اخیر، به شدت فعال شده و ظاهرا قصد دارد در اظهارات شاذ و زاویه دار با منافع و مصالح ملی، با مرد همیشه درصحنه مطبوعات اصلاح طلب صادق زیباکلام رقابت کند.
روند «برندسازی» از «احمد نقیبزاده»، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و یکی از سوگلی های مطبوعات زنجیرهای کارگزارانی چون شهروند، مهرنامه، صدا، آسمان و...، از زمانی آغاز شد که در بهمن ۹۴ به شورای مرکزی حزب کارگزاران پیوست و دست در دست همشهریهای کرمانی ذینفوذ خود چون حسین مرعشی، محسن هاشمی، علی هاشمی و فائزه هاشمی گذاشت تا با کپی از تاکتیکهای زیباکلامِ اصلاح طلب، برای جریان اعتدالی هم یک ویترین سیاسی-آکادمیک شکل بگیرد که اظهارنظرهای تند و تیزی را که سایر اعضای کارگزاران بنا بر «مصالحی» به زبان نمی آورند، به او بسپارند.
به روایت بسیاری از کسانی که با نقیبزاده سابقه همکاری داشتهاند و یا سر کلاسهایش نشستهاند، او آشکارا یک «فرانکوفیل» است که شیفتگی نسبت به هر چیز فرانسوی در کلام و تفکرش موج می زند. در زندگینامهای که از نقیبزاده در وبسایت «پایگاه تخصصی سیاست بین الملل» امده، از قول او می خوانیم:
"من از بچگی عاشق فرانسه بودم و در مورد تاریخ و ادبیات آن زیاد مطالعه می کردم. من با یک رؤیا وارد خاک فرانسه شده بودم. رؤیای انقلاب کبیر فرانسه، رؤیای ویکتورهوگو، رؤیای بالزاک. در آنجا می خواستم خیابانهایی را ببینم که در کتاب «بینوایان» ویکتور هوگو اسمشان آمده بود. خیابانها هنوز وجود داشت و دوستانی بودند که مناطق قدیمی شهرهای فرانسه را به ما نشان می دادند."
نقیب زاده در سال ۱۳۶۰ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و در ۱۳۶۱ مدرک فوق لیسانس روابط بین الملل خود را از دانشگاه نان تر (پاریس۱۰) دریافت کرد. او سپس در مقطع دکترای مطالعات سیاسی در همان دانشگاه ادامه تحصیل داد و در۱۳۶۵ تحصیلات خود را به پایان برد. به عبارت دیگر، در اوج دورانی که کشورمان با دشواریهای سنگین انقلاب و جنگ دست و پنجه نرم می کرد، زمانی که در چند مرحله جنگ شهرها شهرهای ما زیر باران موشکهای اسکاد بی رژیم بعث عراق قرار داشت، نقیبزاده هم به سان صادق زیباکلام در ایران نبود که اهمیت توان دفاعی و موشکی را برای حفاظت از زمین و آسمان کشور به عینه ببیند. زمانی که در طول سال ۶۳ شهرهای ما ۲۴۶ بار مورد حملات موشکی قرار گرفت، تقیبزاده اما دلمشغولی دیگری داشت که همانا کشف زیباییهای «پَقی»(تلفظ فرانسوی پاریس) و سایر نقاط اروپا بود. باز در همان وبسایت از قول او می خوانیم:
"تمام اروپا را گشتم و با اروپایی ها عجین شدم برای شناخت شان و برای سؤالی که ۲۰۰سال است در ذهن ما ایرانیان نقش بسته و آن این که چرا اروپا پیشرفت کرد و ما عقب ماندیم."
و جالب این که این سوالی که به ادعای نقیبزاده ذهن او را مشغول کرده بود(سوال عباس میرزای قاجار از سفیر فرانسه که "چرا ایران عقب ماند و اروپا پیشرفت کرد") عینا همان سوالی است که صادق زیباکلام هم در مقدمه کتاب «ما چگونه ما شدیم؟» خود مدعی است که تمام ذهن او را اشغال کرده بود و در پاسخ با آن کتاب فوق را نوشت! پاراگراف زیر عینا از مقدمه کتاب زیباکلام می آید:
"حکایت کتاب ما چگونه ما شدیم به تعبیری تلاش در جهت پاسخ به پرسشی است که از یک مسابقه ی۲۰۰ ساله برخوردار است. آن جا که عباس میرزا به ژوبر می گوید : مشکل در کجاست؟ چرا شما، شما شدید و ما ،ما شدیم ؟ آیا آب و خاک اروپا با آب و خاک ما متفاوت است؟ آیا خدا خواسته که شما آن گونه شدید و ما این گونه؟"
اما باز در همان منبع، درباره اروپاگردی نقیبزاده می خوانیم:
" زیباترین اماکن فرانسه به نظر او(نقیب زاده) ساختمانهای احداث شده در قرن هفدهم و هجدهم میلادی هستند که با نورپردازی، فوق العاده زیبا به نظر می رسیده اند و باز از نظر او سوئیس کوهستانی تر از کشورهای اروپایی و قشنگ تر از آنها بوده است."
و البته نقیب زاده هنوز هم ارتباط ذهنی و قلبی خود را با فرانسه حفظ کرده و مرتب به قبله آمال خود سفر می کند و به یاد ایام شباب در کافه پیادهروهای پاریس اسپرسوی دوبل بر بدن می زند.
اما نقیب زاده در سرمقاله ۲۰ آبان خود در روزنامه اصلاح طلب «آرمان امروز» چه نوشت؟
بیراه نیست که آن مقاله را نوعی بیانیه غیررسمی وزارت خارجه فرانسه در باب مذاکرات موهومی به نام «مذاکرات موشکی با ایران» بخوانیم، چرا که خط به خط آن گویی به قلم یک دیپلمات فرانسوی نوشته شده که به رسم و روال غربیها دست به قلم می شوند و در قالب سرمقاله یا یادداشت برای روزنامه ها، مواضع کشور متبوع خود را تشریح می کنند. در واقع، اباطیلی را که در هفتههای اخیر امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه، به طور کلی در قبال توان دفاعی و موشکی جمهوری اسلامی مطرح کرده و آن را «تهدیدی برای کل منطقه» خوانده و سخن از وضع «تحریمهای جدید» برای واداشتن ایران به مذاکره کرده، نقیبزاده بسط داده و سرفصل خواستههای «فرانسه» را در مذاکرات موهوم و کذایی روی میز گذاشته است!
این سرمقاله که به قلم یک فرد «ایرانی» نوشته شده که به قول خودش می خواست زمانی «کوروش یا امیرکبیر ثانی» شود، از زبان «فرانسوی»ها هم چماق نشان می دهد و هم هویج:
" اروپاییها همانطور که بارها اعلام کردند در قبال ایران و بر سر موضوع برجام با آمریکا اختلاف نظر دارند و در زمینه موشکی ایران با آمریکا موافقتهایی دارند. برجام را که بارها گفتهاند قابل مذاکره مجدد نیست ولی بر سر بحث موشکی ایران، خواهان مذاکره هستند، اما نه چون آمریکاییها که میخواهند بدون مذاکره و اخطار قبلی، دست به اعمال تحریمهای جدید بزنند یا بخواهند این برنامه را از بیخ و بن باطل کنند و از ایران بخواهند دست از این موضوع بردارد. البته آنها هم گفتهاند در صورت عدم رسیدن به نتیجه در این مورد، ممکن است تحریمهای جدیدی وضع کنند."
نقیب زاده در ادامه مدح «خردمندی» فرانسه را می گوید و نسبت به توان دفاعی می گوید که «موشکی دیگه بسه»:
" مواضع اروپاییها تا حدی خردمندانه بهنظر میرسد. هم میخواهند که هیاهوی آمریکاییها را ساکت کنند و هم نمیخواهند موضوع موشکی ایران به یک بحران غیرقابل بازگشت تبدیل شود. البته ایران هم در موقعیت خوبی قرار دارد و به اهداف خودش رسیده و قادر است کهاین برنامهها را در همین نقطه کنونی متوقف کند. برد بیش از دوهزار کیلومتر در برنامههای ایران نیست."
و البته وقتی بنای کسی بر مداهنه «اجانب» و اولویت دادن منافع آنها بر منافع «ملی» باشد، آن گاه فرانسه با سعودی برایش چندان توفیری نمیکند و همزمان بوق پاریس و ریاض می شود:
" بهتر است که ما هم با آغاز مذاکره خطر جنگ و تحریم را از سر بگذرانیم. اگر مذاکره نکنیم ممکن است که اروپاییها مواضع تند و تیز آمریکاییها را در این مورد همراهی کنند. عربستان نیز یکی از کشورهایی است که به طور مستقیم میتواند از سامانههای موشکی ایران آسیب و لطمه جدی ببیند. بنابر این عربستان هم از این موضوع حمایت میکند. البته عربستان همچون آمریکا مواضع تند و تیزی در قبال این موضوع دارد. اروپاییها کار خودشان را خواهند کرد و سیستم تدافعی ایران را خواهند پذیرفت اما این سوال هم برای آنها وجود دارد که هدف این موشکها دقیقا چیست؟ چون دامنه و برد موشکهای ایران به اروپا هم ممکن است برسد."
همان طور که می بینید، نقیبزاده و نقیبزادهها باز همان طناب پوسیده «دور کردن سایه جنگ» را که یک بار با آن به چاه برجام رفتیم، به عنوان «آپشن» به خورد ملت می دهند و ملتی را که ۴۰ سال در برابر آمریکا ایستادگی کرده، از خشم کفتارکهای نوچه آمریکا چون فرانسه می ترساند.
و البته در رونوشتی که ظاهرا در جیب آقای نقیبزاده قرار دادهاند، دغدغههای منطقه ای فرانسه و سعودی هم به طور شفاف ذکر شده و ایشان هم به خوبی «انتقال» مطلب می کند:
" پس عربستان هم از مذاکرات احتمالی در این زمینه خشنود خواهد شد و البته نکته دیگری که در مذاکرات هست، آن چیزی است که آنها مداخلات ایران در منطقه مینامند. آنگونه که از فحوای کلام مطبوعات و رسانههای اروپایی بر میآید، آنها برای ایران منافعی را در عراق و افغانستان به رسمیت میشناسند ولی به طور مثال برای ایران منافعی در یمن قائل نیستند. بیش از این را مداخلهآمیز میدانند و خواهان مذاکره در این زمینه هستند."
به بیان دیگر، طبق «نقشه راه» نشان داده شده به نقیب زاده، مذاکرات کذا صرفا محدود به موشکی نیست و قدرت منطقهای را هم در بر می گیرد. به بیان سادهتر، جناب نقیبزاده خیلی صریح (از زبان مکرون) می گوید: "بفرمایید برجام ۲ و ۳"
و البته نمی شود که نقیبزاده مانیفست وزارت خارجه فرانسه را به اسم «سرمقاله» جا بزند و در آن اثری از منافع «رژیم صهیونیستی» نباشد:
" مذاکره کنندگان ایرانی هم باید بهاین نکته واقف باشند که برای اروپاییها نیز باید منافعی در منطقه قائل شوند. به طور مثال در سوریه و لبنان که فرانسه از دیرباز روابطی با آنها داشته و طبق معاهده ورسای مدتها تحت قیمومیت فرانسه بودهاند، چه بسا بتوان با فرانسویها همکاری کرد. البته در مذاکرات مفهوم امتیازات، یک مفهوم نسبی است. به طور مثال آن چیزی که اروپاییها آن را امتیاز مینامند، ایران حق خود میداند. چیزی که برای آنها نگرانی آور محسوب میشود رژیم اسرائیل است که به طور سنتی از متحدین و شرکای استراتژیک اروپاییها بوده است. بارها ایران تاکید کرده که موشکهایش متعارف است و اهداف هستهای را دنبال نمیکند."
نقیب زاده همان کسی است که در جریان برگزاری همهپرسی صهیونیستی اقلیم کردستان توسط تشکیلات بارزانی که حتی گروهی با سوابق نهضت آزادی هم با آن مخالفت کرد، در موضعی به شدت عجیب و ضدملی از آن دفاع و با لفظ «تولد ایران دوم» یاد نمود:
" به باور من دولت کردستان به مرکزیت اربیل هیچگاه علیه ایران شمشیر نخواهد کشید و دوستیاش با دشمنان ما از جمله اسرائیل را به ضرر ایران توسعه نخواهد داد. همه ویژگیها و خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که در این منطقه وجود دارد باعث میشود تا من از تولد محتمل «ایران دوم» از آن یاد کنم ایران دومی که انشاءالله بدینسان شکل خواهد گرفت هیچگاه خاک خود را در اختیار معاندان ایران قرار نخواهد داد. البته آنها رفتار امروز ما را در خاطره جمعی نگه خواهند داشت. آنها باید بدانند که ما در همه جا پشتیبان آنها خواهیم بود. ما هرگز در کنار کسانی که ننگ نسلکشی در پیشانیشان نقش بسته به جنگ کردها نخواهیم رفت بلکه به صدای دف آنها تا سپیدهدم استقلال کردستان عراق خواهیم رقصید."
و البته همه تریبونهای دولت «علّیه» فرانسه در نقیبزاده خلاصه نمی شود. روز سه شنبه(۲۳ آبان) سایت اصلاحطلب «عصر ایران»، در مصاحبه با فردی به نام «علی بیگدلی»، که کارشناس روابط بینالملل غرب اروپا و آمریکا معرفی شده، همان سرخطهای مقاله نقیبزاده را با عباراتی دیگر تکرار کرد:
" هر کشوری در سیاست خارجی خود یک اصل اساسی در روابط بین الملل دارد ممکن است انتظارات از فرانسه با منافع خارجی این کشور در تناقض باشد. اتحادیه اروپا از برجام حمایت کامل دارد و حتی در مقابل آمریکا ایستاده است. ما نباید توقع داشته باشیم برجام تقابل ما را در رابطه با مساله موشکی هم حل و فصل کند اما مطمئنا موضع گیری های این روزهای فرانسه جای نگرانی ندارد."
او سپس بار دیگر همان موضع دلخوشکنک دولتیها را درباره «حمایت کامل فرانسه از برجام» تکرار کرد:
" سفر مکرون به ایران قطعی نیست ولی وزیرامورخارجه فرانسه احتمالا تا هفته آینده به ایران بیاید، باید دید که چه اتفاقی خواهد افتاد. فرانسوی خیلی علاقه مند هستند که حجم سرمایه گذاری خود را در ایران افزایش دهند. ما با آنها قرارداد توتال امضا کرده ایم. حتی اگر برجام به هم بخورد آنها متعهد به انجام برنامه ها و قرارداد خود هستند هدف و سعی شخص آقای مکرون حفظ برجام است."
و باز به سان نقیبزاده، این «فرانکوفیل» محترم هم به نیابت از فرانسه به تلویح از ایران دعوت می کند که برجامهای ۲ و ۳ را هم بپذیرد:
" در صورت ماندن برجام، ایران به خاطر آزمایشات موشکی با فشارهای زیادی روبه رو خواهد شد و یکی از خواسته های مکرون از ایران متوقف شدن آزمایشات موشکی است. ما باید در سیاست هایمان نسبت به اتحادیه اروپا تغییراتی داشته باشیم چرا که اگر ما ارتباط با اتحادیه اروپا را از دست بدهیم دیگر در دنیا هیچ نقطه ای برای پا گذاشتن نداریم. بنابراین اتحادیه اروپا را باید حفظ کنیم تا در خیلی جاهای دیگر به کمک ما بیایند."
و خفّتبار ترین بخش صحبت این آقای «کارشناس» این جاست که از ایران می خواهد که برای حضور منطقهای و توان دفاعی خود از اروپا اجازه بگیرد:
" بطور مثال در اختلافات با عربستان اتحادیه اروپا می تواند واسطه گر باشد تا از بحران جلوگیری شود. در رابطه با افزایش توان نظامی خود باید نظر اتحادیه اروپا و به ویژه فرانسه به عنوان رئیس اتحادیه را جلب کنیم."
و البته خالی از لطف نیست که بدانید جناب آقای بیگدلی هم دکترای تاریخ خود را از دانشگاه «تولوز» در جنوب فرانسه گرفته اند!
جای تامل دارد که دبیرخانه محترم شورای عالی امنیت ملی که تیتر کیهان را در بازتاب سخنان مقامات انصارالله یمن، مغایر با امنیت ملی تشخیص می دهد، در قبال زیر سوال بردن خطوط قرمز آشکار کشور که پیوندی عمیق و اساسی با بحث «امنیت ملی» ما دارد و همه مقامات کشوری و لشکری جمهوی اسلامی از عالی ترین سطح آن را خط قرمز اعلام کردهاند، سکوت پیشه کرده است.
گفتنی است، سردار اسماعیل کوثری، جانشین فرماندهی قرارگاه ثارالله و عضو سابق کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی روز یکشنبه(۲۱ آبان) به انتشار این سرمقاله در روزنامه آرمان واکنش نشان داد. سردار کوثری با اشاره به حکم توقیف کیهان گفت:
" آن چه که منجر به توقیف روزنامه کیهان شد مربوط به کشور دیگر بود اما آنچه که روزنامه آرمان مطرح کرده در مورد امنیت ملی کشور خودمان است و باید جدیتر با آن برخورد شود چون همه مسئولان گفتهاند که مسئله موشکی قابل مذاکره نیست و نخواهد بود..... کسانی که اینگونه نظر می دهند، چهره خود را عیان میکنند که عامل بیگانه هستند و اگر هم عمدی در کار نباشد نا آگاهانه در زمین دشمن بازی میکنند."
* مشرق