به گزارش پایگاه 598، سید مهدی سیدی نوشت: صادق زیباکلام در اینستاگرام خود می نویسد: «به دخترم سارا
که عازم کربلا بود گفتم انشاءالله زیارتت مقبول، اما در بین راه، این پرسش
را هم از خودت بکن که چه شد بعد از ۱۴۰۰سال، ما ایرانیها سه، چهار سال است
که دفعتاً به فکر راهپیمایی اربعین افتادهایم (البته با تشویق و حمایت
تمام و کمال نظام)
زیباکلام، عادت به پرسیدن دارد، البته رک و راحت و جهت دار و آغشته به غرض؛ بد نیست گاهی ما هم از او سؤالاتی بپرسیم:
1. آیا نمی شود اینقدر تلاش مجاهدانه شما برای تردید افکنی و ایجاد دودلی
نسبت به نظام اسلامی، صرف کارهای مهم تر مثل کمک به فقرا، امور خیریه، نخصص
در رشته دانشگاهی، مطالعه عمیق تاریخ، حمایت از دین و یا هرچیز نافع دیگری
شود؟
2. آیا نمی شود روزی چند ساعت هم که شده، محض رضای خدا، تولید و توزیع
شبهه را متوقف کنید، یا حداقل به گوشه ای پناه برده و از فضیلت های سکوت و
خلوت برخوردار شوید؟
3. آیا نمی شود حداقل، با سارا، دختر خود، مثل مخاطبان بی پناه رسانه
برخورد نکنید و او را زیر گیوتین ناجوانمردانه شبهات، به خونریزی و قتل عام
نکشانید؟
4. آیا می شود پاسخ دخترتان را در جواب این پرسش پدرانه، برای ما هم توئیت کنید؟
5. آیا می شود مشاهدات دخترتان را پس از سفر اربعین برای ما هم روایت
کنید؟ (البته اگر ناخلف بوده باشد و بر خلاف تردیدافکنی پدر، بازهم به
زیارت حسین (ع) رفته باشد!)
6. کجای تربیت شما مشکل داشته که سارا، دخترتان، باز به این سؤالات بدیهی
حضرت پدر، بی توجه مانده و مثل میلیون ها نفر، به این حرکت دفعی، رسانه ای و
سیاسی تن داده است؟
7. آیا نمی شود یک درصد از مقداری که به آمریکا و شاید اسرائیل، خوشبین
هستید، به حکومت ایران هم خوشبین باشید؟ مثلا اینقدر که درباره حمله ناو
وینسنس آمریکایی به هواپیمای مسافربری ایرانی، توجیه تراشیدید و گفته اید
آنها تعمدی نداشته و ما خیلی وقت ها بی جهت آمریکا را دشمن خود می پنداریم؛
کاش به همان میزان با اربعین هم مهربان و خوشبین می بودید!)
8. آیا نمی شود برای حکومت ایران نیز قدری از صداقت و حق، فرض بگیرید و در پرسشگری هاتان او را معادل حکومت کفر و طاغوت نپندارید؟
9. آیا نمی شد از رسانه های جمهوری اسلامی دست می شستید، در روزنانه های
آن نمی نوشتید و هرگز بر آنتن تلویزیون او ظاهر نمی شدید؟ آن وقت سنجش می
کردیم که زیباکلام در کجای نظام معرفتی و روشنگرانه این مرز و بوم، وزن و
اندازه ای دارد؟
10. آیا به ما اجازه می دهید حداقل به خاطر همین سؤال خام و کتمان جسورانه
تاریخ که پیاده روی اربعین را ثمره تلاش نظام حاکم ایران می دانید، در
بقیه روایت های تاریخی و ژست های متفکرانه شما شک کنیم و بدبین شویم که
سؤالات او نتیجه تاریخ ندانی و تاریخ نخوانی است؟
11. در آخرین پست اینستاگرامی، خودتان گفته اید استادی هستید که گاهی مسیر
منزلش را گم می کند، و تعجب کرده اید که چطور اینستاگرام شما به مرز نیم
میلیون عضو رسیده است، آقای استاد می شود گزارشی تحلیلی از کامنت های همین
اعضاء به رسانه ها ارائه کنید؟ و البته یادمان باشد بی تفاوتی به مرزهای
عقیدتی و آزادانگاری در پرسشگری و ولنگاری در نقد، به سادگی آدم ها را
برجسته و رسانه ای می کند.
12. صادق خان! آیا می دانید بیست و اندی میلیون نفر آدم، یعنی چه مقدار
حجم انسانی، در حالیکه فقط چهار پنج میلیون نفر از آنان ایرانی هستند، آیا
همه این کثرت آدم ها تحت تسلط و نفوذ نظام حاکم ایران هستند؟
13. شما ویترین جذاب اندیشه های دگراندیش در ایران هستید، خودتان بگویید
چرا اربعین اینقدر جریان فکری شما را به عصبانیت واداشته و همه کار برای
ندیدن یا بد دیدن آن انجام می دهید؟
14. سؤال آخر، خودتان پاسخ دهید چرا ما در این چهار پنج سال، یک دفعه ای
یاد اربعین افتادیم؟ مگر اربعین قرار است برای حکومت ایران چه کند؟ و اگر
هم قرار است کاری کند شما چرا دلخورید؟