به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، روزشنبه FATF در پایان نشست خود بیانیهای منتشر کرد که در این بیانیه، درباره آخرین وضعیت همکاری و تعامل ایران نیز صحبت شده است. در بیانیه منتشر شده ،ابتدا به تعهد سطح بالای سیاسی ایران در سال 2016 برای اجرای برنامه اقدام اشاره شده است. تعهدی که برای برطرف کردن آنچه که FATF آن را خلأهای راهبردی ایران در زمینه مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم عنوان میکند، به FATF داده شده است. مسیر برطرف کردن این خلاها نیز اجرای برنامه اقدام است که ایران آن را پذیرفته است. اما لحن بیانیه اخیر کاملاً منفی و حاوی تهدید ضمنی ایران است. در این بیانیه به ایران هشدار داده شده که زمان کمی برای اجرای برنامه اقدام باقیمانده است. زمان مشخص شده برای اجرای برنامه اقدام پایان ژانویه 2018 یعنی سه ماه دیگر است. یعنی سه ماه دیگر مهلت اجرای برنامه اقدام برای ایران تمام میشود.
بیانیه از ایران خواسته است سرعت حرکت در مسیر اصلاح رژیم مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم خود را افزایش دهد. به عبارت دیگر ، بیانیه از روند اجرای برنامه اقدام توسط ایران ابراز نارضایتی کرده و آنها را کافی ندانسته است. لحن بیانیه لحن مثبتی نیست. مشخص است که لحن منفی و همراه با تهدید این بیانیه ناشی از تصمیم راهبردی است که FATF برای ایران گرفته است. البته FATF این تصمیم را مستقلا نگرفته است و بلکه این تصمیم ازجای دیگری به FATF منتقل شده است.
ابتدا لازم است این تصمیم را تبیین کرده و سپس به رمزگشایی از آن پرداخته شود.
راهبرد شمشیر داموکلس
قبلاً نیز بارها گفته شد که FATF یک نهاد سیاسی در نظام بین الملل است، هرچند ظاهری کارشناسی و فنی دارد. درست همانند آژانس بینالمللی انرژی اتمی که ظاهری فنی داشته اما کاملا سیاسی رفتار میکند. سیاسی بودن به این معنا که این نهاد تصمیمات مهم خود را بر اساس منطق سیاسی و اراده قدرتهای بزرگ، خصوصاً آمریکا می گیرد. در FATF تصمیم درباره وضعیت ایران نیز یک تصمیم سیاسی است. این بیانیه نشان می دهد که FATF می خواهد در قبال ایران از راهبرد قدیمی شمشیر داموکلس استفاده کند. FATF میخواهد با حفظ خطر بازگشت به لیست سیاه بالای سر ایران، فشار مضاعف به ایران وارد کند تا ایران تعهدات خود را در قبال برنامه اقدام به طور کامل و دقیق انجام دهد.
این نهاد به دنبال قطع رابطه و قطع همکاری ایران نیست. متفکران پشت پرده این نهاد میدانند که اگر همکاری ایران با FATF به طور کامل قطع شود، مانند وضعیتی که از 2012 تا 2016 بود، اهداف و سیاستهای آمریکا در منطقه و در ایران تامین نمیشود. پس FATF نیز به مانند سایر نهادهای نظام سلطه خواهان حفظ ارتباط با ایران است البته این ارتباط باید در فضای تردید و ترس از بدتر شدن وضعیت باشد تا ایران همیشه مراقب انجام تعهدات خود باشد و هیچگاه احساس راحتی نکند.
FATF میخواهد ایران احساس نگرانی و ترس داشته باشد و باور کند که اگر تعهدات خودش را آنگونه که FATF گفته است انجام ندهد، حتما در لیست سیاه قرار خواهد گرفت. لذا اکنون که سه ماه مانده به پایان برنامه اقدام ، زمان مناسبی است تا با تهدید و ترس ایران را وادار کند کارهای باقی مانده را با کیفیت بهتر انجام بدهد. تلاش شده در این بیانیه شمشیر معلق و آماده فرود بازگشت به لیست سیاه کاملاً برای ایران نمایش داده شود و لحن ناامیدکننده و نگران کننده این بیانیه پیام روشنی به طرف های ایرانی منتقل میکند.
طراح این راهبرد کیست؟
لحن و راهبرد پنهان در این بیانیه برگرفته از صحبت های دو هفته پیش معاون اطلاعات مالی و تروریسم وزارت خزانهداری آمریکا در نشست صهیونیستها (آیپک) است. خانم سیگال مندلکر در نشست آیپک گفت: «ما مصر هستیم ایران به صورت موثر و خیلی دقیق رژیم مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم را اجرا کند که منجر به بهبود شفافیت، از بین رفتن فساد و تامین مالی ترویسم شود یا ایران را از سیستم مالی بین المللی حذف کند.
ما همچنان ایران را نسبت به تعهداتش در قالب برنامه اقدام FATF پاسخگو میدانیم و اگر ایران نتواند تعهداتش را انجام دهد، ما از FATF می خواهیم تا اقدامات متقابل را بازگرداند. تا زمانی که ایران نتواند تامین مالی تروریسم را به اندازه کافی جرم انگاری کند باید در لیست سیاه FATF باقی بماند.»
سخنان مندلکر در آیپک نیز مبتنی بر راهبرد شمشیر داموکلس بود و همین راهبرد نیز در بیانیه FATF تکرار شده است. این هماهنگی و همآوایی اتفاقی نیست و مبتنی بر سیاست های کلان آمریکا برای رهبری در نظام بینالملل است. FATF نهادی است که با پشتوانه آمریکا رشد کرده و اهمیت یافته است. این نهاد تکمیل کننده پازل آمریکا در اعمال تحریمهای اقتصادی است.
آمریکا به عنوان تنها کشور دارای «سلاح پولی» به کمک FATF نیاز دارد تا بتواند اثرگذاری این سلاح را به حداکثر برساند. سلاح پولی آمریکا در زمانی که استانداردهای FATF به طور گسترده و فراگیر اجرایی شوند ، به بالاترین حد اثرگذاری خود خواهد رسید. اگر سلاح پولی آمریکا که مبتنی بر آقایی دلار در اقتصاد جهانی است، از بین برود، به طور حتم FATF دیگر ارزش نخواهد داشت و درحد همان FATF دهه 90 میلادی عمل خواهد کرد.