به گزارش پایگاه 598، روزنامه «حمایت» در یادداشتی به قلم « ابراهیم رزاقی» نوشت:
مباحثی همچون «اقتصاد» و «معیشت» که با زندگی روزمره
مردم گرهخورده است، از آن دسته موضوعاتی است که هم دوستان و هم دشمنان
انقلاب اسلامی، حساب ویژهای بر روی آن بازکردهاند و اشارات و تصریحاتی که
رهبر حکیم انقلاب در دیدارهای خود با مردم و مسئولین در خصوص مشکلات
معیشتی داشتهاند، از قرار گرفتن نقطه ثقل راهبرد دشمن بر «نبرد اقتصادی»
حکایت دارد. فوریت و اهمیت مسائل معیشتی و اقتصادی – بخصوص تحقق اقتصاد
مقاومتی- در منظومه ارزشی جمهوری اسلامی تا جایی است که مقام معظم رهبری آن
را بهعنوان یکی از «خطوط اصلی انقلاب» معرفی کردهاند و در کنار
آرمانهای انقلابی همچون «مبارزه با استکبار»، «مسئله فلسطین»،«پایبندی به
مبانی اسلامی» و ... هندسه انقلاب اسلامی را تشکیل میدهد.
ولی گاهی میشنویم و میبینیم که این اولویت اساسی در هیاهوی حاشیهها
گمشده و به مسئله دسته چندم تبدیل میشود. غفلت از این موضوع، زمانی که
پازل دشمن در اعمال تحریمها بهمنظور تضعیف اقتصاد ایران در برابر
تکانههای بیرونی و قرار دادن مردم در برابر انقلاب اسلامی از یکسو و خارج
کردن استعدادهای کشور از گردونه تولید با القای ناکارآمدی نظام، از سوی
دیگر را مرور میکنیم، شکی باقی نمیماند که در حال حاضر و به فرموده
سکاندار انقلاب، هیچ مسئلهای بهپای اولویت «اقتصاد» و «معیشت» نمیرسد:
«در شرایط کنونی، مهمترین مسئله کشور، موضوع اقتصاد و معیشت مردم است.» (3
آبان 96)
سؤال اینجاست که چرا برخی از مسئولان و صاحبمنصبان که خود بخشی از مردم هستند و در میان آنها زندگی میکنند، بهجای اینکه دغدغه مشکلات معیشتی را داشته باشند، دم از مسائل دسته چندم و بیاهمیتی میزند که هیچوقت دغدغه قاطبه مردم نبوده است؟ پاسخ روشن است. متأسفانه سیاستهای اقتصاد لیبرالی که برگرفته از جهانبینی غیرتوحیدی غرب است، بر بخشهایی از دستگاههای مسئول در امر معیشت حاکم است و عدم توجه به تحول ساختاری هم مزید بر علت شده تا از سرعت رشد اقتصادی کشور در دالان پرپیچوخم حاشیههایی که از این ناحیه شکلگرفته، کاسته شود. در نگاه کلان، عامل عمدهای که مرض نسیان مشکلات معیشتی را به جان بعضی از مسئولین انداخته، عبارت است از ترجیح روابط بهاصطلاح تعاملی با غرب در این حوزه به «استقلال اقتصادی» که ثمرات نامیمونی به همراه دارد. وقتی این تفکر حاکم باشد، طبیعی است که برای قشرهای ضعیف و متوسط در مقایسه با اشرافیت مترف و مسرف، جایگاهی تعریف نمیشود و هموغم نهادهای متولی معیشت به موضوعاتی نظیر اعمال محدودیتهای قانونی بر فلان چهره سیاسی یا رفع حصر فتنهگرانی که کشور را ماهها دچار بلوا و آشوب کردند، تنزل مییابد. علاوه بر این، رکودی که امروز دامنگیر بخش صنعت ما شده و بعضی ادعای عبور از آن را داشتند، حاصل فتور و سستی در رونقبخشی به واحدهای تولیدی و معطل کردن ظرفیتهای کشور به بهانه رفع تحریمهاست، درحالیکه چنانچه فرصتها و سرمایههای ایران اسلامی را در عوض چشمداشت به وعدههای توخالی دشمن، در مسیر شکوفا کردن استعدادهای بالقوه جوانان این مرزوبوم بکار گرفته میشد، مانند دوران دفاع مقدس، میتوانستیم و میتوانیم هر تحریم و تهدیدی را این بار در زمینه مشکلات معیشتی از پیش پای کشور برداریم. بارها گفتهشده که طرحهای جهادی با هزینههای بسیار پایین میتوانند به رشد اشتغال و بهبود معیشت مناطق محروم و حتی برخوردار کمک کنند و این امر، به کرات تجربهشده است اما برخی آقایان اصرار دارند با هزینههای گزاف، اشتغال ایجاد کنند، آنهم به روشی که سازمانهای بینالمللی زیرمجموعه قدرتهای بزرگ انتظار دارند که نتیجه آن را هم شاهدیم! در دوران دفاع مقدس، همت پولادین و عزم راسخ بسیجیان و رزمندگان جانبرکف باعث شد که در آن جنگ نابرابر پیروز شویم، سنگینترین مشکلات را پشت سر بگذاریم و در صنعت موشکی که یکی از پیچیدهترین صنایع مهندسی است – علیرغم تحریمهای بیسابقه- به خودکفایی برسیم. ولی با کمال تاسف، تصمیم و اراده انقلابی در برهه دفاع مقدس، امروز بعضاً جای خود را به مصلحتاندیشی، بهانهتراشی و فرار از بار مسئولیت با ابزار حاشیهسازی داده است. عامل حاشیهای دیگری که مسائل اقتصادی را به محاق میبرد، شعارزدگی است. اینکه بعضی سازمانهای دستاندر کار این حوزه، در این اجلاس و آن همایش، از اقتصاد مقاومتی و ضرورت رفع مشکلات معیشتی سخن بگویند اما در عمل بهجای اعتماد به جوانان و دانشمندان کشور در پروژههای عمرانی و اقتصادی، دست خود را بهسوی شرکتهای خارجی دراز کنند، ثابت میکند که دم زدن از رفع مشکلات مردم، ویترین و ظاهری بیش نیست، چراکه اگر واقعاً اقدام و عمل در کار بود، اثر آن در سفره خانوارهای ایرانی دیده میشد، درحالیکه اینگونه نیست. القای تضاد «آرمانهای انقلاب» با «معیشت» و زمینهچینی برای توجیه هضم شدن در هاضمه نظام سلطه، عامل بسیار مهمی است که در این میان باید به آن اشاره داشت و باید آن را زیرمجموعه نگاه بورژوازی و اشرافیگری طبقهبندی کنیم. این در حالی است که ترویج و واقعیتبخشی به این دوقطبی که با عاملیت بعضی متصدیان بیبصیرت کشور و برخی عوامل رسانهای آنها صورت میگیرد، دیگر رنگ و لعابی در مقطع کنونی ندارد زیرا تحریمهای جدید آمریکا کاملاً روشن کرد تا زمانی که از تمام آرمانهای انقلاب دست نکشیم، دشمنیها همچنان پابرجاست؛ ضمن اینکه به فرض محال تسلیم شدن، هیچ تضمینی برای توقف بدخواهیهای آنها وجود ندارد.حقیقت این است که برخی مسئولین در فهم توطئهها و نقشههای بدخواهان این مرزوبوم، از مردم عادی کوچه و بازار جاماندهاند، چراکه وقتی پای صحبت مردم مینشینیم، درمییابیم که اغلب افراد جامعه، اتکا به توان داخلی را رمز شکوفایی اقتصاد و ناامید کردن خناسان داخلی و خارجی میدانند اما در مقابل، وقتی اظهارات برخی مسئولین را میشنویم، بوی وابستگی، عدم اعتماد به جوانان و قدرت شگفتانگیز آنان، عقبافتادن از قافله علم و ضرورت دنبالهروی از غرب را استشمام میکنیم؛ گویی که هیچ پیشرفتی در حوزههای هستهای، نانو فناوری، پزشکی، فضایی و ... در کشور به دست نیامده است! بنابراین، حل مبنایی مسئله اقتصاد و بهبود معیشت، افزون بر اینکه وظیفهای شرعی و قانونی است، راهبردی سیاسی در منشور انقلاب اسلامی نیز محسوب میشود؛ ازاینرو، برخی بهجای پرداختن به حواشی و بازی با الفاظ، باید ثابت کنند که جمهوری اسلامی برای کارزار در عرصه اقتصادی با دشمن و رفع معضلات معیشتی آماده جهاد خستگیناپذیر است و کاملاً مؤمنانه، قاطعانه و انقلابی عمل میکند.