کد خبر: ۴۳۳۰۰۲
زمان انتشار: ۰۹:۲۰     ۰۳ آبان ۱۳۹۶
برخی از اصحاب قدرت در رأس دعواهای سیاسی هستند و برخی نیز که دنیای‌شان به این آدم‌ها گره خورده است، حرارت این دعواها را همیشه گرم نگه می‌دارند اما به واقع هیچ چیز در این میان برای مردم و درد مردم نیست.

به گزارش پایگاه 598، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «غلامرضا صادقیان» نوشت:

دعواهای سیاسی در کشور اغلب نه درد مردم است، نه برای مردم و نه از آن خیری به مردم می‌رسد ولی در شبکه‌های اجتماعی معمولاً عده‌ای چنان به این دعواها می‌پردازند که گویی مردم منتظرند تا سود خالص خود را از دعوا ببرند! از طرفی هرچند چیزی که به نفع مردم نباشد، مرگش خیلی زود فرا می‌رسد اما دعوای سیاستمداران تمامی ندارد و بنابراین همیشه چیزی از همین جنس در صدر اخبار رسانه‌ها و بر سر زبان‌ها وجود دارد؛ دعواهایی کاملاً شخصی و از سر حب نفس و خودکامگی که طرف‌های دعوا برای پیروزی در آن از مردم مایه می‌گذارند و خود را در رأس یک هرم مردمی معرفی می‌کنند و این از خیانت‌های بزرگی است که میان برخی شخصیت‌ها در جامعه ما رواج دارد.

آن رئیس‌جمهور با آن رئیس مجلس، آن رئیس فلان با این رئیس بهمان، آن وزیر با آن رئیس‌جمهور، یک شخصیت سیاسی با همه اینها و همه اینها با دیگران و با خودشان دعوا دارند. دعوای سیاسی با حب و بغض‌های شخصی و کینه‌های قدرت که آنها را وامی دارد با بودجه ملت و از جایگاه کسی که از ملت رأی دارد، کوره کینه را همیشه گرم نگه دارند. اما اینها هیچ یک مشکل مردم، دغدغه مردم و چیزی نیست که مردم دنبال آن باشند. دنبال‌کنندگان این خبرها بیشتر اجیرشدگان همان کینه ورزان هستند.

در عین حال اگر رسانه‌ای به این اخبار نپردازد، همان‌ها رسانه عاقل را متهم می‌کنند که درد ملت را ندارد و همسو با ملت نیست! امر تا به آن حد بر آنها مشتبه شده که واقعاً خود را مردم می‌پندارند و هر سمت و سویی را که بروند، انتظار همراهی همگان را دارند.

این سیاستمداران کینه‌ورز اگر مورد خطاب منتقدان قرار بگیرند، وانمود می‌کنند «ملت» نقد شده است! اگر به دادگاه احضار شوند، طوری به دادگاه می‌روند که گویی ملت به دادگاه احضار شده است. اگر از پستی برکنار شوند، پای ملت را به میان می‌کشند و اگر زیانی کنند، به ملت تسلیت می‌گویند! اینها در دموکراسی رشد کرده‌اند اما چه وقتی که در قدرت هستند و چه وقتی که از قدرت کنار می‌روند، خوی شاهنشاهی دارند. در دموکراسی‌های دیگر، رئیس‌جمهوری که دوره‌اش تمام می‌شود، یک قیچی به دست او می‌دهند تا دبستان‌های جدید و سالن‌های تئاتر را افتتاح کند و حداکثر سفیر صلح یا حامی محیط زیست و دوستدار طبیعت می‌شود اما در دموکراسی ما کسی که قدرت را ترک می‌کند، در واقع قدرت را ترک نمی‌کند و نه تنها دوستدار طبیعت نمی‌شود، بلکه طبیعت قدرت‌طلب او تازه بیدار می‌شود.

چنان القا شده است که  اگر از فسادی خبر بدهند برای انتقام‌گیری سیاسی از رقیب است و پول مردم برایشان اهمیتی ندارد و اگر فسادی را منکر شوند در معامله با رقیب است و همچنان اینکه پول مردم چه می‌شود، به خیالشان هم نمی‌آید. اینها در کشور کم هم نیستند. برخی از اصحاب قدرت در رأس این دعواهای سیاسی هستند و برخی نیز که دنیای‌شان به این آدم‌ها و به دعواهای آنها گره خورده است، حرارت این دعواها را همیشه گرم نگه می‌دارند اما به واقع هیچ چیز در این میان برای مردم و درد مردم نیست.

البته جامعه نیز در این باره کم تقصیر نیست. جامعه باید بداند وقتی در یک دموکراسی، شخصی را به قدرت می‌نشاند، در واقع او را به نوکری و خدمتگزاری برگزیده است اما خویی در میان بخش‌هایی از جامعه هست که این نوکران برگزیده را بر سر می‌نشاند و آنگاه نمایش این سوداگران قدرت را با بلیتی که به قیمت گران عمر و سرمایه یک جامعه تهیه شده است، به تماشا می‌نشینند.

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها