رسیدگی فوقالعاده به پرونده قتل «اهورا»
علی مصطفوینیا، دادستان مرکز استان گیلان نیز با تشریح جزئیات تازه جنایت
تکاندهنده گفت: «ناپدری 27 ساله در غیاب همسرش و پس از آزار و اذیت جسمی
پسرک، با کوبیدن سر «اهورا» کوچولو به دیوار سبب مرگ او شد. پزشکی قانونی
آزمایشهای لازم را روی پیکر مقتول انجام داده اما نظر خود را هنوز اعلام
نکرده است. همچنین دستگیری مادر این کودک شایعهای است که در فضای مجازی
منتشر شده است.»
او با تأکید بر رسیدگی فوری به پرونده گفت: «بنابر نظریه مقدماتی پزشکی قانونی، علت مرگ کودک، خونریزی مغزی ناشی از وارد آمدن ضربه به سر تشخیص داده شده است. همچنین آثار سوختگی تازه روی انگشتان و سوختگی قدیمی روی پاها نیز تأیید شده است. عامل این جنایت مشکل روحی، روانی نداشته و در زمان وقوع قتل نیز مواد مصرف نکرده است. ضمن اینکه بهدنبال شکایت پدر کودک و درخواستش برای قصاص قاتل، پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است و با توجه به حساسیت موضوع بهصورت ویژه رسیدگی میشود.»
مهدی قربانی ثمین، مدیر کل پزشکی قانونی استان گیلان نیز درباره علت مرگ «اهورا» گفت: «علت قتل این کودک به خاطر تجاوز جنسی و ضربه مغزی بوده است.»
رضا جعفری معاون امور اجتماعی بهزیستی استان گیلان هم اعلام کرد که از ابتدا در روند ماجرا قرار داشتهاند و گزارش وقوع کودک آزاری را به دستگاه قضایی اعلام کردهاند. تا اینکه با گزارش این حادثه به خط 123 درباره یک کودک آزاری در تاریخ 22 مهر ماه توسط انتظامات بیمارستان پورسینا، تیم اورژانس بهزیستی به این بیمارستان اعزام شد. این کودک به علت ضربه مغزی در کما بود و بهدلیل جراحات شدید جان باخت.»«احمد سیاوشپور»، رئیس کل دادگستری استان گیلان نیز با تأیید آزار و اذیت جسمی کودک و ضربه وارد شده بر سر او بهعنوان علت مرگ گفت: «تحقیقات در مرحله مقدماتی است و وضعیت روانی متهم توسط تیم روانپزشکی در پزشکی قانونی مورد بررسی قرار دارد.»
محاکمه مادر «اهورا» در قبرستان
ظهر سهشنبه وداع با «اهورا»ی خردسال در مسجد آقا سید محمد زیر ده
درشهرستان خمام رشت برگزار شد و این کودک 2 سال و 7 ماهه با بدرقه خانواده و
اقوام و بیتابیهای پدرش به خاک سپرده شد. پدر «اهورا» که از دو ماه قبل
اجازه دیدن فرزندش را نداشته و برای اثبات صلاحیت نداشتن همسر سابقش برای
سرپرستی فرزندشان شکایتی نیزبه دادگاه ارائه کرده بوده، گفت: «مدتی بود
همسایههای مجتمعی که همسر سابقم با قاتل زندگی میکرد از رفت و آمدهای
افراد مشکوکی به ساختمان صحبت میکردند.حتی آنها حاضر بودند شهادت بدهند.
به همین دلیل چون طبق قانون «اهورا» تا 7 سالگی در حضانت مادرش بود، شکایت
کردم تا صلاحیت نداشتن همسرم برای سرپرستی پسرمان را ثابت کنم. اما افسوس
که نتوانستم پسرم را نجات دهم.با این حال ازخون فرزندم نمیگذرم ومعتقدم
همسرسابقم وشوهرش دراین جنایت مقصرند.»اما همزمان با خاکسپاری «اهورا»مادرش
حسابی تنها بود وهیچکس به او دلداری نداد.چراکه خیلیها او را مقصر مرگ
پسرش و نابودی زندگیشان خواندند وهمانجا به نوعی محاکمهاش کردند.