آويني فيلم: امرالله احمد جو كارگردان مجموعه
تلويزيوني «روزي روزگاري» به بهانه نمايش آخرين فيلم خسرو شكيبايي در گفت
وگويي از خانواده و بازيگري به عنوان دو علاقمندي شكيبايي ياد كرده و گفته
است كه وي حتي گاهي خانواده را فداي بازيگري مي كرد: گاهي در خارج از تهران
فيلمبرداري داشتيم و چند روزي كه او بازي نداشت مي توانست به خانواده سر
بزند ولي براي اين كه حس بازيگر مقابلش را تامين كند سر صحنه مي ماند.
وي در ادامه اين گفت وگو به نقل خاطره اي از همكاري اش با شكيبايي پرداخته و
گفته است: در آخرين كاري كه با هم داشتيم، خسرو جراحي سختي كرده بود و حتي
پزشكش به من توصيه كرد كه فقط بازي نشسته داشته باشد. خسرو به سبب دوستي
اي كه داشتيم، از من حرف شنوي داشت. با اين حال يك مواقعي آنقدر كودك مي شد
كه مي توانستي براي كارهايش دعوايش كني!
احمدجو در ادامه افزوده است: در همان زمان يك صحنه اي بود كه بعد از گفتن
ديالوگ و انجام كارهايش بايد به سمت اسب مي آمد و ژست سوار شدن به اسب مي
گرفت و بعد صحنه تمام مي شد. همه چيز آماده بود و وقتي در حال گرفتن صحنه
بوديم، خسرو طبق كاري كه بايد مي كرد به سمت اسب نزديك شد و شروع به حركت
كرد و به تاخت رفت! بعد از اين كه اسب ايستاده و او داشت پياده بر مي گشت،
من به سمتش رفتم. فهميد كه براي دعوا مي روم! وقتي رسيدم گفت: "خر بازي در
آوردم؟!" گفتم "نه خسرو بازي درآوري!" توضيحي كه داد اين بود: "آن كس كه
سوار شد من نبودم؛ همان شخصيتي بود كه داشتم بازي مي كردم. اصلا متوجه نشدم
كه دارم چه مي كنم. تمام حسي كه در صحنه داشتم آنقدر برقرار بود كه باعث
شد سوار اسب بشوم و بروم".