به گزارش پایگاه 598 به نقل از روزنامه جوان، وارد دنیای بازی که میشود انگار ارتباطش با همه
دنیای پیرامون قطع و نبض زمان از دستش خارج میشود. مرحله به مرحله جلو
میرود و برای رسیدن به مرحله بعدی حاضر است هر قیمتی را بپردازد؛ این
حکایت 23 میلیون گیمر ایرانی است که روزانه بین 80 تا 144 دقیقه از عمرشان
را پای بازیهای رایانهای میگذارند و با بازیهایی همچون کلش باعث خروج
روزانه 50 میلیون تومان ارز از کشور میشوند، اما حکایت این آسیبها به
همینجا منتهی نمیشود و آنگونه که برخی کارشناسان میگویند ولنگاری فرهنگی
به بازیهای داخلی هم رسوخ کرده است. بیسوادی والدین و مسئولان از یکسو و
باز شدن پای آقازادهها و ژنهای برتر به حوزه بازیسازی از سوی دیگر موجب
شده تا وامهای میلیاردی به برخی شرکتهای بازیساز ایرانی با پشتوانههای
خاص تعلق گیرد و برخی دیگر از کمترین حمایتی محروم بمانند.
بخشی از هویت افراد در خلال بازی شکل میگیرد. در این میان تأثیرگذاری
بازیهای رایانهای بسیار جدیتر است؛ چراکه در این بازیها فرد میتواند
تخیل خود را عینیت بخشد و خود را در نقش یک قهرمان، فرمانده، پادشاه ببیند و
حکمفرمایی کند. بر این اساس حوزه بازی و بازیهای رایانهای یکی از
مهمترین حوزههایی است که نیازمند ورود جدی و نظارتی ضابطهمند از سوی
نهادهای فرهنگی همچون مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی است. با این وجود
اگر سری به کافه بازار و فروشگاههای عرضه بازیهای رایانهای تلفن همراه
بزنید با ولنگاری فرهنگی جدی در حوزه بازیهای رایانهای حتی انواع تولید
داخلیشان مواجه میشوید.
نگرانی از بازیهای زرد ایرانی
بابک کرباسی، کارشناس و تولیدکننده بازیهای رایانهای معتقد است بازیهای
رایانهای و تلفن همراه به «پستانک» و «آبنباتی» برای ساکتتر شدن
فرزندان تبدیل شده و برخی از والدین نمیدانند در بازیهای رایانهای چه
خبر است. به گفته وی برخی از صهیونیستهای یهودی کمپانی بزرگ بازیسازی
ایجاد کردند و این بازیها به بازار ایران میآید. از نگاه کرباسی کمکم
به جایی رسیدهایم که خیلی نباید نگران بازیهای خارجی باشیم، بلکه دو سال
است که باید مراقب تولید داخلی باشیم تا از بابت آنها فرزندانمان ضربه
نخورند و اگر در حوزه صادرات برویم، شاید بعضی از کشورها حتی واردات برخی
از بازیهای رایانهای ایرانی را ممنوع کنند!
وی با اشاره به حجم بازیهای رایگان تولید شده برای نوجوانان میافزاید:
بازیهایی با ادبیاتی مانند «لات و داداش مشتی» یا بازی رایانهای که
میگوید «مافیای خود را بساز و حرفهایترین آدمها را استخدام کن و باید
ثابت کنی قویترین فرد مافیای این شهر هستی» در کشور تولید شده است.
کرباسی با اشاره به تنوع گسترده بازیها و محتوای نامناسب آنها به بازی
دیگری اشاره میکند؛ داستان بازی از این قرار است که یک لوتی با جمعی
نالوتی درگیر میشود و آنها را میزنند. این کارشناس با انتقاد از محتوای
نامناسب بازیهای تولید داخل تأکید میکند: فارغ از بازیهای وارداتی یکی
جلوی این بازی داخلی زرد ایرانی را بگیرد.
کرباسی تصریح میکند: تا سن 15 سالگی بچهها نباید گوشی هوشمند داشته
باشند، اما در حال حاضر بازی آنلاین با ردهبندی «3+» سال در ایران وجود
دارد؛ مگر کودک سه ساله میتواند وارد اینترنت بشود؟
وی میافزاید: شما در «کافهبازار» حداکثر 15 درصد بازیها با ردهبندی
هستند و بنیاد ملی بازیهای رایانهای نیز میگوید «من نمیتوانم جلوی آنها
را بگیرم؛ چراکه تعداد بازیها خیلی زیاد است.»
وام 14 میلیاردی به ژنی برتر برای تجارت «بازی»
آنطور که محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات گفته است سال گذشته 10
میلیارد تومان به صنعت بازیسازی ایران وام دادهاند و امسال و سال آینده
هم پرداخت چنین وامی در دستور کار است، اما ظاهراً این وام شامل حال هر
بازیسازی نمیشود. کرباسی با اشاره به گردش مالی بازیهای رایانهای
میگوید: براساس آمار دولت، بازی «کلش آف کلنز» در سال 94 و نیمه سال 95،
در ایران روزانه 50 میلیون تومان درآمد داشته است؛ حالا این پرسش مطرح است
که چه کسی مجوز داده است تا بازیهای خارجی به شبکه شتاب ما وصل شوند و
شرکتهایی بازیها را ترجمه کرده و ارزش ریالی بگیرند و ارز خارج کنند؟
به گفته وی بزرگترین شرکتی که در ایران این کار را میکند متعلق به یکی از
آقازادههاست که دولت سال گذشته 14 میلیارد تومان وام به این شرکت داده
است. این بازی ساز تصریح میکند: بنده برای تحقیق از این شرکتها رفتم و
دیدم نصف آقازادهها در آنها هستند.
«ما از سال 1400 به بعد ادب و آرامش را در خانوادههای ایرانی نمیبینیم و
سونامی مرگ اخلاقی همراه این بازیها به کشور میآید»؛ این را کرباسی
میگوید و میافزاید: صنعت بازیسازی، صنعت تخصصی و بالادستی است و
نمیتواند توسط بخش خصوصی کنترل شود. از نگاه وی واردات بازیهای رایانهای
به خصوص روی موبایلها و وصل بودن به شبکه بانکی کشور، خروج ارز از کشور،
به هم زدن رقابت کف بازار و تغییر ذائقه مصرفکنندهها از جمله مواردی است
که اگر اصلاح نشود با چالشهای جدی در نسل آینده مواجه خواهیم بود.