در ابتدای این گفتوگو نوبری در پاسخ به این سئوال که در چه مرحلهای از
برجام قرار داریم با بیان اینکه واقعیتی که بنابر برجام باید رخ میداد،
اعمال محدویتهایی در برنامه هستهای ایران و در برابر آن برداشتن تحریمها
توسط طرفهای مقابل بود گفت: در حال حاضر تعادلی که اساس برجام بود، از
بین رفته است، یعنی ایران به تعهدات خود برای اعمال محدودیت در برنامه
هستهای کاملاً عمل کرده است، ولی طرفهای مقابل نهتنها به تعهدات اولیه
خود در برداشتن تحریمها عمل نکردند، بلکه در حال اعمال تحریمهای جدید
هستند. درواقع در کنار محدویت هستهای، ادامه و توسعه تحریمها توسط
طرفهای مقابل در حال انجام است.
وی
با تأکید بر بررسی دوباره متن برجام و نقاط ضعف آن افزود: یکی از نقاط ضعف
برجام این است که وقتی طرفهای مقابل، آن را نقض میکنند ما مکانیسم
متعادل و برابری برای کنترل و مهار نقض طرف مقابل و یا اقدام در برابر آن
نداریم که از آن بهعنوان «مکانیسم ماشه» تعبیر میشود.
نوبری
در باره عملکرد «مکانیسم ماشه» توضیح داد: وقتی طرف مقابل، مفاد برجام را
نقض میکند ایران باید به 5+1 شکایت کند. طبق این مکانیسم طرف مقابل طی
جلسات متعدد تا 45 روز فرصت دارد که اعلام کند من از این شکایت راضی نیستم و
بعد از آن جلسه شورای امنیت برگزار میشود که در آن جلسه طرف مقابل وتو
میکند و نتیجه این میشود که تمام تحریمها علیه جمهوری اسلامی
برمیگردد.
وی
ادامه داد: به عبارت دیگر اگر ما از طرف مقابل شکایت کنیم، انگار تیری به
سمت خودمان شلیک کردیم. براین اساس است که ما الان نمیتوانیم در برابر نقض
طرف مقابل اقدام کنیم و نتیجه این میشود ما مرتب اعلام میکنیم طرف مقابل
در حال نقض است، ولی نمیتوانیم شکایت کنیم. مثل اینکه که در گوشه رینگ
افتادیم و طرف مقابل امکان ضربهزدن به ما را دارد، ولی ما امکانِ مقرراتی
نداریم تا طرف را مهار کنیم.
سجادی
نیز در تکمله اظهارات نوبری با بیان اینکه برای برجام ماهیت حقوقی قائل
نیستم تصریح کرد: برجام ماهیت سیاسی دارد و بهخاطر همین در حال پمپاژ
تبعات سیاسی خودش است. برجام ما را در بزنگاهی قرارداده که از یکطرف ما را
تحت فشار سنگین حقوقی قرار میدهند و از طرف دیگر باج میخواهند.
وی
با یادآوری تبعات منفی اقتصادی سیاسی فتنه 88، به چرایی بهوجود آمدن
برجام اشاره کرد و اظهار داشت: بعد از خوابیدن غبار فتنه سال 88، بلافاصله
تحریمهای فلج کننده با هدف ایجاد فلاکت اقتصادی و مشکلات معیشتی برای
شهروندان ایرانی تصویب شد. برجام تعبیه شده بود تا جناح پراگماتیسم در
ایران از طریق جایزه گرفتن، منویات کدخدا را در ایران اجرایی کند.
این
فعال سیاسی در توضیح منویات ایالات متحده با بیان اینکه این منویات نه
مسئله هستهای است، نه موشکی و نه حقوق بشر گفت: جمهوری اسلامی از سوی
امریکا متهم است که هژمونی این کشور را در سال 1357 شکسته است و اگر قرار
باشد این هژمونی بشکند و عامل آن تنبیه نشود، بدآموزی دارد. بنابراین برجام
تلاش کرد از طریق یک سبد جایزه آن را بهنفع تقویت جناحهای تعاملی پیش
ببرد. علیرغم این مسائل، با تدبیر رهبر انقلاب با کمندی که بر روی مذاکرات
قرار دادند برجام متوقف شد، وگرنه قرار بود این برجام به 2 و 3 ختم شود.
سجادی
در باره نحوه مواجهه ترامپ با برجام، قبل و بعد از انتخابات ریاستجمهوری
امریکا توضیح داد: ترامپ اولین کاری که بعد از نشستن بر کرسی ریاستجمهوری
میکند با دامنزدن به موضوع ایرانهراسی، به منطقه میآید و آن قرارداد
سنگین تسلیحاتی را با عربستان امضا میکند. اتفاقاً برجام درست عمل میکند.
متأسفانه در این قضیه ما چوب خوشبینی خوردیم و تصور میکردیم واقعیت
حقوقی برجام قرار است تأمین کننده منویات سیاسی باشد.
وی
با انتقاد از عملکرد دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی که شعارشان دیپلماسی
بینالملل مبتنی بر مسئولیت است تصریح کرد: برجام ثابت کرد که اصل «قدرت»
در دیپلماسی بینالملل حرف اول را میزند و تا اندازهای که قدرت دارید، حق
دارید. اگر حداقلهایی را هم در برجام تأمین کردیم به اعتبار حضور
قدرتمندی بود که سپاه در عراق و شامات تدارک دید.
این
روزنامهنگار با رد این مطلب که الان موافقان و مخالفان برجام در حال
پیداکردن راهحلی برای برونرفت از بحران هستند اضافه کرد: آقای ظریف و
آقای صالحی اخیراً گفتند اگر امریکا از برجام خارج شود ما با اروپا ادامه
میدهیم! مگر قبلاً نمیگفتند اگر ما با کدخدا مذاکره کنیم اروپا هم
میآید، پس چرا الان اینگونه میگویند؟ این نشان میدهد دستگاه دیپلماسی
ما برنامه مدون و استراتژی بلندمدت ندارد.
وی
با بیان اینکه دوره چهارساله ترامپ از لحاظ ایرانهراسی بسیار دشوار خواهد
بود تشریح کرد: ترامپ از طریق ایرانهراسی قصد دارد منویات سیاسی و
اقتصادی خود را تأمین کند. در برجام، چینیها بیشتر از تجربه خودشان بهره
بردند. چین کلیه قراردادهای نفتی خود را به این مؤکول کرده است که یا با
یوان انجام دهد یا طلا، در حالیکه این کاری بود که ما باید میکردیم.
سجادی
ضمن بیان این مطلب که ترامپ نه مرد جنگ است و نه مرد سیاست افزود: ترامپ
مرد تجارت است و شامه ترامپ، پول را میشناسد. همین مسئله باعث شده است که
ترامپ توانسته با اتحاد ساختمانسازها در برابر کارتلهای نفتی و تسلیحاتی و
بانکی امریکا مبارزطلبی کند و اتفاقاً موفق هم عمل کرده است. ترامپ
علیرغم اینکه در رسانهها بهعنوان احمق جلوه داده میشود خیلی هم زیرک
است و با یک حساب توئیتر خود کل نظام رسانهای امریکا را به چالش کشیده
است.
نوبری
هم در ادامه در باره راهحل برونرفت از «مخمصه معرفی ایران بهعنوان ناقض
برجام»، لزوم آسیبشناسی در این موضوع را مهم توصیف و بیان کرد: برای این
موضوع ابتدا باید مخمصهای را که در آن افتادیم بشناسیم. سپس این را بررسی
کنیم که آیا عواملی که باعث شد در این مخمصه بیفتیم را ادامه میدهیم، که
اگر ادامه پیدا کند تبدیل به چاهویل میشود.
وی
به خاطره خود از اولین توافقنامه میان ایران و 1+5 اشاره کرد و گفت: بعد
از امضای توافقنامه ژنو در تاریخ سوم آذر 92، در تاریخ 16 آذر نامهای
سرگشاده به آقای روحانی نوشتم و به ایشان، دامی را که امریکا برای ما تدارک
دیده است گوشزد کردم.
سفیر
اسبق ایران در مسکو به ملاقات خود با مرحوم هاشمی رفسنجانی در همین خصوص
اشاره کرد و تصریح کرد: به مرحوم هاشمی گفتم چیزی که من از موافقتنامه ژنو
میبینم این است که ایران را به مخمصه میاندازد و اگر ایران در این مخمصه
افتاد آیا پاسخی برای آن دارید؟
وی
ادامه داد: آقای هاشمی گفتند من خیالم راحت است، ایران در بنبست بود و من
راه را برای ایران باز کردم. بلافاصله به ایشان جواب دادم که شما میگویید
بهلحاظ کلی کار کردهاید، اما همه جزئیات به گردن شماست. وقتی دلیل آن را
پرسیدند گفتم به دلیل اینکه اگر شما حمایت نمیکردید این دولت رأی
نمیآورد. پس از آن در باره جزئیات بهصورت مفصل بحث کردیم. نتیجه این شد
که آقای هاشمی مرتب میگفت، فلانی گفته که آقای کری تضمین داده است!
نوبری
تصریح کرد: من هم به آقای هاشمی گفتم این قولها با سیستم روابط بینالملل
امروزی تعریف نشده است و این قرارها با سیستم حاکمیت امریکا جواب نمیدهد،
چون آقای کری امروز هست و فردا نیست.
دیپلمات
سابق کشور هدف برجام را محدود کردن برنامه هستهای ایران در مقابل ادامه و
توسعه تحریمها دانست و توضیح داد: مخمصه پیشآمده از آنجا حاصل شد که به
طرف مقابل یعنی امریکا اعتماد کردیم و فکر کردیم آنچه را که آنها میگویند
اجرا کنیم، آنها هم در مقابل، خواستههای ما را اجرا میکنند. در حالیکه
در روابط بینالملل امروز اصولاً چیزی بنام اعتماد وجود ندارد.
در
ادامه سجادی در پاسخ به این سئوال که مکانیسم ترامپ برای فشارآوردن بر
ایران و نقض برجام توسط ایران چیست تشریح کرد: صرفنظر از دیپلماسی مردان
سیاست خارجی ترامپ علیه ایران، اتفاق خوبی برای ما در امریکا افتاده است و
آن این است که برای نخستین بار ترامپ به نمایندگی از تیم ملیگرایان تمام
نیروهایی که وابسته به کارتلهای بانکی و نفتی و تسلیحاتی جناح جهانیسازی
هستند را در مقابل خود میبیند. از این جهت یک فرصت به ایران داده است که
آن صفآرایی را که همواره مقابل ایران داشتند از دست بدهند.
وی
با بیان اینکه لزومی ندارد وقتی قصد برهم زدن و نقض برجام را نداریم آن را
علنی اعلام کنیم توضیح داد: در عرصه دیپلماسی نباید تمام داشتههای خود را
روی میز قرار دهیم تا طرف دست ما را بخواند. بهنظر میرسد اعلام رسمی این
موضوع که ما بههرصورت ناقض برجام نخواهیم بود کار اشتباهی بود.
این
روزنامهنگار به رهاکردن بازار چین و روسیه، دو کشوری که در برجام از
ایران حمایت کردند اشاره کرد و ابراز داشت: عرض من به دولت تدبیر و امید
این است که شما چرا اقتصاد این کشور را برای کشورهای اروپایی معطل نگه
داشتید؟ وقتی چین آمد چرا استقبال نکردید؟ غیر از این بود که ما بیش از حد
دچار خوشبینی اروپائیان شده بودیم؟
وی
اذعان کرد: قاعده سرمایهگذاری بر مبنای «ترس» استوار است. سرمایهگذار
پول خود را جایی میبرد که تضمین 100درصد برگشت داشته باشد. وقتی ایران
مشکل خود را با امریکا حل نکرده است، اروپایی نمیتواند بازار اقتصاد خود
را سر مخالفت با امریکا، قربانی بازار کوچک ایران کند.
نوبری
نیز در ادامه اظهارات سجادی با اشاره به مذاکرات 14 سال پیش تیم دیپلماسی
حاضر با چند کشور اروپایی یادآور شد: همین تیم با همین استدلال کنونی
آنموقع میخواستند امریکا را دور بزنند و با اروپا وارد مذاکره شوند که
مذاکرات شکست خورد. آقای روحانی هم در کتاب خاطرات خود به این موضوع اشاره
کرد که امریکا در این موضوع چوب لای چرخ ما گذاشت. الان هم دوستان میگویند
بهسمت اروپاییها برویم و مذاکرات را با آنها ادامه بدهیم!
دیپلمات
سابق کشور، حذف سانسور و صادقانه سخن گفتن با مردم را یکی از راههای
برونرفت از این مخمصه برشمرد و گفت: بهتر است مردان دیپلماسی کشور به مردم
صادقانه بگویند که وقتی اروپا نمیتواند و نمیخواهد در برابر حمایت از
ایران، حمایت از امریکا را از دست بدهد، چرا باز هم صحبت از ادامه مذاکرات
با اروپاییها میکنید؟
در
ادامه سجادی در باره طراحی احتمالی امریکا در برابر ایران با بیان اینکه
28 سال پیش در دفتر پژوهشی وزارت خارجه ادعا کردم که دیپلماسی امریکا این
است که دشمنان تعریفشده خود را با ابزارهایی مثل فرسایش اقتصادی مستهلک
کند تشریح کرد: ایالات متحده با این تئوری سعی میکند دشمنان خود را از
طریق مستهلک کردن توان اقتصادی آنها و هدایت بودجههای کلان عمرانی در مسیر
میلیتاریسم، به بحران فلاکت در معیشت برساند.
وی
ادامه داد: این کار را با موفقیت در شوروی و نیکاراگوئه انجام داد. این
موضوع 38 سال روی ایران اعمال میشود. ما از ابتدای انقلاب تحت اعمال این
سیاست امریکا هستیم تا از طریق کانالیزه کردن بودجه های کشور در مسیر جنگ و
عدم فرصت به دولتها، با هدایت بودجههای عمرانی کشور در مسیر میلیتاریسم
تحمیلی، این بحران فلاکت را به معیشت تزریق کنند و در بلندمدت بدنه کشور
یعنی همان کسانی را که طی این مدت به پای این نظام پایمردی کردند، آنچنان
مستأصل کنند تا انقلاب ایران را مانند نیکاراگوئه، ونزوئلا و شوروی خلع
سلاح کنند. بهنظر میرسد چهارسال آینده ریاستجمهوری ترامپ، ادامه 38 سال
گذشته در فشار اقتصادی به مردم باشد.
نوبری
نیز در باره در باره شباهت طراحی براندازی امریکایی در شوروی با آنچه که
برای ایران طراحی کرده است خاطرنشان کرد: اوباما در دفاع خود از مذاکرات
عیناً به همین موضوع اشاره کرد و گفت ما با ایرانیها همان طور ریگان با
شوروی مذاکره کرد، مذاکره میکنیم. این یک کد رمز بود و آنها متوجه شدند
منظور چیست. خلاصه استراتژی امریکاییها در برابر شوروی نشان دادن روی خوش
با محتوای تقریباً هیچ بود.
وی
توضیح داد: امریکاییها مرتب بر سر حل مشکلات اقتصادی شوروی مذاکره
میکردند. ابتدا بر سر سلاحهای استراتژیک مذاکره کردند. سپس گفتند شما
باید در مسائل منطقهای هم کوتاه بیایید. میزان کوتاه آمدن گورباچف محدود
بود، وقتی کار به دست یلتسین رسید، همه برجامهای آنموقع را بهسرعت اجرا
کرد که خواسته امریکا را اجابت کرده باشد، بهامید که امریکاییها دست آنها
را در مسائل اقتصادی خواهند گرفت، ولی سرانجام تقریباً هیچ عاید آنها شد.
نتیجه این شد که بعد از 15 سال امتیاز دادن به آمریکا، یلتسین از مردم
روسیه عذرخواهی کرد و گفت ما به مسئله آسان مینگریستیم، ولی فهمیدیم که
بسیار مشکل است.
دیپلمات
سابق کشور در پاسخ به این انتقاد که در طراحی امریکا برای براندازی نظام
کمونیستی شوروی با جمهوری اسلامی باید تفاوت قائل شد توضیح داد: این صحیح
است که در این مسائل باید تطبیق را کنار بگذاریم، اما باید شبیهسازی کنیم
تا عبرت بگیریم، همانطور که امام علی(ع) فرمودند من در باره گذشتگان
آنچنان میدانم که گویی با آنها زندگی کردم.
نوبری
در باره طراحی امریکا برای اعمال سیاستهای خود در ایران با بیان اینکه
امریکا بحران اقتصادی مردم را به برنامه هستهای گره زد اضافه کرد:
امریکاییها اینطور القا کردند که اگر میخواهید مشکلات اقتصادیتان حل
شود، برنامه هستهای خود را محدود کنید. با این کار برنامه هستهای ما را
ناکارآمد کردند. برنامه بعدی آنها، پیوندزدن توان نظامی ما با معیشت مردم
است تا مردم بگویند این موشکها برای چیست؟ سپس روی مسائل منطقهای دست
میگذارند و این بار مشکلات معیشتی مردم را با مسائل منطقهای پیوند
میزنند.
وی
مسئله «حقوق بشر» را قدم نهایی طراحی امریکایی در براندازی جمهوری اسلامی
دانست و با بیان اینکه این موضوع را در شوروی سابق هم انجام داد گفت: هدف
نهایی امریکا از دست گذاشتن روی حقوق بشر مورد نظر خودشان، تجزیه ایران
است. شروع اولیه این کار را هم از کردستان عراق اعلام کردند. وقتی کردستان
عراق تجزیه شد، آن را به کردستان ترکیه و سوریه و سپس ایران سرایت
میدهند.
سفیر
سابق ایران در مسکو در تجزیه جنوب شوروی، عامل «حقوق بشر» را مؤثر توصیف
کرد و با بیان اینکه امریکاییها با سر دست گرفتن نقض حقوق بشر در شوروی
مردم را ترغیب به این کار کردند تصریح کرد: برنامه امریکاییها برای ایران
در انتها به تجزیه کشورمان منجر خواهد شد. همین چند روز آینده قرار است در
کردستان انتخابات برگزار شود. این انتخابات یعنی تجزیه عراق. تجزیه عراق
میتواند شروع جدایی کردستان از ایران را رقم بزند.
وی
خطاب به مردم ایران ضمن بیان این مطلب که بنده عضو ستاد مرکزی جنبش سبز
بودم اذعان کرد: این موضوع را بهعنوان جناحبندی نگاه نکنید. اگر ما بنا
را روی معیشت و مسائل اقتصادی قرار دهیم، باید منتظر تحمیل برجامهای دیگر
باشیم که آخر آن تجزیه ایران را در پی خواهد داشت.
نوبری
به نکته جالب توجهی در باره خاورمیانه بزرگ اشاره کرد و ادامه داد: تعبیر
خاورمیانه بزرگ که توسط غربیها استعمال میشود، یعنی اینکه خاورمیانه خودش
بزرگ باشد، ولی کشور بزرگی در آن وجود نداشته باشد. استراتژی نهایی امریکا
در خاورمیانه خردکردن و تجزیه کشورهای خاورمیانه بهویژه کشورهای بزرگ و
قدرتمند است. الان از عراق شروع کردند و مرتب این کار را ادامه خواهند
داد. مردم ایران چه اصولگرا و اصلاحطلب، هرکسی عشق به یکپارچگی ایران
دارد، باید در برابر این مسیر طراحیشده با وحدت ملی بایستد.
وی
تأکید کرد: قبل از اینکه مسئله جنگ داخلی در سوریه بهوجود بیاید،
میخواستند این طرح را در ایران عملیاتی کنند که اگر نبود وحدت ملی و ولایت
فقیه، جامعه ابتدا دچار انشقاق و بعد تجزیه میشد و همان جنگی را که ما در
سوریه میبینیم در ایران اتفاق میافتاد.
در
ادامه این برنامه سجادی در پاسخ به این سئوال که آیا برجام منطقهای توسط
ترامپ دنبال خواهد شد یا خیر ضمن انتقاد از کسانی که در انتخابات
ریاستجمهوری از انتخاب هیلاری کلینتون ابراز خوشحالی میکردند اظهار داشت:
اگر هیلاری کلینتون پیروز شده بود برای ایران مصیبت جدیتری شکل میگرفت.
ترامپ از تفکر ملیگرایانه در داخل امریکا نمایندگی میکند. برای همین است
که جریان جهانیسازی را مقابل خودش میبیند.
وی
خاطرنشان کرد: درگیری میان ترامپ و جریان جهانیسازی میتواند یک فضای
تنفسی به منطقه خاورمیانه بدهد تا از سیاستهای امریکا جلوگیری کند، هرچند
این موضوع تضمینشده نیست، اما میتوان حداقلهایی برای این موضوع قائل شد.
بهنظر میرسد اگر دولتهای ایران روی اقتصاد مقاومتی تمرکز کنند سیاست
بحران معیشتی آمریکا ناکارآمد خواهد شد.
در
بخش پایانی این برنامه ناصر نوبری در جمعبندی مباحث خود، دیپلماسی بهکار
گرفته شده در موضوع برجام را شبیه به دیپلماسی قاجار قلمداد کرد که در آن
به پادشاهان کشورهای دیگر صله میدادند تا گشایشی ایجاد کند و تصریح کرد:
در حال حاضر نام این صلهدادن به اعتمادسازی تغییر پیداکرده است، یعنی ما
امتیازاتی به غرب بدهیم تا به ما اعتماد کند و بعد منتظر گشایش باشیم. این
دیپلماسی کهنه بود، بهخاطر همین شکست خورد. در دیپلماسی مدرن، قدرت حرف
اول را میزند و اصلاً اخلاق در آن وجود ندارد. ما باید اساس استراتژی خود
را عوض و آن را به دیپلماسی توازن قدرت تغییر دهیم.
وی
در پایان گفت: یکی از راههای مهمی که برای آینده میتوان انجام داد این
است که کشور را از هیجان نسبت به منافع ملی بیرون بیاوریم. موضوع هستهای،
جزو منافع ملی بود و نباید وارد جنگ جناحی و گروهی میشد و باید به آن نگاه
کارشناسی و علمی صورت میگرفت. در چندسال گذشته که بهعنوان منتقد در این
موضوع ورود پیدا کردم به ما برچسب دلواپسی زدند؛ بهنظر میرسد دلواپس بودن
از بیخیال بودن بهتر است و اتفاقاً همه پیامبران دلواپس امت خود بودند.