به گزارش پایگاه 598، کیهان در
بخشی از گزارش خود درباره شهرداری نجفی نوشت: وقتی اسم نجفی از بین اسم
چند زن و مرد اصلاحطلب و هم سن و سال خودش برای شهرداری تهران انتخاب شد،
مقرر شد که وزارت کشور حکم شهرداری او را صادر کند. این امر افزون بر رای
اعضا شورای شهر،نیازمند یک مقدمه ساده دیگر هم بود و آن چیزی نبود جز
استعلام از وزارت اطلاعات. فرایندی که با توجه به اهمیتش، نهایتاً طی چند
ساعت خاتمه مییافت. یعنی وزیر کشور در نامهای از وزیر اطلاعات میخواهد
نظرش را درباره محمدعلی نجفی برای تصدی سمت شهرداری تهران اعلام کند و چون
شهر تهران مهم است و نباید لحظهای بدون مسئول بماند،منطقی است که بلافاصله
وزیر اطلاعات دستور تهیه پاسخ را بدهد و طبیعتا پس از چند ساعت، پاسخ
آماده میشود.
اما کار نجفی بالا گرفت! چند ساعت به
چند روز بدل شد و پاسخی نیامد! حتی برای شهرداری تهران سرپرست هم انتخاب
شد،اما پاسخ نرسید! فشارها بالا گرفت! در پرونده نجفی چه چیزی بود که مانع
پاسخ مثبت میشد!؟ آیا همان تک برگ سال 88 مانع بود و به مسئول با وجدان
پرونده، اجازه نمیداد بیتوجه به آن برگه، پاسخ بدهد!؟ آیا اوراق دیگری هم
در پرونده بود که دست او را لرزانتر میکرد!؟ کسی چیزی نمیگوید اما هرچه
بود،نامهای امضا نشد تا فشارها بالا گرفت و... بالاخره حکم صادر شد!
تازه اول راه است!
اما
آمدن نجفی پایان راه نبود،قطعا گرایشهای سیاسی و ارتباطات حزبی او قرار
است سرنوشت شهر تهران را دستخوش تغییر کند. نجفی نیامده ،تغییرات را کلید
زد و از قضا همین حالا ،چند نفر از افرادی که سابقه و کارنامه روشنی هم
ندارند را به سمتهایی گمارده است. او رسانه شهر را به برخی از افراد تیم
فتنه 78 و 88 سپرد و خیال همه را راحت کرد! در مسئولیتها و معاونتها هم،
وازدگان برخی سمتها مثل معاون مستعفی وزارت راه در ماجرای تلخ و فراموش
شده قطار تبریز مشهد را به سمت معاون حملونقل و ترافیک تهران منصوب کرد.
برخی از افراد لیست املاک نجومی را به معاونتهای دیگر گمارد و خلاصه ماجرا
آغاز شد!آنهم از سوی مدیری که خود بر خلاف موازین و ضوابط روی صندلی
شهرداری تهران نشسته است.
اصلاحطلبان ،سالها
حسرت رانده شدن از بهشت بر دلشان مانده بود! درست بعد از شورای شرمآور اول
شهر تهران.حالا در رسیدن به بهشت ،هیجان و ولعی دارند که باعث شده حتی
بهشت را هم با خشت کج بنا کنند! این خشت کج، تا آخر دیوار را کج خواهد کرد.