در این بیانیه آمده است:
« بسمالله الرحمن الرحیم
اللهم صلی علیمحمد وال محمد وعجل فرجهم
اظهارات اخیر رئیس جدید سازمان حفاظت محیط زیست در خصوص تولید مصرف محصولات ترا ریخته (دستکاری ژنتیک شده) که کاملاً غیر کارشناسی و به دور از تخصص و وجاهت علمی بیان شد باعث نگرانی دوستداران محیط زیست و سلامت مردم شده است.
در شرایطی که هنوز آثار برجایمانده از سوء مدیریت شخص آقای دکتر عیسی کلانتری و همکارانشان در کشاورزیهای خرد و بومی ایران، وضعیت نابسامان اکولوژیک و مشکلات عدیدهی اقتصادی و اجتماعی را بر بسیاری از نقاط کشور تحمیل نموده است و همچنین عملکرد ضعیف و پر از انتقاد وی در ستاد احیاء دریاچه ارومیه برکسی پوشیده نیست، انتخاب و انتصاب ایشان به سمت حساس و خطیر ریاست سازمان حفاظت محیط زیست کشور با موج وسیعی از انتقادات فعالان محیط زیست و اساتید این حوزه همراه بود، لکن با ادامهی روند اظهارات غیر کارشناسانه، اعمال سیاستهای سلیقهای و اتخاذ تصمیمات خلقالساعه از سوی ایشان میتوان آیندهی نامعلومی را در مسائل عدیدهی زیستی و بهویژه امنیت ذخایر ژنتیک و حاکمیت بذر سرزمین پیشبینی کرد.
بدیهی است وقتی اظهارات ضد محیط زیستی و منفعتمحوری اینچنین، از زبان بالاترین مقام محیط زیست کشور جاری میشود، موجب افزایش میزان بیاعتمادی عمومی نسبت به سیاستهای دولت در زمینه محیط زیست و سلامت شده و زمینهساز افول سرمایههای اجتماعی آن خواهد گشت، از سویی دیگر سخنانی ازایندست باعث ایجاد فضای دوقطبی در بین فعالان محیطزیست شده و با اوجگیری موافقتها و مخالفتهای دو گروه در این امر،شاهد تشویش اذهان عمومی خواهیم بود.
«جبههی محیط زیست نیروهای انقلاب اسلامی» در راستای رسالت سازمانی خود بهطور تخصصی و بهدوراز هرگونه شائبه سیاسی به تبیین واقعیت علمی و سیر تحول تاریخی محصولات ترا ریخته میپردازد؛
مفهوم تراریخته یعنی دستکاری ژنتیکی بر روی موجودات زنده اعم از میکروارگانیسمها، گیاهان و جانوران بهمنظور تغییر صفات و ویژگیهای آنها است. این فناوری از شاخه مهندسی ژنتیک و زیستفناوری بوده که امروزه از فناوریهای نوین مهم و مؤثر در تولید دارو، واکسن، محصولات غذایی و غیره محسوب میشود که البته ویژگیهای هر حوزه بسیار متفاوت است. خصوصاً در رابطه با تولید محصولات کشاورزی و غذا با منابع تراریخته، با توجه به تأثیرات متعدد و گستردهای که این دستکاریها میتواند ایجاد کند در بین مجامع علمی و محققان دو گروه در دنیا شکلگرفتهاند که یک گروه حل تمام مشکلات کمبود و فقر غذایی و راه دستیابی به کشاورزی پیشرفته را به این فناوری نسبت داده و گروه دیگر به علت گستردگی و تنها مجهول بودن ابعاد اثرات این فناوری و حتی اثرات مخربی که بر روی تنوع زیستی و بر هم خوردن چرخه زیستی میشود، در حد محدود و کنترلشده در محیط آزمایشگاه بسنده میکنند.
دولتمردان کشورهای مختلف نیز بر اساس این دیدگاهها و قابلیت و توان مدیریت خوداتکا و پایدار، سیاستهای خود را در بهرهبرداری و استفاده از این فناوری شکل دادهاند. بعضی از کشورهای پیشرفته با رعایت استاندارهای قوی تنها به کار تحقیقاتی پرداخته و خصوصاً در تولید، رهاسازی و مصرف اینگونه محصولات غذایی و کشاورزی محدودیت شدیدی قائل هستند.
در سطح دوم کشورهایی هستند که تولید تجاری این محصولات را جایزشمرده که عمدتاً این کشورها با رویکرد اقتصادی و به دانسته اما محصولات تولیدی را با برچسب ترا ریخته به بازار ارائه میدهند که حمایت مافیای پیچیده کمپانیهای غذا و دارو و محصولات کشاورزی هستند. دسته سوم به علت نداشتن قانون لازم و مدیریت صحیح ناچار به استفاده از این محصولات هستند. بدون شک این فناوری با توجه به بازار مصرف و نیازمندیهای اولیه زمینه تهدیدات خاموش و دائمی که ریسک بسیار بالا در حوزه سلامت،کشاورزی، محیط زیست و حتی اقتصادی را داشته فراهم میکند و در صورت عدم توجه جدی بر اساس ضوابط و رعایت استانداردهای لازم این تهدیدات برای کشور ایران بسیار جدی و خطرناک است که میتوان به برخی از موارد آن اشاره کرد:
سلطه غذا و انحصار بذر: استراتژیستهایی همچون هنری کسینجر سلطه غذا را بهعنوان سیاست کنترل دولتها مطرح نمودهاند، امروزه علاوه بر سلطه اقتصادی، فرهنگی، خبری، سیاسی و دارو ... سلطه غذا توسط شرکتهای همسو با اهداف کشورهایی چون آمریکا در حال وقوع است.
لذا با سوءاستفاده از مهندسی ژنتیک و با ایجاد بذرهایی که قابلیت فقط یکبار کشت را دارند، منجر به انحصار بذر بهعنوان منبع و پایه اصلی تولیدات کشاورزی شدهاند و بهنوعی از این طریق تولیدات کشاورزی کشورها را با نظام سلطه کنترل میکنند و کشورها را مجبور به تهیه بذر از آن شرکتها میکنند این شرکتها غالبا نمایندگانی تربیتشده را برای پیشبرد در کشور هدف انتخاب میکنند که کشور ما نیز جدا ازقاعده سلطه و نفوذ آنها نمیتواند باشد.
اثرات سوء زیستمحیطی: در خصوص تنوع زیستی بسیار غنی و ذخایر ژنتیکی متنوع ایران در جوامع بینالملل اتفاقنظر وجود دارد و دشمن به هر نحوی که ممکن است در پی خارج کردن ذخایر از کشور ایران و ثبت در کشور خود و درنهایت تخریب و حذف آن در کشور ایران است. این در حالی است که همین ذخایر ژنتیکی بهعنوان برترین عامل جهت مقابله با هر نوع تهدید و حمله بیوترویستی و اگروتروریستی بهحساب آمده که متأسفانه توسط فنآوری تولید محصولات ترا ریخته در معرض تهدید قرارگرفته است.
فناوری تراریخته بهمرورزمان تنوع زیستی را از بین خواهد برد به علاوه اینکه با فرار ژنهای محصولات ترا ریخته نهتنها ارقام بومی و ذخایر ژنتیکی بلکه موجب ایجاد آفات و بیماریهای مقاومتر میشود و به تبع آن کشور در معرض تخریب، آلودگی و فرسایش قرار میگیرد و برخلاف ادعای طرفداران تولیدات این محصولات مصرف سموم و آفتکشها بهمراتب در کشور بیشتر خواهد شد.
تجربه تلخ واردات و رهاسازی جلبک آزولا که به بهانه افزایش عملکرد برنج از کشور فیلیپین به مزارع شمال ایران راه یافت و منجر به تخریب تالابها و آلوده سازی شالیزارها شد، مصداق بارز این حقیقت است که نتیجه و محصول هر پژوهش علمی در حوزه بیوتکنولوژی لزوماً قابلیت رهاسازی در طبیعت و تجاریسازی را نداشته و نمیتوان محیطزیست کشور، سلامت و حیات زیستمندان آن را فدای رویای افزایش محصول و نشان دادن کارخانه درخشان«میزان تولید» کرد.
اثرات سوء بر سلامت جامعه: با گسترش علم و پیدایش جنبهها و حقایق جدید از فناوریهای نوین همچون مهندسی ژنتیک، مقالات علمی و معتبر سالهای اخیر نشاندهنده بیماریزایی این محصولات در ابعاد مختلف در محیطهای آزمایشگاهی است. بنابراین گزارشها مصرف این محصولات منجر به بیماریهای متعددی همچون سرطانها، ناباروری ، بیماریهای خاص نژادی و... شده است. از طرفی علاوه بر پیامدهای طبیعی و غیرعمدی سوءاستفاده از این نوع محصولات جنبههای هدفمند و هوشمندانه دستکاری شده ژنتیکی نیز مطرح است که بهعنوانمثال میتوان به پروژه نژاد برتر یا همان یوژنیکساشاره کرد که دشمن با این اقدام کنترل سلامت و توان جمعیتی و نسلهای کشور را میتواند مورد هدف قرار دهد. لذا این موضوع بهعنوان یکی از تهدیدات و مخاطرات جدی و خاموش با اثر دائمی شناخته میشود. با توجه به مصرف این محصولات در سبد غذایی مردم و اثرات سوء شناختهشده و ناشناخته مصرف آن میتواند صدمات جبرانناپذیری بر پیکره سرمایههای انسانی و منافع آتی ملی وارد نماید.
ایجاد زمینه نفوذ دشمن: شرکتهای چندملیتی همچون مونسانتو، سینجنتا و ... با ایجاد بورسیههای تحصیلی برای دانشجویان کشورهای درحالتوسعه به تقویت نیروهای متخصص در راستای اهداف خود پرداختهاند که بهنوعی هزینه تبلیغات و بازاریابی خود در کشورهای موردنظر را تحت عنوان بورسیه پرداخت کند.تربیتیافتگان این شرکتهای سودجو با عناوینی همچون فناوری هراسی و علم ستیزی و ایجاد امپراطوری دروغ سعی در خاموش کردن صدای منتقدان نظام سلطه غذا رادارند. بهعنوانمثال: برنج ترا ریختهای که کشت آن امروز در کشور مطرح است تحت حمایت مالی شرکت سینجنتا و بنیاد راکفلر قرارداد و معلوم نیست با چه اهدافی میخواهد تحت عنوان دانش بومی در کشور کشت گردد. بعلاوه اینکه نمایندگان این شرکتها بعضاً با بودجههای دولتی و با استفاده از ظرفیت پژوهشگاهها و پژوهشکدههای دولتی تحت عنوان شرکت دانشبنیان سعی در پیشبرد اهداف منفعت طلبانه خود و شرکتهای مذکور رادارند، این در حالی است که فعالیتهای آنها غالباً با تولید دانش همراه نبوده و در خوشبینانهترین حالت کپیبرداری ناشیانه از پژوهشهای ابتدایی و مخرب شرکتهای خارجی است..
نقش دولت یازدهم در ترویج فناوری تولید محصولات تراریخته: با بررسی عملکرد دولت در چهار سال گذشته، بهخوبی میتوان وجود عناصر ذینفع این موضوع را در بدنه دولت مشاهده کرد که علاوه برداشتن شرکتهای خصوصی و حضور در کمیتههای دولتی صدور مجوز این محصولات در وزارت جهاد کشاورزی با لابیهای گسترده و شانتاژ خبری در طول دوره ریاست جمهوری یازدهم سعی کردهاند تا به بهانههای واهی اعم از نشر اکاذیب، تشویش اذهان عمومی و ... منتقدان این عملکرد دولت را با زدن مهر محرمانه از میدان به در کنند.
اکثر ذینفعان تراریخته در کشور از اعضای یک جریان سیاسی بودهکه با تأسیس شرکتهای بهاصطلاح دانشبنیان و دریافت تسهیلات از بیتالمال اقدام به ترویج و کشت محصولات و اقلام کشاورزی و ایجاد انحصار در این زمینه کردهاند که با فناوری نسل اول و خطرناک قدیمی تراریخته تهیه شده و هیچگونه سند ارزیابی خطر و دریافت مجوز از مراجع قانونی بیانشده در قانون ایمنی زیستی را ندارند.
با درایت و اطلاعرسانی دانشمندان مستقل و دلسوز کشور بند مربوط به تجاریسازی انبوه محصولات ترا ریخته با عنوان «تولید و تجاریسازی انبوه کودهای زیستی، سموم زیستی و محصولات ترا ریخته با اولویت برنج و پنبه ترا ریخته» از سند برنامه ششم توسعه دولت (در قسمت راهبردها، سیاستها و اقدامات اساسی صفحه 360 بخش علم و فناوری) با همکاری کمیسیونهای مختلف مجلس محترم حذف و به تصویب نرسید.
با عنایت به موارد مطروحه و در راستای ایجاد مصونیت و بیاثر کردن تهدیدات بهمنظور کاهش آسیب و مخاطرات تا تکمیل زیرساختهای لازم برای جلوگیری از آسیبپذیری و پایداری در برابر امنیت غذایی مردم، محیط زیست و سلامت جامعه رصد و پایش، تشخیص، کنترل و نظارت و بازنگری قوانین و مقررات، دستورالعملها و آییننامههای تولید تجاری و واردات بیرویه این محصولات به مسئولان محترم و بهویژه شخص جمهور و رئیس سازمان حفاظت محیطزیست توصیه و پیشنهاد میشود تا به مدت 5سال از هر نوع تولید انبوه رهاسازی و تجاریسازی این محصولات ممانعت به عملآورده و در این مدت تحقیق و توسعه در حوزه ترا ریخته تا لبههای مرزهای دانش ادامه یابد. تا علاوه بر حفظ فنآوری و محققین متعهد دانشگاههای کشور اقدامات ایمنی لازم در خصوص ایجاد بستر مناسب جهت استفاده صحیح و مطمئن از فناوریهای نوین ترا ریخته و همچنین گسترش کشت محصولات ارگانیک را بیشازپیش در دستور کار خود قرار دهد.
در این فرصت مجدداً فرازهایی از نامه دکتر محمدجواد ظریف در سال 1378 به رئیس دفتر رئیسجمهور وقت و گزارش ایشان از نشست کارتاهنا را یادآوری مینماید:
«این نوع محصولات اولاً قادرند بهمجرد ورود به سیستمِ محیط زیست بومیِ کشورها، بر تمامی اقلام مشابه غلبه یافته، بهتدریج آنان را نابود سازند، اتفاقی که برای برخی از محصولات کشاورزی بومی در دنیا و حتی در کشور خودمان بهصورت محدودتر رخداده است. ثانیاً قادرند تأثیرات منفی ناشناخته و بلندمدتی را بر نسل و نژاد و تواناییها و سلامت انسان بگذارند»
« این در حالی است که (اگر) محصولات ترانس ژنتیک بهصورت معمول مورد بهرهبرداری قرار بگیرند این امکان وجود خواهد داشت که حتی بهصورت سلاح مورد بهرهبرداری قرارگرفته و یا با استفاده از ژنهای خاصی حالات جسمی، روانی انسانها را تغییر داده و محیط زیست را به نابودی بکشاند »
«فرضاً با نصب ژن عقیمی بر روی گندم، تولیدکنندگان آن قادرند نسلی از یک کشور را عقیم ساخته یا با پیوند ژنتیک ژنهای مولد اخلاق پست ــ نظیر درندهخویی کوسهها یا صفات رذیله خوکها بر محصولات کشاورزی ــ میتوانند آن را به گروهی از انسانهای کشور هدف خود منتقل سازند»
بنابراین از کلیه دستگاههایی که وظیفه حفظ امنیت کشور و جامعه را بر عهدهدارند تقاضا میشود با توجه به اثرات مخرب امنیتی تولید و مصرف محصولات ترا ریخته، ریشههای زمینهسازان نفوذ دشمن در عرصههای حیاتی کشور را شناسایی و برخورد لازم را به عملآورند.
بیشک «جبهه محیط زیست نیروهای انقلاب اسلامی» حق هر نوع اعلامجرم و برخورد حقوقی را طبق ماده 66 آیین دادرسی کیفری بر خود محفوظ میداند.
والسلام علی من التبع الهدی
جبهه محیط زیست نیروهای انقلاب اسلامی
8 شهریور 1396 خورشیدی»