به گزارش پایگاه 598 به نقل از رکنا: کارآگاهان جنایی استان البرز در جریان تحقیقات
تخصصی از مرد جوان جنایتکار که چهار سال پس از قتل همسرش و تبرئه در این
پرونده، دلبسته زن میانسال شده و با شنیدن جواب رد، نقشه اسیدپاشی به او را
طراحی کرده بود، به جزییات تازهای درباره این دو جنایت هولناک دست
یافتند.
این
جنایتکار، چهار سال قبل در جریان مشاجره خانوادگی، همسرش را به قتل رسانده
و با زیرکی خود را بیگناه نشان داده و از مجازات گریخته بود تا اینکه سال
قبل دلبسته زن میانسالی شد. اما وقتی زن آرایشگر با درخواست ازدواجش مخالفت
کرد، پسردایی نوجوانش را اجیر کرد و زن میانسال را اردیبهشت امسال، شبانه
هدف اسیدپاشی قرار داد.
زن میانسال دیروز به تشریح نحوه آشناییاش
با فرهاد و جزییات ماجرای اسیدپاشی پرداخت: «من قربانی عشق یکطرفه مردی شدم
که از کینهاش و جنایتی که چندسال قبل مرتکب شده بود اطلاعی نداشتم و حالا
به خاطر انتقامجویی این سنگدل سلامتی جسمی و روحیام را از دست دادهام و
زندگی خود و خانوادهام فنا شده است. ضمن اینکه هزینههای زیادی برای
جراحیهای مختلف صرف کردهام و هنوز هم این جراحیها ادامه دارد. اما من و
خانوادهام دیگر پولی نداریم که خرج درمان کنیم.به همین خاطر از مسئولان و
مردم میخواهم به داد من و خانوادهام برسند.»
چند وقت بود که فرهاد را میشناختی؟تقریباً من و او یک سال قبل آشنا شده بودیم.
قبلا ازدواج کرده ای؟بله من 44 ساله هستم و نوه هم دارم.
فرهاد چند ساله است؟10 سال از من کوچکتراست.
چرا با تو دوست شد؟نمیدانم میگفت با من احساس آرامش میکند.
چرا؟من آدم شادی بودم و روحیه خوبی داشتم.
چرا به پاسخ ازدواجش جواب رد دادی؟او 10 سال از من کوچکتر بود و اصلاً تناسبی با هم نداشتیم.
آیا متوجه احساسش شده بودی؟میفهمیدم که زیادی به من لطف میکند اما او دچار عشق یکطرفه بود. در حالی که من هیچ حس خاصی به او نداشتم.
شغل شما چه بود؟آرایشگر هستم.
از شب حادثه بگو که چه اتفاقی افتاد؟آن
شب قرار بود فرهاد به خانهام در کرج بیاید و چیزی بگیرد. به همین خاطر
وقتی زنگ زدند با خودم گفتم فرهاد است.اما وقتی در را باز کردم پسر نوجوانی
را دیدم که بدون هیچ حرفی ظرف اسید را روی صورتم پاشید و فرار Escape کرد.
وقتی با صدای بلند فریاد کشیدم، دختر 22 سالهام که در آپارتمان بود خودش
را با عجله به من رساند. بعد هم همسایهها آمدند و مرا با کمک اورژانس به
بیمارستان انتقال دادند.
چرا فرهاد با تو اینکار را کرد؟نمیدانم شاید به خاطر اینکه نمیخواستم با او ازدواج کنم.
الان وضعیتات چگونه است؟آسیب
زیادی به من وارد شده. گوش هایم از بین رفته و صورتم کاملاً سوخته.
نمیتوانم سرکار یا بیرون از خانه بروم. هزینههای درمانیام بشدت سنگین
بوده و نمیدانم با این همه بدهی و مشکلات آینده چه کار کنم. امیدوارم
مسئولان به دادم برسند.
چند فرزند داری؟سه فرزند.
چرا جدا شدی؟من و شوهرم با هم مشکل داشتیم و با هم نمیساختیم.
چند سال قبل جدا شدی؟چهارسال پیش.
از کی با فرهاد آشنا شدی؟یک سال پیش موقع خرید لوازم کارم با او آشنا شدم.
از قتلی که قبلاً مرتکب شده بود خبر داشتی؟نه،
اصلاً خبر نداشتم و فقط میدانستم که مظنون به قتل بوده و بعد از زندان
Prison آزاد و تبرئه شده. اما امیدوارم هر چه زودتر به سزای اعمالش برسد.
ماجرای اسیدپاشی نوجوان اجیرشدهسرهنگ
جواد صفایی رئیس پلیس آگاهی استان البرز نیز صبح دیروز گفت: «این اسیدپاشی
شامگاه پنجم اردیبهشت امسال در محدوده خیابان گوهردشت کرج رخ داد. پس از
تحقیقات تخصصی و بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته، ردپای پسر نوجوانی
دراین ماجرا بهدست آمد تا اینکه در جریان تحقیقات گسترده پلیسی، سرانجام
پسر16 ساله شناسایی و دستگیر شد. اشکان پس از دستگیری و در نخستین
بازجوییها ادعا کرد که از سوی پسرعمهاش فرهاد، برای اسیدپاشی اجیر شده
است. بدینترتیب مرد جوان بلافاصله دستگیر شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او
ابتدا منکر اظهارات پسردایی 16 سالهاش شد، اما وقتی راز خود را فاش شده
دید به ناچار لب به سخن گشود و اعتراف کرد.
فرهاد در اظهاراتش گفت:
«من به «رکسانا» علاقه داشتم اما وقتی دیدم پای فرد دیگری در میان است و به
درخواست ازدواجم پاسخ رد داد از پسرداییام خواستم که با ریختن اسید
بهصورتش انتقام مرا بگیرد. چرا که او نباید به یک سال عاشقی من جواب رد
میداد و با احساساتم بازی میکرد.به همین خاطر نقشه اسیدپاشی را طراحی
کردم تا برای همیشه او هم مثل من بسوزد. بعد هم از پسرداییام خواستم کمکم
کند. اول قبول نکرد اما وقتی گفتم راز رابطه سیاه دونفرهمان را فاش خواهم
کرد به ناچار حاضر به همکاری شد. بنابراین شب حادثه مقداری اسید خریدم،بعد
هم با رکسانا قرار گذاشتم. اما قبل از قرار همراه پسرداییام، سوار بر
موتور راهی محل زندگی رکسانا شدیم. طبق نقشه پسرداییام را به مقابل
خانهاش فرستادم و به محض اینکه در باز شد ظرف اسید را روی صورتش پاشید و
بعد هم فرار کردیم. اما دقایقی بعد در حالی که وانمود میکردم از هیچ چیز
خبر نداشتهام به محل حادثه بازگشتم و به محض دیدن رکسانا که فریاد میزد و
کمک میخواست، او را به بیمارستان رساندیم.
راز قتل زن اول چگونه فاش شد؟سرهنگ
امیر امیدی رئیس دایره جنایی پلیس آگاهی استان البرز نیز در این باره گفت:
«در حالی که رسیدگی به پرونده اسیدپاشی با دستگیری دو متهم ادامه داشت،
ناگهان درجریان تحقیقات تخصصی پی بردیم متهم چهار سال پیش نیز به اتهام قتل
همسر جوانش بازداشت بوده است. اما پس از تحقیقات گسترده و به دلیل نبود
دلایل و مدارک کافی، تبرئه شده بود.با این حال پرونده مریم همچنان باز بود.
بنابراین پس ازافشای دسیسه شوم اسیدپاشی فرهاد، او بار دیگر تحت
بازجوییهای فنی، تخصصی قرار گرفت و این بار با صراحت لب به سخن گشود و راز
قتل همسر اولش را نیز افشا کرد.او گفت: وقتی به خاطر مسائل خانوادگی داخل
خودرو با همسرم مشاجره کردیم در محدوده آتشگاه کرج نگه داشتم و او را کشتم،
چرا که به من و فامیل هایم ناسزا میگفت به همین خاطر از او انتقام گرفتم.
با اعتراف هولناک فرهاد به قتل همسرش، وی به اتهام قتل عمد و مشارکت در
اسیدپاشی بازداشت شده است و بازجوییهای فنی، تخصصی از او و همدست 16
سالهاش همچنان ادامه دارد.