سرویس سیاسی پایگاه 598؛ حصر مصوبه شورای عالی امنیت ملی در سال ۸۹ بعد از کودتای رنگین ۸۸ است و لغو این مصوبه و رفع آن باید در خود شورای عالی امنیت ملی تصویب شود!
با توجه به ترکیب فعلی شورای عالی امنیت،۷ نفر از ۱۲ عضو این شورا،از اعضای کابینه دولت و متحد استراتژیک آن مجلس که اکثریت آرا را تشکیل میدهند!۱_روحانی رئیس جمهور
۲_لاریجانی رئیس مجلس
۳_نوبخت معاون
۴_شمخانی دبیر شورا
۵_ظریف خارجه
۶_علوی اطلاعات
۷_رحمانی فضلی کشور
با توجه به این ترکیب چینش رای در شورا،دولت در هر برهه زمانی در چهار سال گذشته اگر اراده ای برای رفع حصر داشت به راحتی میتوانست آن را عملیاتی کند!
اما چرا مصوبه را لغو نکرد؟چرا خوده مرحوم هاشمی به عنوان پدر معنوی اصلاحات و کارگزاران و به قولی از استوانه های نظام،قبل از فوت عملی برای رفع حصر انجام نداد و حتی نامه های کروبی را بی پاسخ میگذاشت؟
جواب:
در ابتدا روحانی در انتخابات علاوه بر رقیب هراسی نیاز شدیدی به استفاده از رفع حصر برای گرفتن آرای خاموش داشت!
و در ادامه:
با رفع حصر، شاید شخص آقای روحانی مجبور به پاسخ به این سوال از زبان خود محصورین باشد که شما که میتوانستید چرا تا آلان کاری نکردید؟
که اینجا دیگر گفتن نشد فایده ای ندارد!
و از همه مهمتر، عیان شدن رای خود آقای روحانی در مورد حصر است!
با رفع حصر خواه ناخواه دیگر دولت نمیتواند در تقسیم قدرت مقاومت کند و باید سهم آنهایی که به بهانه رفع حصر آنها،رای آورد را بپردازد و این یعنی به حاشیه رفتن شخص رئیس جمهور همان چیزی که مرحوم هاشمی از آن واهمه داشت!
با رفع حصر و محاکمه آنها، مرگ محصورین دیگر تقصیر نظام نمی افتد و اعتدالیون دیگر نمیتوانند موج سواری کنند و در فرصت پرت بودن حواس قرارداد استعماری ببندند!
و در آخر دولت، برگ رفع حصر را نگه داشته بود برای روز مبادایی که آخرین میخ ها،بر تابوت برجام زده شد و جنازه آن را روی دوش گرفتند، ورق رفع حصر را رو کند تا هم از نظام امتیازی بگیرد و هم اذهان عمومی مردم را کاملا منحرف کند!و اما!
محصورین که هم خسته و هم متوجه شدند که هاشمی و روحانی آنها را در آب نمک خوابانده اند تا سیاست های خود را اجرا کنند،در اولین روزهای دولت جدید و درست در زمانی که وزرا در حال کسب رای اعتماد هستند دست به اعتصاب غذای چند ساعته زدند تا کار را از دست دولت خارج کنند و به مجلس و فراکسیون امید بکشانند و در فرایند رای گیری تاثیر بگذارند!
نظام میتواند تهدید مرگ محصورین در حصر را به فرصت خوبی برای رو شدن دست برخی مدعیان دروغین آزادی تبدیل کند!
* سجاد عابدی