کد خبر: ۴۲۸۸۷۱
زمان انتشار: ۱۲:۲۳     ۳۰ مرداد ۱۳۹۶
چهره‌های ستادی اصلاح‌طلب، یکان یکان در حال ابراز برائت از عملکرد و سرنوشت رئیس‌جمهور روحانی هستند. این مسئله نشانه‌ آغاز فرایند «طلاق سیاسی چپ‌ها از روحانی» است.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس،رئیس‌جمهور روحانی با تمام بیم و امیدها اما توانست در انتخابات دولت دوازدهم نیز به پیروزی برسد و 4 سال دیگر در ساختمان پاستور بماند.
 
4 سالی که خیلی‌ها پیش از انتخابات می‌گفتند اصلاح‌طلبان طی آن سفره خود را از اعتدالیون جدا خواهند کرد و از آنجا که قصد دارند در انتخابات سال 1400 با کاندیدای خود در انتخابات شرکت کنند، نیاز دارند نسبت به دولت روحانی ژست اپوزسیون گرفته و ایضاً خود را مبرّی از اشتباهات و کم‌کاری‌های دولت و بویژه بی‌دستاوردی برجام نشان بدهند.
 
این گزاره اگرچه حتی در روزهای جاری که نشانه‌های آن هویداتر شده است، نیز گزاره‌ای ثقیل به نظر می‌رسد و موافقان زیادی ندارد، اما اندکی تأمل در رفتار و گفته‌های پساانتخاباتی اصلاح‌طلبان و حامیان چپ رئیس‌جمهور روحانی، حقایق بیشتری درباره آن آشکار می‌شود.   
 
*حاجی: مسئولیت عملکرد روحانی بر عهده خودش است/فدائیان دیروز، بیگانگان امروز...

 
با ابتنا به موارد پیش‌گفته، برخی محافل سیاسی در پیشاانتخابات تحلیلی ارائه می‌دادند مبنی بر اینکه اعلام حمایت اصلاح‌طلبان از روحانی و بیان اینکه او کاندیدای ماست! حرکتی صادقانه نیست و یک تلوّن مهم درون خود دارد.
 
آنها از این می‌گفتند که اصلاح‌طلبان با عدم تشکیل ستاد انتخاباتی برای روحانی و عدم ارائه بیانیه امضا شده انحصاری در حمایت از وی، قصد دارند صبح فردا خود را از مظان پاسخگویی نسبت به روحانی برهانند و اینطور بگویند که ما هیچوقت «رسماً» از روحانی حمایت نکردیم.
 
با این حال اما ابراز بستگی اصلاح‌طلبان به روحانی در آن روزها به حدی بود که خیلی‌ها حتی تا هم‌اکنون نیز به چنین گزاره‌هایی باور ندارند.
 
در واقع، برخی رفتارهای اصلاح‌طلبان نظیر اینکه می‌گفتند ما «فدائیان دولت» هستیم و یا «آقای روحانی هر کاری می‌کند، قانونیست»، فضا را به سمتی برده است که شاید کمتر کسی باور کند چپ‌ها بصورت بطئی و آرام در حال اعلام برائت خود از روحانی هستند و ممکن است کار به جایی برسد که روحانی برای در امان ماندن دولت از هجمه‌های جریان چپ نیازمند دلسوزی و حمایت خواص ارزشی کشور هم باشد.
 
همانطور که اشاره کردیم،‌ این ماجرا نشانه‌های زیادی دارد که از جمله آنها می‌توان به اظهارات اخیر 3 چهره ستادی اصلاح‌طلب اشاره کرد که در مقاطع مختلفی نسبت به عملکرد روحانی و سرنوشت وی بصورت تلویحی اعلام برائت کرده‌اند.
 
نفر اول «مرتضی حاجی» است...
 
او که در زمره اصلاح‌طلبان ستادی به‌شمار می‌رود چند روز قبل در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه فرهیختگان در همین رابطه و در پاسخ به این سؤال که «قبل‌تر گفتید جبهه اصلاحات مهم‌ترین علت پیروزی روحانی بود. جبهه اصلاحات مسئولیت کارهای روحانی را قبول می‌کند؟» گفته است:
 
«اینکه شما کسی را مورد حمایت قرار دهید لزوما به معنای پذیرش مسئولیت کارهای او نیست؛ بلکه در هر موقعیتی مسئولیت کار برعهده خود فرد است. اینکه اصلاح‌طلبان پیگیر باشند که وعده‌های رئیس‌جمهور محقق شود تعهد و مسئولیتی است که اصلاح‌طلبان باید دنبال کنند. دست رئیس‌جمهور هم در صحنه عمل خیلی باز نیست و محدودیت‌هایی دارد. مسئولیت عملکرد روحانی بر عهده خودش است. اصلاح‌طلبان هم بین کاندیداهایی که مطرح بودند روحانی را مناسب‌تر دیدند و از وی حمایت کردند.»
 
پیش از او هم «محمدرضا تاجیک» تئوریسین عصیانگر اصلاح‌طلبان بود که در لابه‌لای یک مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز پیرامون رابطه اصلاح‌طلبان با روحانی، ناگهان گفت:
 
«اینکه ما فرض کنیم حیات اصلاح‌طلبی مدیون کسانی است که به ما اجازه دادند از فضای قدرت نصیبی ببریم و حظی ببریم و جایی در سریر قدرت بنشینیم، این مساله را به حیات اصلاح‌طلبی وصل کردن خطایی فاحش و جفا به جریان اصلاح‌طلبی است. جریان اصلاح‌طلبی در هر شرایطی جریانی توفنده، مردمی و تاریخی است که با تمام و فرازوفرودهای تاریخ ما، حیات خود را حفظ کرده است.» 

او افزود:
 
«اساسا بر این تصور و تحلیل نیستم که جریان اعتدال از یک پشتوانه اجتماعی وسیعی برخوردار بوده که به سبب آن پشتوانه، مشروعیت و مقبولیت مردمی توانسته هژمونیک و آلترناتیو برتر شود و در این راستا با بالا رفتن خود دست اصلاح‌طلبان را نیز گرفته و از ته چاه بالا آورده است؛ این تحلیل غلطی است. آن کسانی که سازمان رأی و پایگاه اجتماعی این جریان را ایجاد کردند، اصلاح‌طلبان بودند. این جریان اصلاح‌طلبی است که در بدنه اجتماعی و ریزبدنه‌های جامعه حضور دارد، چون اعتدال که اساسا شکل جریانی و گفتمانی نداشت. بنابراین باید توجه داشته باشیم که برای اصلاح‌طلبی هویت تبعی ایجاد نکنیم و جریان اصلاح‌طلبی را وامدار و باردار عده‌ای ندانیم. این موضوع تبعات خاصی دارد.»
 
چهره ستادی دیگر اصلاح‌طلبان که در این زمینه اظهار نظر کرده «علی صوفی» است.
 
عضو شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان و از وزرای اصلاح‌طلب که چندی قبل در اظهاراتی در روزنامه آرمان امروز گفت:
 
«جریان سیاسی که موجب پیروزی رئیس‌جمهور شده است، هیچ‌گونه وابستگی به روحانی ندارد. جریان اصلاحات به لحاظ سیاسی جریان مستقلی از روحانی است و تنها در دو انتخابات ریاست‌جمهوری گذشته از روحانی حمایت کرده است، در نتیجه تنها خوش‌عهدی و بدعهدی از روحانی باقی ‌خواهد ماند. اصلاح‌طلبان جریان سیاسی قدرتمندی هستند و مردم نیز به این جریان نظر مثبت نشان داده‌اند. در جریان انتخابات اخیر همراهی روحانی با مواضع اصلاح‌طلبان موجب شد مردم، جریان اصلاحات و روحانی را به یک چشم نگاه کرده و به روحانی رأی دهند.»
 
به این اظهارات و ابراز جدایی‌ها البته می‌توان صحبت‌های اخیر «مرتضی مبلغ» معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات را نیز افزود که چند روز قبل در یک مصاحبه، فرجام رابطه اصلاح‌طلبان و روحانی را به چیزهایی مثل اقتضای زمانه، منافع ملی و چیزهایی از این قبیل گره زد و هرگز حاضر نشد تضمینی در رابطه با آن ارائه کند.   
 
واعظی دشمن اصلاح‌طلبان است و آشنا «مجاهد شنبه»!/ بیانیه‌هایی برای رأی‌نیاوردن برخی وزرای روحانی
 
اگرچه رجال اصلاح‌طلب اشاره شده کسانی نیستند که بتوان به سادگی از کنار حرف‌هایشان عبور کرد و اینطور نتیجه گرفت که فدائیان دیروز روحانی، از روی اتفاق است که از بیربط بودن خودشان با روحانی سخن می‌گویند اما چیزی به نام «طلاق سیاسی اصلاح‌طلبان از روحانی» نشانه‌های میدانی دیگری هم دارد.
 
اطرافیان و کابینه رئیس‌جمهور روحانی طی روزهای پساانتخابات تاکنون بعضاً آماج حملات تندی از جانب اصلاح‌طلبان بوده‌اند.
 
پیش از این، روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد در گزارشی از این نوشت که «حسام‌الدین آشنا» مشاور فرهنگی رئیس‌جمهور روحانی یک «مجاهد شنبه» است. (به معنی کسانی که زحمت نمی‌کشند اما در پیروزی‌های أناشریک می‌گویند!)
 
حمیدرضا جلایی‌پور، از مشاهیر اصلاح‌طلب نیز چندی قبل در یک مصاحبه با روزنامه اعتماد با بیان اینکه «واعظی» (وزیر ارتباطات دولت یازدهم و از چهره‌های نزدیک به رئیس‌جمهور روحانی) با اصلاح‌طلبان مشکل دارد، اینطور گفته بود که بعید است مشکلات روحانی با نهاوندیان و واعظی و آشنا پر شود.
 
در این میان البته دیگرانی مثل موسوی‌لاری،‌ عبدا... نوری و چند تن دیگر از اصلاح‌طلبان نیز صحبت‌هایی مأیوسانه درباره کابینه داشته‌اند و حتی کسانی از آنها صراحتاً از نمایندگان مجلس خواسته‌اند که به چند وزیر پیشنهادی روحانی رأی ندهند.
 
به عبارت بهتر، دیگر خبری از آن حمایت‌های پرطمطراق و بی‌شائبه 4 سال گذشته نیست که نیست.   
 
چپ‌ها از لیدر اصلاحات هم عبور کردند، روحانی که جای خود دارد!/ یک جریان سیاسی از هم‌اکنون مشغول فعالیت برای انتخابات 1400 است
 
مسئله‌ای به نام «طلاق سیاسی اصلاح‌طلبان از روحانی» شاید در نگاه اول بدبینانه به نظر بیاید.
 
در واقع حتی با وجود نشانه‌های متقنی که ماه‌ها پس از ارائه این تحلیل بروز یافته‌اند نیز ممکن است گمانه‌ای به نام بدبینی همچنان پررنگ باشد.
 
اما باید گفت این تئوری و نشانه‌هایش با یک امکان ژنتیکی نیز همراه است...
 
چپ‌ها در دولت دوم اصلاحات و در سال‌های ابتدای دهه 80 از رئیس‌جمهور اصلاحات که هم اصلاح‌طلب بود و هم کاندیدای رسمی خودشان! نیز عبور کردند.
 
دقت شود که کار این عبور به جایی رسید که چند سال بعد و در فتنه سال 88 حتی طرح ترور لیدر اصلاح‌طلبان نیز طراحی شد!
 
بدیهیست که این امکان ژنتیکی وقتی در کنار آن نشانه‌ها قرار بگیرد، حتی در حالت بدبینانه اما می‌تواند زنگ‌های خطر را برای رئیس‌جمهور روحانی و یارانش درباره جدایی از اصلاح‌طلبان به صدا در بیاورد.
 
اصلاح‌طلبان از چند ماه قبل، واگویه‌های خود درباره انتخابات 1400 را آغاز کرده‌اند و امر محرز برای آنها اینست که 4 سال دیگر، هیچ نیازی به آقای روحانی و دولت اعتدال ندارند.
 
خصوصا که پذیرفتن مسئولیت شکست‌های برجام و کم‌کاری‌های برجای مانده از دولت‌های یازدهم و دوازدهم نیز چیزی نیست که چپ‌ها در بحبوحه انتخابات دولت آینده، تمایلی برای آن داشته باشند...
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها