یکی از فرصتهای بسیار مغتنم و طلایی در اختیار دولت روحانی قرار دارد چرا که ایشان علاوه بر اینکه رای مردم را برای تشکیل دولتش در اختیار دارد، با توجه به سابقه یکسال گذشته از مجلس نیز میتوان دریافت آقای روحانی به گونهای اکثریت مجلس را نیز همراه خود دارد و تقریبا هر فردی را که در طول این مدت به مجلس معرفی کرده، توانسته آرای لازم را بهدست بیاورد. از سوی دیگر شوراهای شهرهای بزرگی مانند تهران نیز همراه با دولت ایشان هستند.
لذا این همراهیها وظیفه دولت دوازدهم را سنگین میکند و باید طی چهار سال آینده بتواند پاسخگوی وعدههایش باشد.
بنابراین آقای روحانی باید اولویتهای مطرح شده از سوی رهبری را در چهار سال آینده مدنظر داشته باشد که رسیدگی به معیشت مردم یکی از این اولویتهاست. این موضوع یکی از وعدههای پایهای به مردم بود بنابراین امیدواریم دولت دوازدهم، کشور ثروتمند ایران را به گونهای اداره کند که به قول آقای روحانی فقر مطلق وجود نداشته باشد و اقشار ضعیف نیز از حداقل قابل قبولی از زندگی برخوردار باشند.
با گذشت چهار دهه از انقلاب این انتظار بالایی نیست که با تجمیع تجربیات چهار دهه گذشته و فضای نسبتا یکدستی که در اختیار آقای روحانی قرار دارد ایشان بتواند به این آرمان، جامه عمل بپوشاند.
نکته دیگر در مورد اولویتهایی که باید دولت دوازدهم در نظر داشته باشد موضوع ارتباط با دنیاست. دشمنان انقلاب بعد از آزمودن حربهها و ابزارهای مختلفی جهت تحت فشار قرار دادن و احیانا سرنگون کردن انقلاب برای چندمین بار تلاش میکنند ایران را منزوی کنند یا جمهوری اسلامی ایران را از اهداف خود بازدارند یا زمینههای تغییر نظام را فراهم کنند، این در حالی است که پادزهر این رویکرد دشمن، ارتباطگیری با همه جهان و منحصر ندانستن جهان در قدرتهای بزرگ است، به دلیل اینکه در دورانی زندگی میکنیم که دوران قدرتهای منطقهای و سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد است.
بازیگران جدیدی در عرصه بینالمللی وارد شده و اثرگذار هستند که شرایط جدید و فرصتی را در اختیار ما قرار میدهد، بنابراین از دولت دوازدهم انتظار میرود از این فرصت استفاده و با ارتباطگیری با قاطبه جهان، شگرد غرب بخصوص آمریکا را که در تلاش برای منزوی کردن ایران و اقتصاد کشورمان است، خنثی کند و به این ترتیب با ارتباط با دیگر کشورها و جذب سرمایه خارجی این فرصت را از دشمن بگیرد.
نکته دیگر این است که باید در مورد ایران همیشه به یاد داشته باشیم که به دلیل اینکه نظام فعلی برخاسته از انقلابی است که رژیمی را که متکی به پشتیبانی ابرقدرت غرب به رهبری آمریکا بود، ساقط کرده است دشمنی آنها با انقلاب ایران فروکش نکرده است، لذا در عین ارتباط با تمام دنیا از جمله غرب باید نیم نگاهی هم به این موضوع داشته باشیم که غرب به محض دستیابی به فرصتی، ترجیح میدهد ما وجود نداشته باشیم یا اینکه در قد و قواره کوچکی باشیم.
البته غرب چنین رویکردی را نسبت به تمام کشورهای غیر غربی در پیش دارد، لذا ما باید در عین تعامل با غرب هوشیار باشیم که ناگهان اسیر گرداب آنها نشویم بنابراین باید دقت کنیم همزمان با ارتباط با غرب و تمام کشورهای دیگر در عین حال منافع ملی را مدنظر داشته و از حیثیت و هویت خود دفاع کنیم.