کد خبر: ۴۲۷۲۸۹
زمان انتشار: ۱۱:۲۷     ۱۰ مرداد ۱۳۹۶
پسر خشمگین روستایی که در پی درگیری مسلحانه و مرگبار با همسایه طبقه پایین خانه پدری، 2 مرد را کشته و 3 نفر را مجروح کرده بود، با اعتراف به جنایت‌هایش خود را مستحق مرگ خواند.
به گزارش پایگاه 598 به نقل از «ایران»، اواخر مرداد 93 مأموران پلیس منطقه «کن و سولقان» درغرب تهران  در جریان درگیری خونین دو خانواده در روستایی حوالی کن قرار گرفتند. یکی از مجروحان گفت: از یک هفته قبل بین خانواده ما و همسایه بالایی‌مان درگیری شدیدی ایجاد شده بود و «فرامرز» پسر همسایه، مدام مزاحم ما می‌شد. امروز (روزحادثه) ظهر هم در حالی که اسلحه شکاری در دست داشت با پدر و برادرش سراغ ما آمد و شلیک کرد.یک گلوله به صورتم خورد که بیهوش شدم اما بعد فهمیدم او پدر و برادرم را به قتل رسانده است. چندی بعد هم پسر دیگر خانواده از بیهوشی درآمد و با حضور در دادسرا به طرح شکایت از عاملان قتل پدر و برادرش پرداخت.

با آغاز تحقیقات، «فرامرز» عامل اصلی این جنایت بازداشت شد و به جرم خود اعتراف کرد.پرونده این درگیری مرگبار صبح دیروز در شعبه پنجم دادگاه کیفری به ریاست قاضی بابایی و با حضور قاضی تولیت- مستشار دادگاه-تحت رسیدگی قرار گرفت. در کیفرخواست این پرونده علت درگیری سنگ پرانی خانواده قربانیان به خانواده قاتل عنوان شده بود. پس ازبیان کیفرخواست، اولیای دم در جایگاه حاضر شده و خواستار اشد مجازات برای عامل جنایت شدند.

من مستحق مرگ هستم
سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت:« من اتهام ضرب و جرح عمدی به مجروحان نگه‌داری اسلحه غیر مجاز و حتی قتل دو نفر از همسایگانم را قبول دارم و می‌دانم که اعدام می‌شوم اما  برای اینکه اولیای دم بدانند تنها من در این ماجرا مقصر نیستم به دفاع از خود می‌پردازم. یک روز قبل از حادثه، من از درمانگاه در حال بازگشت به خانه بودم که دیدم برادرم با یکی از قربانیان درگیری لفظی پیدا کرده است. به‌همین خاطر وساطت کردم و حتی از همسایه‌مان عذرخواهی کردم و سیلی محکمی هم به برادرم زدم. بعد از آن با یکی از پسران این خانواده به نام امید تماس گرفتم و ماجرا را به او گفتم که  غائله ختم به خیر شد اما نمی‌دانم چه شد که نیم ساعت بعد امید (جوان همسایه‌)  مقابل  خانه ما آمد و به برادرم فحش داد. بعد از درگیری به سمت خانه ما سنگ پرتاب کردند که نزدیک بود یکی از سنگ‌ها به مادرم بخورد. همان موقع مادرم را کنار کشیدم و از شدت عصبانیت رفتم از خانه تفنگی برداشتم و همه آنها را به رگبار بستم. یک اسلحه شکاری دستم بود و تمامی تیراندازی‌ها نیز توسط خودم انجام شد.»در پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند تا حکم مجازات متهم را صادر کنند.
نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها