به گزارش سرویس اجتماعی پایگاه 598، این روزها اخبار ناخوش و زننده اجتماعی قلب جامعه را جریحه دار کرده است.
حزن عمیق اخبار این روزها روی سینه ها سنگینی می کند. از "آتنا" تا "بنیتا"
و آخرین خبر تلخ هم به کما رفتن و آزار جنسی دختربچه 5 ساله.
در این اخبار متوقف نمانید. این اخبار تاول چرکینی است که از یک بیماری
دهشتناک در متن جامعه گواهی می دهد. چه بسا لازم است به این اخبار مسمومیت
الکلی 100 نفر در یک شهرستان کوچک را هم اضافه کرد، حتی خبر دستگیری یک
بنگاه دلالی در برگزاری پارتی های شبانه و صدها خبر دیگر.
اگر این اخبار را یک حادثه و رخداد می بینید که هیچ؛ ولی اگر یک بیمار
هولناک را در متن جامعه شناختید باید به تحلیل های دردناک تری رسید.
یک سوال؛ راه اصلاح چیست؟ از کجا شروع کنیم؟ گام اول در درمان، شناخت
بیماری است. اما برای شناخت بیماری اگر در قتل و تجاوز متوقف شویم، عمق
سرطان را درک نکریم. عمیق تر یعنی چی؟ یعنی سراغ آموزش رویم؟ سراغ اخلاق؟
مال حلال؟ همه اینها خوب است اما کافی نیست.
این روزها و با این التهاب تو در توی اجتماعی، یاد این سخن عارفانه و
گهربار آیت الله جوادی آملی بیافتیم که "ظاهر مردم، باطن مسئولین است . اگر
می خواهید مسئولین را بشناسید ظاهر مردم را نگاه کنید" تا انجا که توضیح
می دهند وقتی باطن و روح انسان دچار بیماری می شود اثرش را در ظاهر بدن
نشان می دهد: "در جریان رابطه روح و بدن، هر رازی که در روح پیدا باشد، بدن
عکس العمل نشان می دهد؛ یعنی انسانی که ترسید، بالأخره چهره اش زرد می
شود... این اصل را باید رویش خیلی تکیه کنیم".
رهبری انقلاب می فرمایند:" اگر من و امثال من اسیر هوى و هوس و دنبال طمع و
بنده و ذلیلِ ترس و طمع خود بودیم، نمىتوانیم مردم را با فضایل بار
بیاوریم."
درجای دیگری می فرمایند: واقعاً «النّاس على دین ملوکهم». ملوک در اینجا
به معنى پادشاهان نیست که بگوییم ما پادشاه نداریم؛ نه، ملوک
شماها(مسئولین) هستید؛ النّاس على دین ماها ".
رهبرانقلاب مثال ولیدبن عبدالمالک را می زند که اهل جواهرات بود و وقتی
خلیفه شد مردم کوچه و بازار از جواهر و اشیاقیمتی حرف می زدند. وقتی سلیمان
عبدالمالک خلیفه شد، چون اهل ساختمان سازی بود همه مردم از ساخت و ساز می
گفتند. وقتی عمربن عبدالعزیز حاکم شد چون اهل عبادت بود مردم کوچه و بازار
گفت وگویشان درباره نماز و دعاهای روز بود.
گناهان ظاهری را با بیماری باطن بشناسید. ام الامراض بیماری نفس است و
سرطان روح، ذلت نفس است. انسانی که نفسش ذلیل و خالی از عزت شود، به
هرگناهی تن می دهد. نفس و باطن جامعه مسئولین هستند. مسئولین اگر به هوی و
هوس دچار شوند جامعه تباه می شود و متعفن.
اگر ظاهر جامعه را در چنین سطح مهیب و خوفناکی از فساد می بینیم، بگردیم و
تامل کنیم که باطن این جامعه یعنی مسئولین ما گرفتار چه فسادی اند که چنین
ظهوری در بدن داشته است.
*
محسن مهدیان